در وادی نور صفحه 162

صفحه 162

مکّه با او غریبه شده بودند.

به محمّد، دل بسته و به آینده، امیدوار، که او نیز بتواند مانند پدرانش- ابراهیم و اسماعیل- به مردم حیات و زندگی ببخشد.

ولادت خورشید کعبه‌

روزی، دست زنی، دیوار کعبه را لمس کرد. دردی داشت و از پروردگار کعبه کمک می‌خواست. ناله می‌کرد:(پروردگارا! من به تو و آنچه فرستاده تو است، ایمان دارم و نیز به تمام پیامبران تو و کتاب‌هایشان، و سخن جدّ خود- ابراهیم خلیل- را، راست می‌دانم که او بالابرنده دیوارهای این خانه قدیمی توست. به حقّ این خانه و به حقّ آن‌که بنایش کرد و نیز به حقّ این

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه