آقاي حجتي در تاريخ قرآن مينويسد: «مسلّماً متن ومحتواي قرآن حضرت علي عليهالسلام ـ منهاي ترتيب سور آن ـ هيچ تفاوتي با قرآن موجود ندارد.» [32] . دكتر راميار نيز مينويسد: «دراين كه مصحف علي عليهالسلام ازنظر ترتيب سورهها با قرآن موجود مغاير و متفاوت بوده، گفتگويي نيست، و در اين كه اضافاتي هم در مصحف علي عليهالسلام بوده، حرفي نيست. اما ميدانيم كه اين اضافات جزء قرآن نبوده است. چرا كه خود حضرت خطاب به طلحه فرمودند: اي طلحه! اگر به آنچه در قرآن است عمل كنيد، از آتش جهنّم رهايي خواهيد يافت و اهل بهشت خواهيد بود كه حجّت ما و بيان حقّ ما و وجوب طاعت ما درآن است.» [33] . بنابراين بايد گفت كه فرقي بين دو مصحف نبوده است. چرا كه علي عليهالسلام نگهبان سلامت دين بود و اگر كوچكترين تحريف يانقصان يا زياده ياتغييري در مصحف عثمان ميديد، سكوت نميكرد و هيچ گاه از امام عليهالسلام شنيده نشد كه به صراحت يا اشاره ايجاد شك ياعدم اطمينان نسبت به مصحف عثمان كنند. و به همين خاطر خود حضرت و بقيه ائمه عليهمالسلام مردم را به همين قرآن ارجاع ميدادند و به اعتقاد «شيخ صدوق» قرآني كه در دست مردم است، هماني است كه خدا بر پيغمبرش صلي الله عليه و آله نازل كرد. و اختلاف آن اين است كه مصحف حضرت علي عليهالسلام به ترتيب نزول و تقدّم منسوخ بر ناسخ و تفسير و تأويل آيات است و اين كه گفتهاند قرآن تام و تمام نزد علي عليهالسلام و بعد ائمه طاهرين عليهمالسلام و الآن نزد حضرت ولي عصر عليهالسلام ميباشد. از اين جهات است كه ذكر شد و الاّ درخود قرآن ابداً كم و زيادي نشده است. آقاي كوراني در كتاب تدوين القرآن [34] . مينويسد: «ادعاي عثمان اين بود كه لجنه (گروه جمع آوري قرآن) مصحف مادر را از روي مصحفي نوشتند كه به املاي پيامبراكرم صلي الله عليه و آله بود و آن چه در اخبار آمده، آن مصحف حضرت علي عليهالسلام بوده است و عثمان چون ميخواست مردم حسّاس نشوند، نسبت به عائشه داد. هيچ كس قبل از وفات پيامبر صلي الله عليه و آله غير از حضرت علي عليهالسلام نسخهاش را برايشان عرضه نكرد. اگر براي عائشه مصحفي بود، به آن احتجاج ميكرد و از ابن يونس درخواست نوشتن مصحف نميكرد و طبق روايت ابن ابيشيبه، قرائتي كه در سال آخر عمر پيامبر صلي الله عليه و آله خوانده شد، طبق همين قرائتي است كه مردم امروزه قرآن را ميخوانند. پس همان طور كه قبلاً اشاره شد، قرائت ما نيز مطابق با قرائت مصحف حضرت علي عليهالسلام است.» اضافه براين، قرآن فعلي ما به قرائت حفص از عاصم ازابي عبدالرّحمن است و او ميگويد: هيچ اختلافي با علي عليهالسلام در قرائتش ندارم و حضرت نسبت به قرائت عاصم ميگويد: «افصح القرائات قراءة عاصم»؛ فصيحترين قرائتها، قرائت عاصم است.
مدت تدوين مصحف علي
ابن نديم مينويسد: حضرت علي عليهالسلام درخانه نشست و تا سه روز به جمع آوري قرآن سرگرم بود. دكتر راميار مينويسد: درباره مدت اين گردآوري، روايات مختلف است. پارهاي ميگويند: حدود شش ماه پس از وفات پيامبر صلي الله عليه و آله بود كه علي عليهالسلام براي گردآوري قرآن نشست. اما ديگران ميگويند: قرآن را ظرف سه روز از روي حافظه به ترتيبي كه بر وي مكشوف شده بود، نگاشت. [35] . ابن عباس نقل ميكند: خدا قرآن را در قلب علي عليهالسلام جمع كرد و بعد از مرگ پيامبر صلي الله عليه و آله در شش ماه جمع آوري كرد. [36] بنابر روايات، علي عليهالسلام مدت شش ماه در منزل نشست و اين كار را به انجام رسانيد. [37] . براساس نقل سيوطي و سجستاني، پس از رحلت پيامبراكرم صلي الله عليه و آله، علي عليهالسلام به انزوا پرداخت و هنوز شش ماه از رحلت نگذشته بود كه ازنوشتن مصحف فراغت يافت.
چرا مصحف علي پذيرفته نشد؟
وقتي غاصبان و كوردلان فهميدند كه در مصحف حضرت مطالب تفسيري نيز هست و آل محمد صلي الله عليه و آله به شجره طيّبه و بني اميه به شجره خبيثه، ومنافقان در آن معرفي شدهاند و شرط لياقت خلافت و فتوا در آن معلوم شده و مختصّات حكومت اسلامي روشن شده است و ديگر راه براي طرحهاي پيش ساخته معطّل خواهد ماند، اجراي اغراض شخصي و قومي و سياسي مانع از قبول مصحف شد و متأسفانه آن را ترك كردند و نه تنها مصحف حضرت را ترك كردند بلكه مصاحف ديگري، چون مصحفهاي ابن عباس، ابن مسعود و ابيّبن كعب را كه مشتمل بر تفسير و تأويل مأثور بود، به نابودي كشاندند. آنچه ردّ شد، متن مصحف نبود، چون بين متن مصحف حضرت علي عليهالسلام و مصحفهاي موجود هيچ تفاوتي نبود، بلكه تفسيرهاي موجود در مصحف ايشان بود. [38] .
سرانجام مصحف علي
علي عليهالسلام پس از اتمام گردآوري قرآن، آن را بارشتر كرد و به مسجد آورد، در حالي كه مردم پيرامون ابوبكر گرد آمده بودند. حضرت به آنان فرمود: بعد از مرگ پيامبر صلي الله عليه و آله تاكنون به جمع آوري قرآن مشغول بودم و در اين پارچه آن را فراهم كردهام و تمام آنچه بر پيغمبر صلي الله عليه و آله نازل شده است، را جمع كردهام. مبادا فردا بگوييد از آن غافل بودهايم! آن گاه يكي از سران گروه به پا خاست و با ديدن آنچه علي عليهالسلام در نوشتهها فراهم كرده بود، گفت: به آن چه آوردهاي، نيازي نيست و آنچه نزدماست، ما را كفايت ميكند. علي عليهالسلام فرمود: ديگر هرگز آن را نخواهيد ديد. (آنگاه داخل خانه خود شد و كسي مصحف را پس از آن زمان نديد.) برمن لازم بود پس از فراهم آوردن مصحف، شما را آگاه سازم تا آن را بخوانيد و روزقيامت نگوييد: من شما را به ياري خود فرا نخواندم و حقم را به شما يادآور نشدم و شما را به كتاب خدا فرانخواندم. عمر به او گفت: آيا قرآني كه باماست، از آنچه تو ما را به آن فرا ميخواني، بينياز نميسازد؟! ابوذر ميگويد: وقتي عمر خليفه شد، گفت: اي ابوالحسن! كاش قرآني را كه نزد ابوبكر آوردي، ميآوردي تا برآن گرد آييم. علي عليهالسلام فرمود: هيهات! بدان راه نيست. من آن را تنها نزد ابوبكر آوردم تا حجّت بر شما تمام شود و روز رستاخيز مگوييد كه ما ازاين بيخبر بوديم. در دوران عثمان، طلحه بن عبداللّه به اميرمؤمنان عليهالسلام عرض كرد: به يادداري آن روزي را كه مصحف خود را بر مردم عرضه داشتيو مردم آن را نپذيرفتند؟ چه ميشود امروز آن را ارائه دهي تا شايد رفع اختلاف گردد؟ حضرت فرمود: آيا اين قرآني كه امروز دردست مردم است، تمامي آن قرآن است يا آن كه چيزي غير از قرآن به آن اضافه شده است؟ طلحه گفت: البته تمام آن قرآن است. حضرت فرمود: اكنون كه چنين است، چنان چه به آن اخذكنيد و عمل نماييد، به رستگاري رسيدهايد، قرآني كه من جمع نمودهام، طبق امر رسول خدا صلي الله عليه و آله بايد به برترين مردم بعد از خودم وجانشينم كه فرزندم حسن است، تحويل دهم. او هم بايد به فرزندم، حسين تحويل دهد. سپس درنزد فرزندان حسين، يكي پس از ديگري قرار گيرد تا آخرين ايشان به رسول اللّه صلي الله عليه و آله برگرداند. طبق روايات معتبر و به روايت امام صادق عليهالسلام كه فرمود: هنگامي كه قائم ـ عجل اللّه تعالي فرجه ـ قيام كند، كتاب خدا را درحدواقعي آن خواهد خواند و مصحفي را كه علي عليهالسلام نوشته بود، ارائه خواهد داد؛ مصحف علي عليهالسلام به عنوان سپرده امامت به فرزندش، امام حسن مجتبي عليهالسلام رسيد و به عنوان ميراث امامت، از امامي به امام ديگر منتقل گشت كه سرانجام در اختيار آخرين و دوازدهمين امام شيعه قرار خواهد گرفت كه پس از ظهور خود، آن را به مردم ارائه خواهد نمود و وقتي ايشان قيام كند، آن مصحف به مردم آموخته ميشود.
نكتهاي در مورد مصحف
دونسخه از قرآن نزد حضرت علي عليهالسلام بود: نسخهاي كه در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله به املاي خود ايشان بود و الآن نزد امام زمان(عج) است و نسخه ديگر بعد از وفات پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله توسط حضرت علي عليهالسلام نوشته شد، كه مانند قرآن فعلي ماست. اسلوب تأليف و عرضه قرآن برمهاجرين و انصار به توصيه پيامبراكرم صلي الله عليه و آله بود. فرق بين دو نسخه فقط در ترتيب است. [39] .