نجوای نیاز : ره آوردی بر لحظه های ناب دعا صفحه 48

صفحه 48

دست هایی پر از حاجت، پر از خواهش، پر از دعا، تا از اجابت لبریز شوم و بوته سبز نیازم به گل های اجابت بنشیند. حالا زمان استجابت است و من باید که تو را بخوانم تا اجابتم کنی.

«عزیزا! ای مهربان! ای خدای سراسر لطف و کرم من! دلم را به روشنای هدایت روشن کن و راهم بنما. از لطف و احسانت بر من فراوان ببخش و هرگز درِ لطفت را بر من مبند. از باران رحمتت بر من بسیار ببار، از زلالش سیرابم کن و از برکات خود بسیار بر من عطا کن».(1)

رحیما! دستم بگیر تا دست فروافتادگان گیرم. دلم را به مهرت زنده کن.

لطیفا! مگذار که راه گم کنم. مگذار که وسوسه ها در دلم فرو خزد و مرا به بیراهه کشاند؛ مگذار که به لذت های دروغین دنیا غافل شوم و از نسیم خوش بهشتی نماز بازمانم. ای خدای مهربان من! مرا دریاب و لحظه ای به خود وامگذار.

باران رحمت

باران رحمت

کوله بار نیکی ام را که می سنجم، سبک است و بی مقدار. نه آن چنان که تو شایسته بودی، سپاست گفتم و شکرت به جا آوردم و نه آن چنان که در توانم بود، کاری نیک و پاک و خالص به جا آوردم. چه بسیار لحظه هایی که از دست دادم و از آن بهره نجستم. چه نعمت هایی که از آن گذشتم و قدرش ندانستم. چه فرصت های ناب که هدر دادم و از آن بهره نگرفتم و در کنار آن، طومار گناهم چه بلند است و پربار. چه بسیار نادیدنی ها که دیده ام. چه بسیار ناشنیدنی ها که بدان گوش سپرده ام. چه حلال ها که به حرام آمیخته ام.


1- 1 . همان، ص 1012، تعقیبات مشترکه.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه