- مقدّمه 1
- اشاره 5
- ارتباط با خدا 6
- ارتباط و اتّکال انسان با خدا 6
- رابطه ی قلبی انسان با خدا 6
- تقرُّب و أُنس 7
- خدا را نزدیک خود احساس کردن 7
- رابطه ی انسان با منبع فیّاض 7
- خدا را حاضر و ناظر دانستن ، خدا را در مقابل خود احساس کردن 7
- با خدای متعال سخن گفتن، حرف دل را با او در میان گذاشتن 8
- حرف زدن با پروردگار 8
- تقرُّب إلی اللّه 8
- انس با خدا 8
- خواستن 9
- بیان خواستهای فطری انسان 9
- اشاره 9
- خدا را خواندن 9
- بهترین عبادت 10
- روح عبادت 10
- خشوع و خاکساری نزد پروردگار 11
- تضرُّع 11
- وسیله ای برای رسیدن به حوائج و مقصودها 12
- وسیله ای در کنار وسائل دیگر ، یکی از دهها وسیله و سبب و علّت 13
- وسیله ای بین خدا و بندگان 13
- دعا وسیله ای در طول ابزارهای مادّی و نه رقیب آنها 13
- نماز 14
- أقسام دعا و أنواع سخن گفتن با خدا 14
- درخواست، تمجید و تحمید، و یا اظهار محبّت و ارادت 14
- دعا، ضرورتاً همیشه با حاجت خواستن همراه نیست 14
- نمونه ای از مصادیق دعا و ذکر 14
- وسیله ای برای فهمیدن معارف الهی 14
- پاسخ و توجّه و التفات خداوند 15
- نماز جمعه 15
- اجابت چیست؟ 15
- برآورده شدن خواسته در چهارچوب قوانین طبیعی 16
- جاری شدنِ طلب، از سرتاپای دعا کننده ، همان پاسخ الهی است 16
- نورانیتی که در دل پدید می آید 16
- جور شدنِ أسباب و وسائط 16
- جورشدن ابزارهای مادّی و عادی و معمولی 17
- دعا جورکننده ی روال عادی 18
- معانی ذکر 20
- خود را در برابر خدا یافتن و به او دل دادن 20
- ذکر یعنی یاد، در مقابل غفلت و نسیان 21
- ذکر یعنی همنشینی با محبوب 21
- ذکر، یعنی به یاد بودن، به یاد آوردن، به هوش بودن و توجّه کردن 22
- ذکر به معنای یاد تکلیف و یاد نعمت الهی است، نه فقط ورد و اوراد 22
- ذکر، مانعِ رفتن به سمتِ معصیت 23
- ذکر یعنی بیدارباش 23
- ذکر یعنی دوری از غفلت 23
- اشاره 26
- دعا، بیمه کننده ی انسان در مقابل جلوه های مادّی 27
- دعا، مظهر بندگیِ در مقابل خداوند 27
- توفیق دعا، علامت لطف پروردگار 27
- دعا، بهترین مضامین سرشار از معارف الهی 28
- دعا، دارای تأثیرات معجزآسا بر روی دل انسان 28
- دعا، اسلحه ای مایه ی نجات 28
- دعا، معنادهنده ی حیات انسان 28
- دعا، کلید همه ی خزائن الهی 29
- دعا، دارای نقش مؤثّر در سازندگی 30
- دعا، آشکارکننده ی محتوای ذهن دعاکننده 30
- دعا و فرصت دعا کردن، یک نعمت 30
- هفت مرتبه ضمیر متکلّم برای خدا، فقط در آیه ی دعا 31
- درخواستِ ذکر کثیر 32
- اهمیّت ذکر 32
- پیش بردنِ راه، در گروِ دعا 32
- تکرار إِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ در شبانه روز 32
- قرآن، وسیله ی ذکر 33
- ذکر، عرفان واقعی 33
- راه تقوا، ذکر خداست 33
- موضوع ذکر، مسأله ی اصلی و اساسی 33
- ذکرِ نامحدود 33
- ذاکر بودن در همه ی حالات، از مهم ترین تکالیف مؤمنین 34
- کتابی بسیار عظیم 35
- یکی از بهترین ذخایر معنوی ما 35
- امر به دعا و نهی از ترک آن 35
- امر 35
- لزوم 36
- غنیمت دانستن دعا 36
- وظیفه 36
- گرفته شدنِ حال دعا از انسان، علامتی بد 37
- دعا، یکی از مهمّ ترین کارهای بنده ی مؤمن 37
- بی پشتوانگی، پی آمد بی نیاز دانستنِ خود از دعا 37
- سلب توفیق دعا، نگران کننده تر از سلب توفیق اجابت 37
- مقایسه ی دعا و ذکر با سایر فضائل 37
- دعا، مهمّ ترین علاج 38
- دعا، مغز عبادت 38
- دعا، تنها راه رسیدن به خواسته های عظیم 38
- مقامِ دعاکنندگان، بیانگر اهمیّت دعا 39
- پیامبر صلی الله علیه و آله 39
- ذکر، بزرگتر و مهم تر از نهی از فحشا و منکر 39
- انبیاء علیهم السلام 40
- امام خمینی(ره) 41
- اصحاب و حواریّون پیامبران 41
- اشاره 42
- اراده ی خدا 43
- از جانبِ خدا 43
- اجازه ی پروردگار 44
- شکر 45
- دعا مستجاب خواهد شد؛ یا زود و یا دیر 45
- از ناحیه ی دعاکننده 45
- امید 45
- قطعیتِ إجابت 45
- التماس و درخواستِ حالِ دعا 45
- اگر خدا درِ دعا را باز کند، درِ اجابت را نمی بندد 46
- کراهتِ انتظارِ سرعتِ غیرمعمول، برای دریافت حاجت 47
- بی قید و شرط بودن اجابت 47
- وجود شرائط و آداب برای دعا، برای بالا بردنِ امکانِ إجابت 48
- اگر دعا به معنای حقیقی کلمه انجام بگیرد، اجابت قطعی و بدون شرط است 49
- موانعِ إجابت 49
- تصادم با یک قانون الهیِ دیگر 49
- اگر دعا، درست به کار برده شود، اجابت قطعی و بدون شرط است 49
- درخواستهای غیرممکن 51
- گناه 52
- قلب غافل 53
- شروط حقیقی بودنِ دعا و قطعی بودنِ إجابت در پیِ آن 53
- اگر شرایط دعا وجود نداشته باشد، دعا مستجاب نمی شود 53
- معرفتِ پروردگار و باور به قدرت او 54
- انس 54
- شروط مرتبط با اعتقادات و حالات دعا کننده نسبت به خداوند 54
- مؤثّر بودن زمان و مکان و خصوصیات 54
- خشوع 55
- تضرّع 55
- شروط مرتبط با اعتقادات دعا کننده نسبت به دعا 56
- امید به اجابت 56
- اصرار بر درخواست، دست برنداشتن از دعا 56
- بزرگ نشمردن حاجات 57
- تدبّر در معنای دعاها 58
- فهم معانی 58
- توجّه 59
- حضور قلب 61
- مطالبه ی حقیقی 61
- با همه ی دل 62
- شروط مرتبط با قلب و دل دعا کننده 62
- حرف زدن از دل 62
- رقّت قلب 63
- طراوت دل 63
- معطّر و مزیّن کردنِ دل 63
- سوز دل 63
- توبه 64
- توبه و اجتناب از گناه 64
- عمل 65
- خروج از مظالم 65
- ترک گناهان 65
- شعبان 67
- رجب 67
- زمان ها و موقعیت های برتر 67
- عید فطر 68
- ایّام معلومات 68
- پیروزی 68
- نماز 69
- اضطرار و سختی 69
- اشاره 70
- رشد روحیّه ی ذلّت و خاکساری 71
- توجّه پیدا کردن به عجز و حقارت و تهی دستیِ خودمان 71
- سرکوبیِ خودبینی و خودخواهی 72
- شکستن نفسانیتها 74
- کسبِ معارف 75
- مهار نفس 75
- اجابت، رفع حاجات، دفع بلا، جلبِ روزی 79
- ماندگار و مؤثّر کردنِ معارف در دل انسان 79
- جلب رزق و نجات از دست دشمن 87
- دفع بلاء 87
- دستاوردهای دیگر دعا 88
- دفع انگیزه های مادّه گرایانه 88
- دفعِ سرگشتگی و درماندگی 89
- برداشتن موانع درونی 89
- زدودنِ غفلت 89
- روشن شدن راه، معنا پیداکردنِ حیات 89
- روشن شدن راه و نجات از سردرگمی و حیرت 90
- جان گرفتنِ دوباره ی قلب و روح 91
- آشنایی با خدا و پرشدن دل از عشقِ او 92
- ارتباط با خدا، تقویت روح عبودیت 92
- تقویت روحِ عبودیت و عشق به خدا 92
- نزدیک شدن انسان به خدا و زنده نگهداشتن یاد خدا در دل 93
- تقویت و استقرار ایمان در دل 93
- احیاء و زنده کردنِ قلوب 94
- نورانیت، صفا و معنویت 94
- عشق به خدا 94
- زنده و نورانی شدن دل انسان 94
- نورانی نگاه داشتن دل انسان 95
- تزکیه 96
- تطهیر روح 96
- تهذیب نفس، پیراستن روح و پالایش ذهن از وسوسه ها 97
- رشد فضایل اخلاقی در انسان 97
- دمیدن روح اخلاص در انسان 99
- دفع آفت فسادپذیریِ انسان 99
- دفع گناه 99
- دفع آفت فسادپذیریِ انسان، دفع گناهان 99
- دفعِ غفلت 101
- کسب قدرت قلبی و روحی 102
- تعالی و فلاح 102
- علوّ مقام و مرتبه، عروج 102
- کسب قدرت قلبی، استواری و ثبات قدم در مقابل دشمن 102
- فلاح 102
- واهمه نداشتن از قدرتها 104
- استواری در مقابل دشمن 104
- امید و نشاط 105
- اشاره 107
- همه چیز را 108
- پیشوایان دین به ما یاد می دهند چه بخواهیم - چیزهای اصلی 108
- حتّی چیزهای کوچک 109
- درخواستهای بزرگ 109
- حاجات همه ی انسانهایی که روی کره ی خاک هستند 110
- برای همه ی مسلمین 111
- اول دیگران، بعد خودِ ما 111
- نمونه هایی از بهترین دعاها 112
- صحیفه ی سجّادیه 112
- دعای هشتم صحیفه ی سجّادیه 112
- کتاب نمونه 112
- دعاهای مأثور از جمله دعای ابی حمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه 113
- درخواستهای نمونه 114
- هدایت به صراط مستقیم 114
- درخواست مغفرت 115
- زندگی گوارا 115
- نمونه ای از درخواستهای ذکرشده در دعای ابی حمزه 115
- بروز و ظهور جوانمردی 116
- اصلاح همه ی کارها 116
- دفع نقطه های ضربه پذیرِ معنوی 117
- نمونه ای از درخواستهای ذکرشده در دعای ماه رمضان 118
- أَللَّهُمَّ أَشبِع کُلَّ جَائِعٍ 118
- أَللَّهُمَّ أَغنِ کُلَّ فَقِیرٍ 118
- أَللَّهُمَّ أَصلِح کُلَّ فَاسِدٍ مِن أُمُورِ المُسلِمِینَ 119
الذِّکر»؛ مگر ذکر. «فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ یَنتَهِی إِلَیه»؛ ذکر حدّ ندارد؛ اندازه ای ندارد، که وقتی این اندازه ذکر و یاد حاصل شد، بگوئیم دیگر بس است؛ دیگر لازم نیست. بعد خود حضرت توضیح می دهد و می فرماید: «فَرَضَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الفَرَائِضَ فَمَن أَدَّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُن»؛ هرکس فرائض را ادا کرد، آن ها را به حدّ و مرز خود رساند. «وَ شَهرَ رَمَضَانَ فَمَن صَامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ»؛ مثلاً ماه رمضان که تمام شد، شما این فریضه را به مرز خودش رساندید؛ تمام شد و دیگر چیزی بر شما واجب نیست. «وَ الحَجَّ فَمَن حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ»؛ هرکس حج را به جا آورد- به اعمال پایان حج که رسید- آن را به مرز رساند. این در صورتی است که در هر دو جا «فَهُوَ حَدُّهُ» بخوانیم. البتّه می شود «فَهُوَ حَدُّهُ» هم با یک تعبیر دیگری خواند؛ اما «إِلَّا الذِّکر»؛ فقط ذکر مثل بقیه ی فرائض نیست. دیگر بقیه ی فرائض را ذکر نفرمودند؛ زکات را وقتی دادید، دیگر واجب نیست، به همان اندازه ای که مقرّر شده است. خمس را همین جور، صله ی رحم را همین جور. بقیه ی فرائض و واجباتی که هست، همه از همین قبیل است، مگر ذکر؛ «إِلَّا الذِّکرَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَم یَرضَ مِنهُ بِالقَلِیلِ وَ لَم یَجعَل لَهُ حَدّاً یَنتَهِی إِلَیهِ»((1))؛
خدا به ذکرِ قلیل راضی نشده است؛ حدّی برای آن قرار نداده است که بشود به آن حدّ رسید. «ثمّ تلا»؛ بعد، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذکُرُوا اللَّهَ ذِکراً کَثِیراً».((2))
اهمیّت ذکر این است.78
ذاکر بودن در همه ی حالات، از مهم ترین تکالیف مؤمنین
حضرت باقر علیه السلام فرمود: «ثَلَاثٌ مِن أَشَدِّ مَا عَمِلَ العِبَاد»؛ سه چیز هست که جزو تکالیف بسیار مهمّ و دشوار مؤمنین است؛ کارهای سخت... سوّم، «وَ ذِکرُ اللَّهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ»؛ در همه حال ذاکر خدای متعال باشد.79
1- ([1]) الکافی ج:2 ص:498 ؛ أَلصَّادِقُ علیه السلام .
2- ([2]) سوره ی أحزاب، آیه ی 41.