دعا و اسرار اجابت صفحه 117

صفحه 117

بانکی وام بگیرد، کارمند بانک پرونده را بررسی کرد. آن کارمند آدم خوبی بود. نگاه کرد و گفت: به شما وام نمی دهیم! خیلی هم از ما تشکر کن! گفت: متوجه نشدم کار نکرده، آش نخورده و دهان سوخته؟ شما می گویی به تو وام نمیدهم، خیلی هم تشکر کن؟! چگونه این طوری می شود؟

گفت: شما با آدم بدجنس برخورد نکردی. گفت: چطور؟ گفت: می آید می گوید: من وام می خواهم. می گوید: بسیار خوب، تقاضای خود را بنویس. در نوبت باش. بعد از چند ماه نوبت، می گوید: دو سه نفر ضامن معرفی کن. دو سه ماه طول می کشد. می گوید: ضامن ها قبول نشدند، ضامن دیگری معرفی کن. شش ماه، یک سال، دو سال شما را می دواند، بعد می گوید: به شما وام نمی دهیم. ما همین اول به شما می گوییم نمی دهیم.

خدا پدر او را بیامرزد، خیلی آدم خوبی بوده است. این آقا خیال آدم را راحت می کند. از اول می گوید: به تو وام نمی دهیم. کسانی هم که وام میدهند، بر ما منت می گذارند. آیا درست بدهند یا ندهند، بعده هزارها از ما طلب دارند. اینجا می دهند، ده جای دیگر از ما چیز می خواهند.

اما خدا «نعم المجیب» است. خوب جواب دهنده ای است. بدون منت میدهد. بعد هم لطف می کند. بعد هم اضافه می کند.

بهترین دوست

« یا نعم الحبیب؛ ای خدایی که خوب دوستی هستی! چه دوستی بهتر از خدا؟ خوب دوستی است. کسانی که محبوب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه