- پیشگفتار 1
- دعای ندبه 4
- مقدمه 5
- پرسشهایی که می شود 8
- اعتبار سند دعای ندبه 12
- اخبار من بلغ و تسامح در ادله سنن 16
- بررسی و پاسخ به پرسش درباره جمله لیت شعری این استقرت بک النو 17
- ارتباط امام با ذی طوی و رضوی 19
- دعای ندبه و امامت ائمه اثنی عشر علیهم السلام 22
- دعای ندبه و معراج جسمانی 23
- کلام تحقیقی یکی از اساتید بزرگ علم و ادب 25
- کلام تحقیقی یکی از اساتید بزرگ علم و ادب 27
- دعای ندبه و بدعت 28
- دعای ندبه و آیه و اجعل لی لسان صدق فی الاخرین 33
- قرآن مجید، و جمله و أوطأته مشارقک و مغاربک 35
- دعای ندبه و علم پیغمبر و امام 38
- دعای ندبه و آیه مودت 53
- دعای ندبه و عقل 67
- بررسی جمله یابن الطور والعادیات 71
- دعای ندبه و کفر و شرک 73
- دعای ندبه و رکود فعالیتهای اسلامی 79
تذکر مهم
معتبر دانستن دعای شریف ندبه از اصول دین نیست، و معتبر نشناختن آن به صحت عقاید، و اصولی که در نزد شیعه معتبر است، خللی وارد نمی آورد.
این موضوع یک مسأله فرعی است، و اظهار نظر در باره آن برای کسی که اهل اجتهاد باشد آزاد است، و من دوست نمی دارم که این هم یک عنوانی باشد که سبب تشکیل دو جبهه موافق و مخالف شود.
بله بعضی از شبهاتی که بر عدم اعتبار این دعا القاء شده، و حکایت از دارا بودن یک سلیقه و روش های خاص مذهبی، و گرایش به آراء فرقه وهابیه و نواصب و دشمنان عترت پیغمبر خدا صلی الله و علیه و آله دارد، مخالف مذهب شیعه و طریقه اهل بیت رسالت: است. «عصمنا الله وجمیع إخواننا من الزلات وهدانا الی صراطه المستقیم».
اعتبار سند دعای ندبه
در باب حُجّیِت خبر واحد، بالاخره در علم اصول، اطمینان به صدور، میزان اعتبار شناخته شده و روش عرف و عقلا نیز بر همین نحو قرار دارد، بلکه به اخبار تاریخی، و نقلهائی که بسا از نظر محدّث مورد اعتماد نیست اعتماد می کنند، و همین قدر که تاریخ معتبر یا مشهوری واقعه ای را نقل کرده باشد، آن را قبول
می نمایند. ولی علمای اسلام در اخبار و احادیث، به خصوص راجع به احکام شرع، تعیین هدفها، تعالیم دین و تفسیر قرآن و فقه، از این روش عرف، پا را فراتر نهاده و تحقیق و دقّت و رسیدگی بیشتری می کنند و در رجال سند احادیث، و عدالت و ثِقه بودن راوی و سوابق اخلاقی، و عقیده و مسلک سیاسی او، کاملاً کنجکاوی می نمایند، و تا اطمینان پیدا نکنند به حدیث عمل نمی نمایند، و اصولی که در این موضوع مراعات می شود حاکی از نهایت دقّت و تفحص و اعتنای شیعه به واقع جوئی و حقیقت پژوهی است.
این جهت هم هست که این فحص و رسیدگی، و تحصیل اطمینان به صدور حدیث، در مورد احادیثی که راجع به حکم الزامی شرعی، مثل واجب و حرام، یا معاملات و امور مالی و حقوقی و سیاسی باشد بیشتر انجام می شود، و معمولاً در احادیث دیگر، مانند اخبار مربوط به اصول عقائد [1] و مستحبات، به این مقدار رسیدگی و دقت نیاز پیدا نمی شود.
راجع به دعا هم، در صورتی که مضامین آن مقبول و شرع پسند باشد، اگر سند آن معتبر نباشد، و ورود آن بالخصوص ثابت نشود، چون به نحو عموم، دعا وارد و راجح و از عبادات مؤکده است، خواندن آن بر حسب عمومات قرآن مجید و روایات دعا، راجح و مستحب است، و در مقام عمل حاجت زیادی به معرفت سند دعا نیست، و به همین قصد خوانده می شود، و برای درک فیض و ثواب مخصوص آن نیز بر حسب اخبار «من بلغ» رجاءً هم که بخوانند به آن نایل
می شوند.