- مقدمه 1
- اشاره 2
- اشاره 15
- روایت 21
- حکایت غلام عاشق که چون شاهنشاه را می دید بی هوش می شد: 25
- روایت 29
- حکایت 31
- روایت 33
- دعای کمیل 34
- اشاره 39
- اشاره 40
- خواهش دعا 41
- روایت 42
- اشاره 43
- 2- عمل 43
- سلطان ملک شاه و پیرزن 46
- روایت 47
- اشاره 47
- اشاره 48
- 5- ایمان و یقین 49
- اشاره 49
- حکایت 49
- روایت 51
- 6- پافشاری در دعا 52
- 7- عدم درخواست از مردم 53
- اشاره 58
- روایت 59
- اشاره 61
- 2- دعا به برادران دینی 62
- اشاره 62
- روایت 63
- 4- بالا آوردن دستها 66
- 5- اعتراف به گناهان 67
- اشاره 68
- 6- صلوات 68
- روایت 69
- روایت 70
- اشاره 71
- روایت 71
- 8- نام بردن حاجت 72
- 10- مسح کردن 73
- اشاره 76
- اشاره 77
- روایت 78
- 2- سستی در نماز 79
- 3- بعضی از گناهان 82
- اشاره 82
- روایت 85
- اشاره 86
- 1- بعد از فریضه ی نماز 87
- 2- هنگام روزه 88
- 3- هنگام سحر 89
- 4- شب و روز جمعه 91
- اشاره 91
- روایت 93
- 5- اوقات با فضیلت دیگر 94
- 7- وقتهای دیگری که دعا مستجاب می شود: 95
- 8- امام صادق علیه السلام، سه وقت دیگر را از وقتهای استجابت دعا دانسته اند که در ذیل آمده است: 96
- 10- هنگام رقّت دل 97
- اشاره 100
- اشاره 103
- 3- مکه مکرمه 103
- 2- بقعه های امامان 103
- به یاد روی تو 104
- نظر کیمیا 105
- اشاره 107
- داستان 108
- دعای پدر برای فرزند 108
- داستان 109
- دعای نکویی دیده 109
- ستم دیده 111
- دعای غایب برای غایب 112
- دعای مسافر 112
- سه دعای مستجاب 112
- واسطه قرار دادن محمد و خاندان پاکش 113
- سایل 113
- مؤمن مبتلا 113
- بهترین دعا 114
مهاتما گاندی گفته است:
«اگر دعا و عبادت نبود مدت ها پیش من دیوانه شده بودم».
روایت
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بعد از نماز صبح در مسجد از احوال مردم سؤال می کردند، که جوانی را دیدند رنگ از رخسارش پریده و چشم هایش فرو رفته و چرت می زند. گویی شب را به عبادت و نماز سپری کرده است.
پیامبر او را صدا زدند و فرمودند:
چگونه شب را به صبح رسانده ای؟
گفت: یا رسول اللّه! در حال یقین و ایمان به خدای یکتا به سر برده ام.
هر چیزی علامتی دارد، نشانه ی یقین و ایمان تو چیست؟
یا رسول اللّه! اهل بهشت را می بینم که از نعمت های بهشتی برخوردارند، و اهل دوزخ را می بینم که در عذاب و استغاثه اند.
پیامبر رو به اصحاب کرد و فرمود: خدا به وسیله ی ایمان قلب این جوان را نورانی کرده است؛ سپس به جوان نگاه کرد و فرمود: مراقب باش که بصیرت را از کف ندهی.
جوان گفت: یا رسول اللّه! آرزوی شهادت دارم، دعا کنید که در راه خدا شهید شوم. پیامبر خدا برایش آرزوی شهادت کرد.
جوان پس از مدّت کوتاهی به میدان جنگ رفت و همچون شیر بر