- دعای روز دوشنبه 6
- دعای روز سه شنبه 7
- دعای روز چهارشنبه 8
- دعای روز جمعه 11
- نسیم ذکر 12
- تولد دوباره 13
- وضوی نور (اذکار وضو) 14
- در شمار خوبان 16
- هفت تکبیر عشق 17
- ذره ای سزاوار لطف 18
- نجوای سحرگاه 19
- نازک ترین فاصله 21
- موعد راز و نیاز 22
- فرجام روزی دیگر 23
- شکافنده صبحگاهان 26
- آغازگر خوبی ها 27
- گذرگاه امتحان 29
- نام تو، سرآغاز تلاش من 32
- لحظه ناب راز و نیاز 33
- بر سجاده نماز 34
- در دامن مهر یار 35
- درِ خانه رحمت (تعقیب نماز ظهر) 36
- سرچشمه خوبی ها 38
- بازگشت به سوی معبود 39
- تن و جان در یاد تو 40
- غروب روز آزمون 41
- کلید اسرار نهان (نماز غفیله) 43
- در طلب روزی 44
- تنها امید من 45
- همه پناه من 46
- زمان استجابت 47
- باران رحمت 48
- در ساحل آرام توکل 49
- محرم اسرار 50
- نشان بندگی 51
- استغفار 52
- رحمت گسترده 55
- سرور بندگی 56
چه گفتارهای نابایست که بدان زبان گشوده ام. چه بی شمار گام ها که بر خط قرمز تو زدم و به محدوده نبایدهایت نزدیک شدم.
خدایا! کوله بار عملم چیزی نیست که بدان امید ببندم و گناهم آن قدر نیست که نادیده اش انگارم. «لطیفا! آن چه مرا امید می دهد بخشایش توست که گستره عفو و رحمت تو بسی فزون تر از کاستی ها و خطاهای من است. خدایا! اگر گناهم بسیار است و بزرگ، بخشایش تو گسترده تر و فزون تر از گناه من است. الهی! اگر من شایسته و سزاوار رحمت تو نیستم، رحمت تو گسترده و فراگیر است و سزاوار آن که مرا در برگیرد و بنوازد که ابر رحمت تو در همه جای آفرینش فرو می بارد و ذره ای را دریغ نمی دارد».(1)
خدایا! سیاهی نامه عملم را به گستردگی و زلالی بخشایشت بشوی و رحمتت را بر من فرو بار که امید من تنها به رحمت توست. ای مهربان ترین!
در ساحل آرام توکل
در ساحل آرام توکل
خدایا! در کشاکش صدها جاذبه گرفتار آمده ام. صاحبان فتنه و وسوسه مرا به خود می خوانند، به ادعای آن که حل مشکل من کنند و نیازم برآورند. دنیا به هزاران رنگ، خود را برایم می آراید و مرا به سراب های زینت بسته و رنگینش می خواند. شیطان مرا در خیال جاودانگی فرو می برد و از خیال روز حساب غافلم می دارد، ولی نه وسوسه های فتنه گران، درون پرتلاطمم را به ساحل آرامش می کشاند، نه سراب های رنگین دنیا، همت بلندم را سیراب می کند و نه خیال جاودانگی، هراس دلم را فرو می نشاند.
1- 1 . همان، ص 1014.