داستانهایی از فضیلت زیارت امام حسین (ع ) صفحه 30

صفحه 30

بار بگشائید اینجا کربلاست

آب و خاکش با دل و جان آشناست

السلام ای سرزمین کربلا

السلام ای منزل نور خدا

ترس از ظلم

از حضرت ابی عبداللّه (ع ) نقل کرده ، وی گفت : محضر مبارک امام (ع ) عرضه داشتم : من به شهر ((ارجان )) وارد شده و در آنجا نازل شدم ولی قلب و دلم آرزوی زیارت قبر مطهّر پدر بزرگوارتان را داشت لذا از شهر به قصد زیارت آن جناب خارج شدم امّا دلم ترسان و لرزان بود و از خوف و ترس سلطان و ساعیان و عمّام وی

و مرزبانان تا زمان مراجعت در وحشت و دهشت بودم .

حضرت فرمودند :

ای پسر بکیر آیا دوست نداری که خداوند تو را از کسانی که در راه ما ترسان و خائف می باشند محسوب فرماید ؟

آیا می دانی کسی که به خاطر خوف ما خائف باشد حقتعالی او را در سایه عرش مکان دهد و هم صحبتش حضرت امام حسین (ع ) در زیر عرش می باشد و حق تعالی او را از فزع های روز قیامت در امان می دارد ، مردم به فزع و جزع آمده ولی او فزع نمی کند ، پس اگر فزع کند فرشتگان آرامش کرده و بواسطه بشارت دادن قلبش را ساکت و ساکن می نمایند . (13)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه