نجوای نیاز : ره آوردی بر لحظه های ناب دعا صفحه 41

صفحه 41

قلبی که در برابر تو به خواری و خشوع سر نمی ساید. از دانایی که سودم نمی رساند و راهم نمی نماید و به دنیایم مشغول می دارد. از نمازی که به پای می دارم و دلم را به آسمان یاد تو پیوند نمی دهد و یاد تو را در دلم زنده نمی کند. از دعایی که بدان تو را می خوانم و لایق اجابت نیست».(1)

خدایا! چنانم مدار که گمان کنم در راهم، ولی قدم در بیراهه زنم. خدایا! چنانم مدار که به تن، نماز بندگی تو گذارم و به دل، در پی عجوزه هفت رنگ دنیا روم. چشم بر خاک عبادت دوزم و اندیشه در بازار داد و ستدها و قال و مقال های مادی جولان دهم.

«خدایا! در سختی ها، گره از کارم بگشا. رنج ها و مرارت هایم را به آسودگی و آرامش بدل کن. توشه نیازم را از بی نیازی پر کن. ای عزیز! نعمتی نیست که از سوی تو نباشد که تو تنها معبودی و یکتا پروردگار عالمیان. پس به سوی تو باز می گردم که از تو طلب بخشش می کنم.»(2) ای مهربان! دست طلبم را تهی مگذار. بر سینه ام دست رد مزن و لحظه ای به خودم وامگذار که هماره به تو محتاجم.

غروب روز آزمون

غروب روز آزمون

گذر یک روز دیگر و رسیدن یک غروب دیگر، یاد غروبی را در دلم زنده می کند که حضور من در این دنیا پایان خواهد یافت. غروب روز امتحان، پایان روز آزمون، آخرین ساعات حضور من در وادی آزمون خوب و بد، خیر و شر، سعادت و هلاکت و من برگه عملم را تسلیم خواهم کرد و به انتظار نتیجه خواهم نشست.


1- 1 . همان، ص 54، تعقیب نماز عصر.
2- 2 . همان.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه