نجوای عشق:مناجاتی با الهام از ادعیه ائمه اطهار صفحه 2

صفحه 2

فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا ... رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ (نور: 36 و 37)

مردانی را معرفی می‌کند که یاد محبوب و معشوق را هرگز فدای تجارت و خرید و فروش و هوس‌های دنیا نمی‌کنند. یعنی جلوه‌ها و جاذبه‌های دنیا کوچک‌تر از آن است که به یاد معشوقشان تنه زند.

در پرتو انس با معشوق حقیقی دل‌ها یعنی خداوند است که یوسف تمام گرفتاری‌های خود را به واسطه آن فراموش کرد. در تفسیر برهان آمده آن‌گاه که یوسف به چاه افتاد و شکوه‌ای به جبرئیل کرد، جبرئیل دعایی را به او تعلیم داد که بعضی از مدلول آن چنین است: خدایا محبت خود را به گونه‌ای در قلبم جای ده،

«حتی لا یکون لی همّ و شُغل سِواک.»؛

(به هیچ چیز اهتمام نداشته باشم و مشغله‌ای جز یاد تو برایم نباشد)، و این همان است که امام کاظم (ع) در زندان سندی بن شاهک شکر می‌کند و عرض می‌کند: خدایا خود می‌دانستی که موسی از تو مکان خلوتی می‌خواست که به راز و نیاز با تو مشغول گردد، اینک ممنونتم که چنین مکانی را مرحمت کردی.

امیرالمؤمنین (ع) در نجوای عشق با محبوبش به جایی می‌رسد که گوشش نمی‌شنید و چشمش نمی‌دید و زمین و آسمان دنیا و مافیها از خاطرش فراموش می‌شد و با تمام وجود توجه خود را به مبدأ حقیقت معطوف می‌داشت؛ لذا در یکی از جنگ‌ها تیری به پایش فرو رفته بود و به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه