- سخن ناشر 1
- توشه ی دوم: مکر خدا بالاترین مکرها 11
- توشه ی سوم: خوبی و رستگاری تنها از سوی خداست 13
- توشه ی چهارم: هیچ کس از دایره قدرت خدا بیرون نیست 15
- توشه ی ششم: بخشش از خداست و کندی و سستی از ما 21
- توشه ی نهم: باز بودن راه برای پیشرفت 28
- توشه ی دهم: راز رهایی از چنگ بخیلان و خودخواهان 30
- توشه ی یازدهم: کردار ناپسند، حجاب بین انسان و خدا 31
- توشه ی دوازدهم: عنایت به کردار یا با کرم پروردگار؟ 33
- توشه ی سیزدهم: فرمان خدا به درخواست از وی 35
- توشه ی پانزدهم: زندگی همراه با ترس و امیدواری 39
- توشه ی شانزدهم: فزون بخشی خدای سبحان و گستردگی درخواست بندگان 41
- توشه ی هفدهم: گریز از خدا به خدا 43
- توشه ی هجدهم: بهترین پوشانندگان و بزرگوارترین بزرگواران 46
- توشه ی نوزدهم: گذشت در توانمندی 48
- توشه ی بیستم: کجاست بخشش دیرینت؟ 50
- توشه ی بیست و دوم: به راستی برای چه سپاست گوییم؟ 53
- توشه ی بیست و ششم: امیدواری به آمرزش پروردگار 62
- توشه ی بیست و هفتم: خوش گمانی به خدا 63
- توشه ی بیست و هشتم: تو به ما مهر می ورزی و ما با تو می ستیزیم! 66
- توشه ی سی و دوم: درخواست سرانجام نیک 74
- توشه ی سی و سوم: آرزوی زیارت کعبه و دیگر مشاهد مشرفه 76
- توشه ی سی و چهارم: دلایل کسالت در عبادت 78
- توشه ی سی و پنجم: لغزش به گناه و همانندی با گناه 81
- توشه ی سی و ششم: اعتراف به گناه زمینه استجابت دعا 83
- توشه ی سی و هشتم: توسل به قرآن و پیشوایان دین 88
- توشه ی سی و نهم: امید به رحمت پروردگار 90
- توشه ی چهلم: گریه بر هر درد بی درمان دواست 92
- توشه ی چهل و دوم: بیم و امید دو بال پرواز به سوی خدا 97
- توشه ی چهل و پنجم: اعتراف به گناه نخستین گام برای درخواست آمرزش 102
- توشه ی چهل و ششم: هراس جان کندن و عالم برزخ 104
- توشه ی چهل و هفتم: ایستگاه های رستاخیز 106
- توشه ی چهل و هشتم: درخواست یاری بدون سزاواری 108
- توشه ی چهل و نهم: بندگی، فلسفه آفرینش انسان 110
- توشه ی پنجاهم: همۀ خوبی ها نزد خداست 112
- توشه ی پنجاه و یکم: نمونه هایی از دعاهای شایستگان 114
- توشه ی پنجاه و دوم: بیشترین بهره در شب قدر 116
- توشه ی پنجاه و چهارم: گستردگی رحمت پروردگار 120
- توشه ی پنجاه و ششم: اخلاص در کردار 124
- توشه ی پنجاه و هشتم: گریز از خشم خدا به مهر وی 128
- توشه ی پنجاه و نهم: تقرب به حضرت حق 131
آنگاه خود را از این ماجری بی اطلاع نشان دهند! که خداوند مکر آنان را به خودشان بازگردانید و آنان را با خانه هایشان درهم کوبید و فرمود:
بنگر ببین که فرجام کارشان چگونه شد ما آنان و قومشان را درهم کوبیدیم(1).
و آنان را مایه عبرتی برای دیگران گرداندیم.
2. در سوره نساء می فرماید: انّ المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم(2)
- منافقان به خدا نیرنگ می زنند و اوست که به نیرنگشان می گیرد. منافقان کسانی بودند که کفر خود را می پوشاندند و به ظاهر خود را همرنگ مسلمانان نشان می دادند، و گمان می کردند که خدا را نیز این گونه می توانند بفریبند، خدا نیز به همین شیوه بدانان نیرنگ می زند و آنان را گرفتار عذاب می کند از راهی که نمی دانند و فکرش را هم نمی کردند.
3. در سوره طارق می فرماید: انهم یکیدون کیداً و اکید کیداً(3)
- آنان نیرنگی می زنند و من نیرنگی می اندیشم. خداوند با برنامه ریزی و چاره اندیشی های حساب شده خود نیرنگِ نیرنگ بازان را بی اثر ساخته و
کید و نیرنگشان را به خودشان بازمی گرداند – همان گونه که در داستان حضرت یوسف7 که برادرانش برایش نقشه کشیدند و برای دور کردن
وی از چشم پدر به درون چاهش انداختند، خداوند نیرنگ آنان را آشکار ساخت و بهترین سرنوشت را برای یوسف مقدر فرمود.(4)
خداوند متعال در ابتدا با کسی مکر نمی کند و به کسی نیرنگ نمی زند. اما اگر کسی بخواهد به خیال خود زرنگی کند و سر خدا کلاه بگذارد خداوند با همان شیوه وی پاسخ عمل ناپسندش را به او بازمی گرداند.
1- . نمل /51
2- . نساء /142
3- .[3] طارق /15-16
4- . یوسف /5 – قال یا بنیّ لا تقصص رؤیاک علی اخوتک فیکدوالک کیدأ انّ الشیطان للانسان عدوّ مبین.