آموزه هایی از دعای ابوحمزه ثمالی صفحه 44

صفحه 44

فقر و فاقتی و هم اکنون او مالک هستی است و هیچ ناتوانی و ضعفی هرگز به او روی نخواهد آورد.

آنگاه که نطفه ای بود از آب گندیده و پروردگار، در تاریکی ها او را پروراند و استخوان او را محکم کرد و با گوشت و پوست، زیبایی به او بخشید. آنگاه که کودکی بیش نبود و کمترین توان دفاعی نداشت و خدا او را از خطرها حفظ کرد. آنگاه که از نادانی، چه بسیار خطا می کرد و خدایش او را با عزّت علم بیاراست.

خدایا من گمراهی بودم که تو هدایتم کردی و ذلیلی بودم که تو عزیزم ساختی و ترسانی بودم که تو امنیت به من بخشیدی. گرسنه ای بیش نبودم که تو مرا سیر کردی و تشنه ای که او را سیراب نمودی. عریانی که تو او را پوشاندی و فقیری که از فضل و کرمت، بی نیازش ساختی. ضعیفی که او را قوی کردی و مریضی که شفایش دادی، گدایی که خواسته اش را عطا کردی و گنه کاری که زشتی و پلیدی او را پوشاندی... . (1)

سپاس گزاری

فَمَا نَدْرِی مَا نَشْکُرُ أَ جَمِیلَ مَا تَنْشُرُ أَمْ قَبِیحَ مَا تَسْتُرُ أَمْ عَظِیمَ مَا أَبْلَیتَ وَ أَوْلَیتَ أَمْ کَثِیرَ مَا مِنْهُ نَجَّیتَ وَ عَافَیتَ.


1- . مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه