خدایا! مرا در حالی که به تو ایمان دارم بمیران و مرا در گروه نیکوکاران محشور کن، مرا به خودم وامگذار... .
به حالم در لحظه مرگ رحم کن! به تنهایی من در قبر رحم کن! به غربت من در روز قیامت رحم کن! به فقر و نیازمندی ام در هنگام حسابرسی رحم کن! من از آتش جهنم به تو پناه می برم، پس پناهم بده... .
آقای من! ای که در حق من نیکی کردی و با من مهربان بودی، به اشک چشمم رحم کن و دیدار روی خودت را روزی ام کن و مرگ مرا مایه راحتی ام قرار بده... .
* * *
شرح دعا
فاطمه علیهاالسلام از خدا چنین می خواهد:
«وَ النَّظَرَ اِلَی وَجْهِکَ فَارْزُقْنِی».
«دیدار چهره خودت را روزی ام کن».
به راستی منظور از «وَجهُ اللّه» چه می باشد؟ واژه «وجه» به معنای «چهره» می باشد، مگر خدا، جسم است؟ مگر خدا مانند انسان است که چهره داشته باشد که من در آرزوی دیدن چهره خدا باشم؟ در اینجا ماجرایی از «اباصلت هروی» را نقل می کنم، او یکی از یاران امام رضا علیه السلام بود. او اهل حدیث بود و زیاد مطالعه می کرد، هر وقت سؤلی به ذهنش می رسید از امام رضا علیه السلام سؤل می کرد.