- پیشگفتار 1
- دعای ندبه 4
- مقدمه 5
- پرسشهایی که می شود 8
- اعتبار سند دعای ندبه 12
- اخبار من بلغ و تسامح در ادله سنن 16
- بررسی و پاسخ به پرسش درباره جمله لیت شعری این استقرت بک النو 17
- ارتباط امام با ذی طوی و رضوی 19
- دعای ندبه و امامت ائمه اثنی عشر علیهم السلام 22
- دعای ندبه و معراج جسمانی 23
- کلام تحقیقی یکی از اساتید بزرگ علم و ادب 25
- کلام تحقیقی یکی از اساتید بزرگ علم و ادب 27
- دعای ندبه و بدعت 28
- دعای ندبه و آیه و اجعل لی لسان صدق فی الاخرین 33
- قرآن مجید، و جمله و أوطأته مشارقک و مغاربک 35
- دعای ندبه و علم پیغمبر و امام 38
- دعای ندبه و آیه مودت 53
- دعای ندبه و عقل 67
- بررسی جمله یابن الطور والعادیات 71
- دعای ندبه و کفر و شرک 73
- دعای ندبه و رکود فعالیتهای اسلامی 79
[6] صحیفه سجادیه، «دعائه عند الصباح والمساء» و وسائل، ج1، ب116، ص237.
دعای ندبه و علم پیغمبر و امام
ایراد دیگری که شده است این است که در دعای ندبه می گوید: «وأودعته علم ما کان وما یکون الی انقضاء خلقک
= علم آنچه بوده و خواهد بود تا انقراض عالم به او سپردی» در حالی که چند جای قرآن ضد این جمله است؛ در یک جا قرآن فرموده: (یسألونک عن الساعه أیّان مرسیها قل انما علمها عند ربی) [1] = «من که پیغمبرم، علمی به وقت قیامت ندارم». و در آخر سوره لقمان می فرماید: (ان الله عنده علم الساعه، وینزّل الغیث، ویعلم ما فی الارحام، وما تدری نفس ماذا تکسب غداً، وما تدری نفس بأی أرض تموت) = «همانا علم به ساعت (قیامت) نزد خدا است، و او باران را فرو بارد و او آنچه در رحمهای آبستن (نر و ماده و زشت و زیبا) است می داند و هیچ کس نمی داند که فردا چه خواهد کرد و هیچ کس نمی داند که در کدام سرزمین مرگش فرا می رسد پس خدا به همه چیز خلایق عالم و آگاه است». که علم این پنج چیز را خدا منحصر به خود قرار داده و حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه، خطبه128، فرموده: این پنج چیز را نه پیغمبر می داند، و نه وصی او، و در سوره توبه فرموده: (ومن أهل المدینه مردوا علی النفاق لا تعلمهم) [2] = «بعضی از مردم مدینه ثابت بر نفاقند تو نمی دانی، ما که خدائیم می دانیم». و در سوره مطففین فرموده: (وما أدریک ما سجین، ما أدریک ما علیون) [3] = «تو نمی دانی سجین و علیین چیست» و در سوره احقاف آیه 9 فرموده: (وما أدری ما یفعل بی ولا بکم ان اتبع الا ما یوحی) = «بگو نمی دانم با من و شما
چه خواهد شد، من پیروی نمی کنم مگر آنچه وحی شود» و در سوره أسری فرموده: (وما اوتیتم من العلم الا قلیلاً) [4] = «عطا نشد به شما مگر کمی از علم» و در سوره کهف آیه24 وارد شده که از رسول خدا سؤالی کردند و گفت: جواب می دهم. ولی ان شاء الله نگفت، پس تا چهل روز وحی نیامد، و رسول خدا ندانست جواب گوید.
پس اگر علم «ماکان وما یکون» داشت، جواب می داد، پس این جمله ضدّ قرآن است.
جواب:
این جمله، در روایات بسیار، به همین لفظ یا مانند آن وارد شده و می توان نسبت به صدور آن دعوای تواتر اجمالی نمود، پس صدور این متن و دلالت آن بر اینکه پیغمبر و ائمه: دارای علم «ماکان وما یکون» می باشند، قابل انکار نمی باشد و وجود آن در دعای ندبه، سبب ضعف آن نمی گردد.
در کتاب کافی و وافی بابی است به این عنوان: «باب ان الائمه: یعلمون علم ما کان وما یکون، وأنه لا یخفی علیهم الشیء صلوات الله علیهم = باب اینکه امامان: می دانند علم آنچه بوده و آنچه خواهد بود و اینکه پنهان نمی گردد از ایشان چیزی، درود خدا بر ایشان».
علاوه بر ابواب دیگر و روایات زیاد، سایر کتب حدیث نیز همه عنوان این باب را تأیید می کنند.