عدالت صحابه در ترازوی تحقیق صفحه 1

صفحه 1

چكيده

نوشتار حاضر به بررسي ديدگاه علماي اهل سنت در مورد صحابه پيامبر صلي الله عليه و آله مي‌پردازد و پس از ارائه ادله چهارگانه كتاب، سنت، اجماع و عقل از نگاه آنها در مورد عدالت همه صحابه، با شيوه كاملا علمي و با استفاده از ليست منابع ياد شده، به نقد اين ديدگاه مي‌پردازد. سپس علت ارائه چنين ديدگاه و توجيهاتي را از طرف آنها ناچاري آنها در توجيه رفتارهاي ناشايست برخي از صحابه مي‌داند.

مقدمه

در چند سفر به مكه و مدينه كه به توفيق الهي نصيب اين بنده گرديد، در جريان گفتگوهايي كه با اهل سنت كشورهاي مختلف از جمله وهابيون سعودي پيش مي‌آمد، يكي از اصلي‌ترين مباحثي كه آنها اهتمام و عنايت زيادي نسبت به آن نشان مي‌دادند و در آن موضوع، ديدگاه شيعه را سخت مورد نكوهش قرار مي‌دادند مساله منزلت صحابه پيامبراكرم صلي الله عليه و آله در اسلام بود; ايرادي كه بر ديدگاه شيعه دارند اين است كه شيعه به سب و لعن و تفسيق و تكفير صحابه پيامبر صلي الله عليه و آله مي‌پردازد; در حالي كه در كتاب الهي و سنت نبوي بر روي اعتبار صحابه تصريحات و تاكيدات فراواني شده است. به همين دليل شيعه را خارج از سيره و سنت رايج ميان مسلمين مي‌دانند. در خلال اين مباحثات اهميت اين موضوع براي اين جانب روشن شد. به همين علت در اين مقاله به نقد و بررسي ديدگاه اهل سنت در اين باره مي‌پردازيم.

تعريف صحابه

اولين سؤالي كه در اين جا مطرح مي‌شود اين است كه مقصود اهل سنت از صحابه چيست؟ و چه كساني جزء صحابه پيامبر صلي الله عليه و آله به حساب مي‌آيند؟ متاسفانه در تعريف صحابه ميان علماي اهل سنت اتفاق نظر وجود ندارد; برخي معتقدند هر كس يك ماه يا يك روز يا يك ساعت با پيامبر همراهي و مصاحبت داشته يا آن حضرت را ديده است جزء صحابه پيامبر به حساب مي‌آيد. برخي ديگر مي‌گويند هر كس پيامبر را ديده باشد و در زمان او به اسلام گرويده و به آن راضي گرديده باشد، هر چند به مدت يك ساعت از روز، صحابه پيامبر به شمار مي‌آيد. [1] . واقدي در صحابه بودن شرط مي‌كند كه پيامبر را در زمان بلوغ و يا بعد از آن ديده باشد ولي سيوطي اين شرط را لازم نمي‌داند، از اين رو افرادي مانند محمد بن ابي بكر كه در زمان رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله سه ماهه بوده است را جزء صحابه مي‌داند. [2] . به نظر محققان اهل سنت بهترين تعريفي كه براي صحابه شده اين است: «من لقي النبي صلي الله عليه و آله في حياته مسلما و مات علي اسلامه.» يعني: كسي كه پيامبر را در حال حياتش ملاقات كرده و در زمان حيات او به اسلام گرويده باشد، و مسلمان از دنيا رفته باشد. [3] . ابن حجر عسقلاني نيز مي‌گويد: «واصح ما وقفت عليه من ذلك ان الصحابي من لقي النبي صلي الله عليه و آله‌مومنا به و مات علي الاسلام...» يعني: بهترين تعريفي كه در معناي صحابه بدان اطلاع پيدا كردم اين است كه صحابه كسي است كه پيامبر را ملاقات كرده و به او ايمان آورده و با اعتقاد به اسلام از دنيا رفته است. بنابراين، هم كساني كه مصاحبت آنها با پيامبر طولاني بوده است و هم كساني كه مصاحبت آنها كوتاه بوده است، هم افرادي كه از او روايت كرده‌اند و هم افرادي كه روايت نكرده‌اند، هم اشخاصي كه با او در جنگ، همراهي داشته‌اند و هم اشخاصي كه همراهي نداشته‌اند، هم كساني كه او را ديده‌اند هر چند مجالستي نداشته‌اند و هم كساني كه به خاطر عارضه‌اي مانند نابينايي او را نديده‌اند (مثل ابن ام مكتوم) در اين تعريف داخل مي‌شوند. [4] . ابن حجر در ادامه مي‌گويد: اين تعريف مبني است بر قول اصح كه مختار محققيني مانند بخاري و استادش احمد بن حنبل و پيروان آن دو است، در اين رابطه اقوال ديگري وجود دارد كه شاذند. [5] . علماي اهل سنت در مورد شناسايي صحابه پيامبر راه‌هاي مختلفي مانند نقل متواتر، شهرت، استفاضه، گواهي يكي از صحابه، ادعاي خود شخص به شرط معاصر بودن با پيامبر و عادل بودن را ذكرمي‌كنند. [6] .

عقيده اهل سنت درباره صحابه پيامبر

عقيده اهل سنت درباره صحابه پيامبر اين است كه همه آنها بدون استثنا عادلند و كسي از آنها را نمي‌توان متهم به فسق و گناه كرد. آنها معتقدند كه صحابه پيامبر صلي الله عليه و آله در موارد متعدد به نظر و اجتهاد خود عمل مي‌كردند; زيرا همه آنها به دليل مصاحبت با پيامبر، اهل اجتهاد بودند و بعيد نيست كه در برخي از موارد در اجتهاد خود دچار اشتباه و لغزش هم شده باشند، اما هيچ گاه از سر عمد و علم مرتكب گناه و خلاف نمي‌شدند. اگر در اجتهاد خود به حقيقت مي‌رسيدند دو ثواب و اگر اشتباه مي‌كردند يك ثواب به آنها داده مي‌شد. بنابراين در نگاه اهل سنت همه صحابه علاوه بر عدالت، داراي اجتهاد نيز بودند. لازمه عقيده اهل سنت درباره صحابه - همان گونه كه خود تصريح مي‌كنند - اين است كه صحابه پيامبر صلي الله عليه و آله يك نوع مصونيت ديني دارند; زيرا هر كاري كه انجام بدهند نبايد آنها را به فسق متهم كرد و هيچ كس حق كمترين اعتراضي را نسبت به آنها ندارد، بلكه همگان بايد در صدد توجيه و تاويل كارهاي آنها باشند و با نگاه خوش بينانه و حسن ظن به عملكردهاي آنها نگاه كنند و اگر هم نتوانستند توجيه كنند سكوت كرده و از اظهار نظر چشم‌پوشي نمايند. روايتي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل مي‌كنند: «اذا ذكر القدر فامسكوا و اذا ذكر اصحابي فامسكوا.» [7] . يعني: هنگامي كه سخن از قدر به ميان آيد از سخن گفتن باز ايستيد و هنگامي كه در مورد اصحاب من سخن به ميان آمد از سخن گفتن باز ايستيد. سعد الدين تفتازاني در اين رابطه مي‌گويد: «يجب تعظيم الصحابه و الكف عن مطاعنهم و حمل ما يوجب بظاهره الطعن فيهم علي محامل و تاويلات...» يعني: بزرگداشت صحابه و خودداري از نكوهش و سرزنش آنها و حمل و توجيه كارهايي كه ظاهرش ناخوشايند مي‌باشد واجب و لازم است. [8] .

ادله اهل سنت درباره عدالت صحابه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه