سلمان فارسی صفحه 68

صفحه 68

مالکان خود آبستن بودند آزاد کرد و بین آنها و خریدارانشان جدایی انداخت . (213)

و هر نمازگزار از اسیران عرب (یعنی اسیران عرب مسلمان ) را آزاد کرد و از آنها تعهد گرفت بعد از آزادی تا سه سال در خدمت خلیفه باشند . (214)

و در وصیتش گفته بود : هر عربی از بیت المال آزاد شود و تا سه سال در اختیار امیر (حاکم ) باشد و همانطور که عمر تا سه سال بر آنها ((ولاء))داشت حاکم بر او ولاء داشته باشد . (215)

ما دقیقا سر و سبب این تعهد و التزام سه ساله در مقابل امیر بعدی را نمی دانیم تنها چیزی که به نظر می رسد اینست که عمر شخص معینی را برای جانشینی خود در نظر داشته و در اندیشه این بوده که با ابداع و اختراع شورای شش نفره ای که با توجه و عنایت تام آنها را به نحو برگزید که به نتیجه ای که بدان خواهند رسید اطمینان یابد ، شرایط و زمینه را برای تحمیل او بر مردم فراهم سازد .

فداء عرب (مالی که برای آزاد شدن برده های عرب باید به مالک آنها پرداخت می شد) را تعداد مشخصی شتر تعیین کرد اما این تعداد مختلف و متغیر بود . (216) و شاید علت این اختلاف و چندگونگی ، تبدل و عدم ثباتی بوده که در زمانهای مختلف در راءی و نظر او پدید می آمد و در احکام و نظرات او اشتباه و نظایر این بی ثباتی وجود داشته چنانکه در بعض مسائل ارث نظر او متغیر بوده است . (217)

و از او روایت

شده که چون حاکم گشت گفت : ((در حالی که خدای عزوجل گشایش فرموده و سرزمین عجمها را مسخر ما نموده برای عرب زشت است که یکدیگر را مالک شوند)) . و در مورد مقدار مالی که برای آزاد کردن زنان عرب اسیر شده در جاهلیت و پس از اسلام - جز کنیزهایی که برای مالک خود بچه زاییده اند پرداخت شود نظر خواهی کرد . . . (218) و اسیران زمان جاهلیت و کنیززادگان از آنها را آزاد کرده به قبایلشان بازگردانید بر این اساس که به کسانی که در حال مالکیت آن اسیران ، اسلام آورده اند . فدیه ای بپردازند - ناقل گوید : این راءی او مشهور است . (219) چنانکه دستور داد اسیران ((آل منذر ))(ملوک حیره در نزدیکی کوفه ) بر این اساس که جزء سواد عراق (بین بصره و کوفه و حوالی آن دو شهر) و نتیجتا عرب حساب می شوند و عرب به اسارت گرفته نمی شود ، آزاد شوند و اموالشان مسترد گردد . (220)

و اسرای میسان (ناحیه ای بین بصره و واسط) را علی رغم این که برخی از آنها مدتی کنیزان خود را وطی کرده بودند بدون این که دانسته شود از آنها آبستن شده اند یا نه بازگردانید . (221)

و چون کارگزاران خود را به محل ماءموریت گسیل می داشت بر آنها شرط می کرد که : ((عرب را نزنید تا خوارشان کنید و در جنگ زیاد نگذاریدشان تا فتنه بر پا شود و کسی را بر آنها مستولی (آقابالاسر) نکنید تا محرومشان کنید)) . (222)

و چنانکه از نصارای ((بنی تغلب ))(به عنوان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه