و مضاف الیه حاصل است، مثل اینکه می گوییم: خود شما، و شخص شما.
4- چهارمین معنای نفس، روح و جان است، چنان که در این آیه است:
)اَللّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها(؛(1)
«خدا وقت مرگ، ارواح را می گیرد و آن را که هنوز مرگش فرا نرسیده در خواب روحش را می گیرد».
و در شعر منسوب به امیرالمؤمنین علیه السلام است:
نَفْسِی عَلی زَفَراتِها مَحْبُوسَهٌ
یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَراتِ(2)
و شاید از این قسم باشد قول کسی که می گوید:
«وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ»؛
«قسم به خدایی که جانم در دست اوست».
4 . نبیّ و نبوّت
راغب می گوید: «نبوّت» سفارت بین خدا و بین خردمندان از بندگان او برای برطرف کردن علّت آنان در امر معاش و معاد است.
و نبی را برای اینکه خبردهنده است به آنچه عقل های پاک به سوی آن آرام می گیرند، «نبیّ» می گویند. و صحیح است که فعیل به معنی فاعل
1- . زمر، 42.
2- . ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج1، ص207. «جانم در بند آه و ناله هایش گرفتار است، ای کاش همراه ناله ها از بدنم بیرون می آمد».