زیارت عاشورا و آثار شگفت صفحه 130

صفحه 130

گشوده شدن درب حرم، متوجه می شود که شخصی که در خواب به او معرفی شده ، مرد فقیری است که بالای سر قبر حبیب بن مظاهر می ایستد و مردم به او کمک می کنند. این شخص پیش آن مرد رفته و خواسته خود را برای او بیان می کند، ولی آن مرد فقیر دانستن علم کیمیا را انکار می نماید. این شخص بعد از این که از اصرار به آن مرد فقیر مأیوس می شود ، به توسل خود ادامه می دهد. برای مرتبه دوم حضرت سید الشهداء طلا را در خواب می بیند. حضرت به او می فرمایند : خواسته تو پیش همان شخص است. بالاخره در مرتبه سوم هم حضرت سید الشهداء علیه السلام همان شخص را به او معرفی نموده و به او می فرمایند: دیگر مرا در خواب نخواهی دید. آن شخص بار دیگر از آن مرد فقیر می خواهد که علم کیمیا را به او بیاموزد و اصرار و پافشاری بسیاری انجام می دهد. مرد فقیر، آن شخص را همراه خود به مقبره ابن أبی فهد حلی می برد و چند نوع ماده شیمیایی و دستورات لازم را به او می دهد و می گوید: این مس را که با این مواد مخلوط کنی، به طلا تبدیل می شود و این مقدار طلا برای خود و بچه هایت کفایت می کند. آن شخص این مواد و دستورات را قبول نمی کند و می گوید: من طالب علم کیمیا هستم و احتیاجی به این مواد ندارم. مرد فقیر به او می گوید: حال که چنین است، سه روز دیگر مراجعه کن تا علم کیمیا را به تو بیاموزم. روز سوم که آن شخص

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه