شرح دعای مکارم الاخلاق صفحه 272

صفحه 272

به هرحال، من کوشیدم تا در جای جای این نوشته و در راستای توضیح کلام امام سجّاد علیه السلام به آیات قرآن و احادیث و روایات پیشوایان دین استناد کنم و از خود، کمتر مطلبی در میان آورم، مگر آن جا که ضرورتی برای تبیین بیشتر در کار بوده است. اگر در پاره ای اوقات، تکراری در میان آمده، این نه از سر غفلت بوده، بلکه به عمد چنین کرده ام تا نقطه های قوّت مباحث (نظیر موضوع گستره ی اخلاق و بهادادن به اخلاق علمی و...) هر چه بیشتر و بیشتر روشن گردد.

به راستی می گویم: وقتی از این کار فارغ شده و مشغول نوشتن سطور پایانی بودم، بر من بسیار سخت گذشت؛ چرا که حال و هوای ایجادشده در دل و روحم _ به خاطر گشت و گذار در بوستان اخلاق الاهی، آن سان که امام علیه السلام آن را گل آرایی نموده بودند و شمیم خوشی که فضای جانم را در بر گرفته بود _ راه جدایی از این مجموعه را بر من بسته بود. تازه فهمیدم چرا سعدی در دیباچه ی گلستان، در بیان حال و روز آن کس که

سر به جیب مراقبت فرو برده، در بحر مکاشفت مستغرق شده؛ حالی که از این معامله باز آمد

در پاسخ به کسی که او را گفته بود :

از این بوستان که بودی، ما را چه تحفه کرامت کردی؟

گفت :

به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم، دامنی پُر کنم اصحاب را. چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.

و این ترسیمی از حال آن کس است که سر در بوستان مکارم الأخلاق برده و اینک بازگشته است.

امید آن دارم که تمامی والایی ها و زیبایی های این نوشته را به حساب مولایم حضرت سجّاد علیه السلام گذارید و کاستی های آن را در حساب نویسنده آورید.

اصغر صادقی

تهران _ فروردین سال  86

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه