- سخن ناشر 1
- اشاره 5
- دعای اوّل 6
- دعای دوم 10
- دعای سوم 12
- دعای چهارم: دعای فرج و گشایش مخصوص انبیاء از زبان امام زمان علیه السلام 13
- دعای پنجم: نماز حاجت صادر شده از امام زمان علیه السلام و دعای آن 53
- دعای ششم: دعای عبرات یا اشک های روان 58
- دعای هفتم: دعای امام زمان علیه السلام برای رفع گرفتاری و دفع شر دشمنان 71
- دعای هشتم: دعای حضرت برای بیماری های سخت 74
- دعای نهم: دعای امام زمان جهت گشایش و برطرف شدن خطرها 79
- دعای اول 84
- دعای دوم 90
- دعای سوم 94
- دعای چهارم 104
- دعای پنجم 106
- دعای ششم 108
- دعای هفتم 109
- دعای هشتم 110
- دعای نهم 121
- دعای دهم 122
- دعای یازدهم 125
- دعای دوازدهم 127
- دعای سیزدهم 129
- متن صلوات خاصّه 134
- دعای چهاردهم: قنوت مولانا صاحب الزمان علیه السلام 141
- دعای پانزدهم: دعای دیگری از امام علیه السلام در قنوت نماز 145
- دعای شانزدهم: زیارت ناحیه مقدسه یا زیارت امام زمان علیه السلام از امام حسین علیه السلام 150
- دعای هفدهم: زیارت حضرت علی اکبرعلیه السلام 182
- دعای هجدهم: دعای امام علیه السلام برای شفا گرفتن از تربت امام حسین علیه السلام 185
- دعای نوزدهم: دعاهای امیرالمؤمنین، امام سجاد و امام صادق علیهم السلام 186
- زیارت امیرالمؤمنین در روز یکشنبه 192
- دعای بیستم: دعای امام زمان علیه السلام برای شیعیان در سامرا 194
- دعای بیست و یکم: دعای امام زمان علیه السلام برای شیعیان آلوده 196
- دعای بیست و دوم: دعای امام زمان علیه السلام در هر روز از ماه رجب 199
- دعای بیست و سوم: دعای دیگری از حضرت در ایام ماه رجب 203
- دعای بیست و چهارم: دعای امام زمان علیه السلام در ایام ماه رجب 205
- دعای بیست و پنجم: زیارت قبور ائمه علیهم السلام در ماه رجب 210
- دعای بیست و ششم: دعای افتتاح در شب های ماه مبارک رمضان 213
- دعای بیست و هفتم: دعای دیگری در هر شب از ماه مبارک رمضان 224
- دعای بیست و هشتم: دعای امام زمان علیه السلام بعد از نماز صبح روز عید فطر 226
- دعای بیست و نهم: دعای طلب روزی حلال و دفع حوادث ناگوار بعد از نماز صبح 236
- دعای سی ام: تسبیح صاحب الزمان علیه السلام 239
دعای نهم: دعای امام زمان جهت گشایش و برطرف شدن خطرها
دعای امام زمان جهت گشایش و برطرف شدن خطرها(1)
از ابو الحسین بن ابی البغل کاتب نقل شده است که مدتی در خدمت ابی منصور بن صالحان بودم و برای او کار می کردم. تا اینکه اتفاقی افتاد و باعث ایجاد کدورت میان ما شد. من از ترس جانم، خود را از او پنهان کردم. او افرادی را نزد من فرستاد و مرا ترسانید.
با وجودی پر از ترس به حرم ائمه کاظمین پناهنده شدم.شب جمعه بود. تصمیم گرفتم که شب را در آنجا بمانم و مناجات کنم. شب بارانی و طوفانی بود. از ابوجعفر که خادم حرم بود، در خواست کردم تا درها را ببندد و مرا در خلوت رها کند. تا با خیال آسوده مناجات کنم و ترس کسی را نداشته باشم. درها را بست. شب از نصف گذشت و باد و باران مردم را از آمدن به حرم منصرف کرد. در آنجا ماندم و به دعا و نماز و زیارت مشغول شدم.
ناگهان صدای پایی را شنیدم. مردی در حال زیارت امام موسی کاظم علیه السلام بود. به آدم و انبیای اولوالعزم سلام کرد. بعد از آن به تک تک ائمه علیهم السلام سلام کرد. تا اینکه به صاحب الزمان رسید و آن را ذکر نکرد. با خودم گفتم شاید از یادش رفته و یا اعتقادی به ایشان ندارد.
1- . بحارالأنوار / ج 51 / ص 304 / باب 15 - ما ظهر من معجزاته؛ مستدرک الوسائل / ج 6 / ص 19 / 308 - باب استحباب الصلاه؛ فرج المهموم / ص 245.