- مجلس اول : فضیلت زیارت عاشورا 1
- مقدمه 1
- روایت اول 1
- روایت دوم 2
- روایت سوم 3
- سند روایت سوم 5
- پی نوشتها 7
- احتمال اول 13
- توضیح 13
- مجلس دوم 13
- احتمال چهارم 14
- احتمال سوم 14
- احتمال دوم 14
- حکایت سید رشتی در موضوع زیارت عاشورا 15
- کرامتی از زیارت عاشورا 17
- حکایت حاج محمدعلی یزدی در زیارت عاشورا 17
- مجلس سوم : تاریخچه سلام 18
- سلام در قرآن 18
- مقدمه 18
- سلام نکردن بر چند دسته 22
- فرع 2 23
- فرع 1 23
- سلام بر پیغمبر و ائمه طاهرین 24
- فرع 3 24
- فرع 5 24
- فرع 4 24
- معنی اسلام 25
- آگاهی پیغمبر و امام از اعمال ما 26
- حیات و ممات پیغمبر برای امت خیر است 27
- پی نوشتها 30
- مجلس چهارم : السلام علیک یا ابا عبدالله 31
- ترجمه 31
- نامگذاری ابا عبدالله 32
- شرح لفظ ابا عبدالله 32
- علت اول 33
- علل نامگذاری ابا عبدالله 33
- علت دوم 34
- شمه ای از کارهای بنی امیه 35
- علت جاذبه عمومی نسبت به ابا عبدالله علیه السلام 41
- ثروت اباعبدالله علیه السلام 43
- ترجمه 45
- مجلس پنجم : السلام علیک یابن رسول الله 45
- شرح لفظ یابن رسول الله 45
- صلح نصارای نجران با پیغمبر 46
- اول - اثبات حقانیت رسول اکرم (ص ) 48
- دوم - اثبات اینکه حسنین فرزندان رسول خدا (ص ) هستند . 48
- سوم ، انفسنا و اثبات خلافت علی علیه السلام 51
- پی نوشتها 53
- گفتگوی ماءمون با حضرت رضا علیه السلام در آیه مباهله 53
- ترجمه 56
- آیه دوم که دلالت دارد ایندو بزرگوار فرزند پیغمبرند 56
- مجلس ششم : السلام علیک یابن رسول الله 56
- روایت دوم 57
- روایت اول 57
- روایت ششم 58
- روایت سوم 58
- روایت پنجم 58
- روایت چهارم 58
- مخالفت بنی امیه با فرمان زندان پیغمبر 59
- تعداد فرزندان پیغمبر 59
- کودک حسینی 60
- قتل عام سادات علوی 60
- قتل شصت سید علوی بفرمان هارون 61
- فرار قاسم موسی بن جعفر علیه السلام از ترس هارون الرشید 62
- مجلس هفتم : السلام علیک یابن امیرالمؤ منین 62
- معنای امیرالمؤ منین 63
- امیرالمؤ منین علی علیه السلام 63
- ترحمه 63
- علم علی علیه السلام 64
- آگاهی علی علیه السلام از شب معراج 65
- فرمایش علی علیه السلام راجع به علم و دانش خود 66
- علی علیه السلام از گذشته و آینده باخبر بود 66
- حدیث دوم 67
- حدیث اول 67
- لقب امیرالمؤ منین حضرت علی علیه السلام است 67
- حدیث پنجم 68
- حدیث چهارم 68
- تنبیه 68
- حدیث سوم 68
- مجلس هشتم : وابن سیدالوصیین 70
- ترجمه 70
- اثبات وصایت حضرت علی (ع ) 71
- اهمیت وصیت 71
- حدیث الدار 75
- شرط اول وصایت : درستی و امانت 78
- داستان عقیل و آهن تفتیده 79
- دختر علی علیه السلام از بیت المال عاریه میگیرد 79
- هیچگونه امتیازی بین مسلمین نباید باشد 79
- معاویه بیت المال را خرج میکرد 80
- پی نوشتها 81
- ترجمه 82
- مقدمه 82
- مجلس نهم : وابن سیدالوصیین 82
- روایات از طرق خاصه در خلقت نورانی علی (ع ) 83
- روایات عامه در خلقت نورانی علی (ع ) 83
- دوم 84
- اول 84
- نجات دادن امیرالمؤ منین (ع ) سلمان را 85
- سوم 85
- نسب جسمانی علی علیه السلام 86
- جواب 88
- اشکال 88
- مقدمه 90
- ترجمه 90
- مجلس دهم : وابن سید الوصیین 90
- اختلاف در ایمان ابیطالب 90
- مقام معنوی ابوطالب 91
- ایمان ابوطالب مخفی بود 92
- ابوطالب یاری پیغمبر مینمود 93
- اخباری از طرق عامه که دلالت بر اسلام و ایمان ابوطالب میکند . 93
- اقرار ابوطالب دم مرگ به توحید 95
- مجعول بودن حدیث ضحضاح 96
- حیوانات مطیع ابوطالب بودند 96
- والده ماجده امیرالمؤ منین علیه السلام 97
- کاردانی علی علیه السلام 98
- مجلس یازدهم : وابن سیدالوصیین 98
- ترجمه 98
- دلیل اینکه علی علیه السلام سید اوصیاء است 101
- دلیل اول 102
- دلیل دوم 104
- دلیل سوم 106
- دلیل چهارم 107
- علی مرآت جمیع انبیاء بوده 108
- علت نامیدن آنمخدره به این نام 110
- ترجمه 110
- مجلس دوازدهم : السلام علیک یابن فاطمة الزهرا سیدة نساءالعالمین 110
- معنی فاطمه 111
- علم فاطمه علیهماالسلام 112
- لواء شفاعت در قیامت بدست فاطمه است 113
- معنی خیر و شر 114
- معنی زهرا 116
- علت نامیدن آنمخدره باین لقب 116
- حواس خمسه زنان 118
- نظر علم در تفاوتهای جسمی مرد و زن 118
- مجلس سیزدهم : سیدة نساءالعالمین 118
- مقدمه 118
- نکته ای در جمجه 118
- قامت زن و مرد 119
- ضربان نبض زن و مرد 119
- تنفس زن و مرد 119
- وزن زن و مرد 120
- نیروی تعقل و عواطف زن و مرد 120
- شرایع گذشته معرفت به فاطمه داشته اند 122
- فاطمه سیده نساء است 122
- ترجمه 123
- معنی اول ثار 123
- مجلس چهاردهم : السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره 123
- شرح ثارالله 123
- حکایت 125
- اراده بنده مؤ من اراده خداست 125
- حکایت 125
- علت اینکه حسین ثارالله شد 126
- حکایت 126
- حکایت 126
- سیاست معاویه پس از شهادت علی (ع ) 127
- نجات یافتن زوار قبر حسین (ع ) از آتش جهنم 129
- ظلم و جور معاویه در دوران امام مجتبی علیه السلام 129
- علت خانه نشستن امیرالمؤ منین و امام حسن علیهماالسلام 129
- معنی دوم ثار 130
- مجلس پانزدهم : السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره 130
- بیان روایت 131
- هیچ چیز با خون امام برابری نمیکند 131
- اثبات رجعت 132
- رجعت حضرت سیدالشهداء علیه السلام بدنیا 132
- دلیل از اخبار 133
- دلیل از اجماع و عقل 134
- زیارات و دعاها در موضوع رجعت 135
- زیارت حضرت عباس 135
- معنی والوتر و الموتور 136
- ترجمه 138
- مقدمه 138
- مجلس شانزدهم : السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک 138
- خوب مغناطیسی یا هیپنوتیزم و اثبات روح 139
- عقیده مادیون در مورد روح 139
- جواب 139
- مختار فلاسفه و عرفا در باب روح 141
- گفتار آیات و اخبار در روح 141
- احتمالاتیکه در معنی حلت بفنائک میرود 142
- داستان ملامهدی عراقی در وادی السلام 142
- احتمال اول 142
- احتمال دوم 143
- احتمال سوم 144
- یاران و اقوام آن حضرت 144
- فضائل حواریین حضرت سیدالشهداء 145
- عدد شهداء بنی هاشم 145
- ترجمه 147
- مجلس هفدهم : علیکم منی جمیعا سلام الله و ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار 147
- زیارت کردن موسی بن عمران حضرت سیدالشهداء را 148
- کسیکه آنحضرت را زیارت نکند ناقص الایمان است 148
- شرح 148
- فضیلت زیارت حسین علیه السلام در شب جمعه 148
- اخباریکه دلالت بر وجوب زیارت دارد 149
- تارک زیارت حسین (ع ) عاق رسول (ص ) 149
- زیارت در حال خوف و امن فرق ندارد 150
- اغنیاء باید همه ساله بزیارت بروند 150
- جامع بودن زیارت آنحضرت 151
- شرح بیان مطلب 151
- خواص و فضایل زیارت حضرت سیدالشهداء علیه السلام برای زائر 153
- عمل خیر اثراتی دارد اگر موانعی در پیش نباشد 155
- شرح 156
- ترجمه 156
- نتیجه 156
- مجلس هیجدهم : یا ابا عبدالله لقد عظمت الرزیة . . . . . . . جمیع اهل الاسلام 156
- آمدن آدم علیه السلام بزمین کربلا 158
- آمدن حضرت ابراهیم علیه السلام بزمین کربلا 158
- آمدن حضرت نوح علیه السلام بزمین کربلا 158
- آمدن پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله بزمین کربلا 159
- ورود حضر اسماعیل علیه السلام بزمین کربلا 159
- ورود حضرت موسی علیه السلام بزمین کربلا 159
- عبور حضرت عیسی بزمین کربلا 159
- آمدن امیرالمؤ منین علیه السلام به زمین کربلا 160
- جماعتی از خاک کربلا بدون حساب به بهشت میروند 161
- ترجمه 162
- مجلس نوزدهم : و جلت و عظمت مصیبتک فی السموات علی جمیع اهل السموات 162
- شرح 162
- فصل اول : در اثبات شعور برای موجودات عالم 163
- آیات قرآن راجع به اهل آسمانها 166
- فصل دوم : مصیبت اهل آسمان ها 166
- شواهدی دیگر از اخبار بر وجود عقلا در کرات آسمانی 169
- حدیث بساط 171
- مجلس بیستم : و جلت و عظمت مصیبتک فی السموات علی جمیع اهل السموات 172
- ترجمه 172
- اثبات علمی موجودات زنده در کرات آسمانی 173
- بشقابهای پرنده از کرات دیگر میآیند 173
- مقدمه 173
- فصل سوم : گریه اهل آسمانها و زمین و موجودات دیگر بر حسین علیه السلام 174
- در کهکشان آثار زندگی کشف شد 174
- گریه ملائکه بر حسین علیه السلام 175
- گریه و ناله وحوش بر حسین علیه السلام 176
- گریه وحوش صحرا در شب عاشورا 177
- گریه طیور بر حسین علیه السلام 178
- گریه جنیان بر حسین علیه السلام 178
- واقعه بئرذات العلم 179
- آمدن زعفر جنی به کربلا 181
- مجلس بیست و یکم : گریه اهل آسمانها و زمین و تمام موجودات عالم بر حسین علیه السلام 182
- مقدمه 182
- جاری شدن خون از سنگ و درخت در روز عاشورا 183
- معنی گریه موجودات بر حسین علیه السلام 184
- شرح 186
- ترجمه 186
- مجلس بیست و دوم : فلعن الله امة اسست اءساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت 186
- فصل اول : امتی که تاءسیس ظلم کردند کدامند 187
- اختلاف دو قبیله اوس و خزرج 188
- فصل دوم : نظر قرآن و منابع درباره ستم بر محمد و آل محمد(ص ) 191
- اذیت علی علیه السلام اذیت پیغمبر (ص ) است 191
- اذیت فاطمه (س ) اذیت پیغمبر است 192
- شرح 193
- مجلس بیست و سوم : و لعن الله امة دفعتکم . . . . . . . رتبکم الله فیها . 193
- ترجمه 193
- کشتن معاویه عایشه را 194
- پیغمبران ممات و محل دفنشان یکجا نبوده است 195
- جواب فاطمه علیهاالسلام بر رد حدیث لانورث 196
- ایجادکننده فدک 196
- مجلس بیست و چهارم : و لعن الله الممهدین لهم . . . . . . . . . . . . و اشیاعهم واولیائهم 199
- ترجمه 199
- شرح 199
- اقسام دوست و دشمن 200
- شبیه دوست خدا در دنیا هلاک نمیشود 202
- پیغمبر مردی را که سیاهی لشکر ابن سعد بود کور کرد 203
- اجتماع ضدین محال است 203
- در قلب دو محبت نمی گنجد 204
- کدام دستگیره ایمان محکمتر است 204
- نشانه وجود خیر در انسان 205
- مجلس بیست و پنجم : و لعن الله آل زیاد و آل مروان 205
- نسبت ابن زیاد 206
- دفع حد زنا از مغیره 208
- حرکت مغیره و زیاد بطرف کوفه 209
- زیاد و حکومت بصره 210
- ترجمه 213
- مجلس بیست و ششم : لعن الله آل زیاد و آل مروان 213
- شرح 213
- گفتگوی حسین علیه السلام با مروان 213
- نامه مروان به معاویه 214
- فرمان مروان بحاکم مدینه که باید گردن امام حسین (ع ) را بزند 214
- آل مروان 216
- عبدالملک مروان 216
- لعن مروان بن الحکم 216
- سلیمان بن عبدالملک 217
- عمر بن عبدالعزیز 217
- علت خلافت عمر بن عبدالعزیز 218
- یزید بن عبدالملک 220
- معرفی بنی امیه از زبان پیری 221
- هشام بن عبدالملک بن مروان 221
- یزید بن ولید بن عبدالملک 223
- ولید بن یزید بن عبدالملک 223
- مروان بن محمد بن مروان الحکم معروف به حمار 224
- ابراهیم بن ولید عبدالملک 224
- قیام ابومسلم خراسانی 224
- مجلس بیست و هفتم : و لعن الله بنی امیه قاطبة 226
- شرح 226
- شجره طیبه و خبیثه در روایات اسلامی 227
- بدار آویختن زید بن علی (ع ) بدستور هشام بود 228
- میزان شناخت خوبی و بدی 229
- دیدن یکی از علمای نجف عالم برزخ را 229
- مجلس بیست و هشتم : و لعن الله بنی امیه قاطبة 229
- مناصب و بزرگی هاشم 230
- نسب بنی امیه 230
- اکثر مورخین بنی امیه را از قریش نمیدانند 231
- بنی امیه از نسل غلام رومی بودند 232
- کسانی از بنی امیه که خوب بودند 233
- خلافت عثمان 235
- مجلس بیست و نهم : تشکیل حکومت بنی امیه 235
- تشکیل حکومت بنی امیه 235
- غارت اموال بیت المال 237
- انتخاب باطل 237
- شرح 240
- مجلس سی ام : لعن الله ابن مرجانة و لعن الله عمر بن سعد 240
- ترجمه 240
- خروج ابن زیاد برای دستگیری مختار 241
- جنگ ابن زیاد با پسر مالک اشتر 241
- کشته شدن ابن زیاد 242
- عمر بن سعد 242
- مکافات ابن زیاد 242
- کشته شدن عمر سعد 243
- موعظه و نصیحت 244
- پی نوشتها 246
- مجلس سی و یکم : و لعن الله شمرا 248
- شرح 248
- کشته شدن حسین مظلوم (ع ) بدست شمر ملعون 249
- کشتن شیث بن ربعی 250
- کشتن حرمله 251
- کشتن خولی اصبحی 251
- در جنگ کربلا فتح با چه کسی بود ؟ 254
- مجلس سی و دوم : و لعن الله امة اسرجت و الجمت و تنقبت و تهیاءت لقتالک 255
- شرح 255
- ترجمه 255
- شرح 257
- ترجمه 257
- مجلس سی و سوم : بابی انت و امی یا ابا عبدالله لقد عظم مصابی بک 257
- هدف اصلی قیام حضرت سیدالشهداء علیه السلام 258
- عزاداری حضرت صادق علیه السلام در ایام عاشورا 259
- حکایت زن هندی و سینه زدن او 259
- مجلس سی و چهارم : فاسئل الله الذی اکرم مقامک و اکرمنی بک 261
- ترحمه 261
- شرح کرامت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام 262
- اول : دارا بودن معجزه 262
- دوم : مصونیت از خطا 263
- سوم : علم لدنی 266
- مجلس سی و پنجم : و اکرمنی بک 268
- ترجمه 268
- شرح 268
- مطلب اول : شفاء تربت آنحضرت 268
- خواص دیگر تربت 270
- مطلب دوم : دعا تحت قبه آنحضرت 274
- مطلب سوم : ایام زیارت زائر آنحضرت از عمر او حساب نمیشود 275
- ترجمه 276
- مجلس سی و ششم : ان یرزقنی طلب ثارک . . . . اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله 276
- شرح لغات 276
- اهل بیت پیغمبر چه کسانی هستند ؟ 277
- شرح صلی الله علیه و آله 278
- بخش اول 279
- بخش دوم : در معنی آل 282
- معنی اولاد 283
- ترجمه 283
- مجلس سی و هفتم : اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الاخرة . 283
- محاسبه شیخ جعفر شوشتری با نفس خود 284
- هر که حسین را زیارت کند آنحضرت هم بعد از وفات او را زیارت میکند . 288
- حسین نجات دهنده از آتش است 288
- مجلس سی و هشتم : یا ابا عبدالله انی اتقرب . . . . . . . . . . . . . و نصب لک الحرب . 290
- ترجمه 290
- شرح 291
- ائمه هدی مقربان درگاه الهی هستند 291
- اختلاف اول 292
- چه کسی پایه گذاری ظلم و ستم را بر این خانواده نمود 292
- اختلاف سوم 293
- اختلاف دوم 293
- اختلافات چهارم 294
- اختلاف پنجم 295
- پی نوشتها 296
- موضوع تولی و تبری 298
- ترجمه 298
- دوستی با ائمه معصومین مساوی با دوستی و تقرب بخداست 298
- مجلس سی و نهم : و اتقرب الی الله . . . . . . . . . . . و الناصبین لکم الحرب 298
- نمونه ای از تولی و دوستان واقعی ائمه 299
- سید حمیری در حال احتضار چه دید ؟ 300
- ابراز تنفر و بیزاری از دشمنان آل محمد 303
- مجلس چهلم : و بالبرائة من اشیاعهم . . . . . . . . . . . . . عدو لمن عاداکم 304
- عبادت بدون تولی و تبری مقبول نیست 304
- ترجمه 304
- شرح 304
- بدترین مردم کیانند ؟ 305
- چرا خداوند مردم را آزمایش میکند ؟ 307
- مجلس چهل و یکم : فاسئل الله الذی . . . ان یثبت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا و الاخرة . 308
- آزمایشهای خدا همگانی است 308
- ترجمه 309
- مطلب اول : در معرفت و شناسایی ائمه علیهم السلام 309
- شرح 309
- مطلب دوم : بیزاری از دشمانان اهلبیت است 311
- مطلب سوم : که بآن اشاره میفرماید : ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخرة است 313
- مجلس چهل و دوم : و اسئله ان یبلغنی المقام المحمود لکم . . . . . . . . . . . بالحق منکم 314
- بهترین دعاها دعای حسن عاقبت است 314
- ترجمه 314
- اخباری که دلالت بر حرمت ذکر نام آنحضرت میکند 315
- نام مخصوص حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه 315
- معنی مقام محمود 315
- مجلس چهل و سوم : و اسئل الله بحقکم و بالشاءن 000 فی جمیع السموات و الاءرض 316
- معنی ظاهر 316
- اخباری که دلالت بر جواز ذکر نام آنحضرت میکند 316
- اشاره 316
- ائمه علیهم السلام حجت بر جمیع عوالم امکان میباشند 317
- دایره ولایت و سلطنت ائمه علیهم السلام 317
- در فضیلت گریه بر مصیبت حضرت سیدالشهداء 318
- ثواب غم و اندوه بجهت مصیبت حضرت سیدالشهداء 318
- عزاداری حیوانات در شب عاشورای حسینی 319
- ترجمه 320
- مجلس چهل و چهارم : اللهم اجعلنی فی مقامی هذا . . . و مماتی ممات محمد و آل محمد 320
- شرح 320
- آمدن خون از سنگی در شب عاشورا 320
- حکایت سلیمان اعمش 321
- فرمایش پیغمبر که برای هر گناه و ثوابی جزا و مزدی خواهد بود 321
- اعمال خوب و بد انسان در قبر بصورت خوب و بد در میآید 322
- مجلس چهل و پنجم : اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنو امیة 323
- شرح 323
- ترجمه 323
- پی نوشتها 324
- مجلس چهل و ششم : و ابن اکلة الاکباد اللعین علی لسانک . . . . . فیه نبیک صلی الله علیه 325
- شرح 325
- ترجمه 325
- معنی لعین و آنانکه مشمول لعن خدا و پیغمبر هستند 325
- پی نوشتها 326
- مجلس چهل و هفتم : اللهم العن اباسفیان 326
- ترجمه 326
- شرح 327
- ازدواج ابوسفیان با هند 327
- ترجمه 328
- مجلس چهل و هشتم : و معاویة و یزید بن معاویة 328
- شرح 328
- در معنی لعن و ثواب آن 328
- معاویه را به چهار کس نسبت میدهند 329
- طغیان معاویه در قتل و غارت شیعیان علی علیه السلام 330
- شرح 331
- مجلس چهل و نهم : علیک منک اللعنة ابد الا بدین و هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین علیه السلام 331
- ترجمه 331
- آل مروان چه کسانی بودند 332
- آل زیاد چه کسانی بودند 332
- عاشورا روز حزن و گریه است نه فرح و خوشحالی 333
- ثواب هم و غم بر مظلومیت حسین علیه السلام 334
- شدت عذاب قاتلان حسین علیه السلام 335
- ترجمه 335
- مجلس پنجاهم : اللهم فضاعف علیهم اللعن منک و العذاب الالیم 335
- مجلس پنجاه و یکم : اللهم العن اول ظالم حق محمد و آل محد و آخر تابع له علی ذلک 336
- ثواب لعن بر قاتلان حسین بعد از نوشیدن آب 336
- ثواب لعن بر قاتلان حسین علیه السلام 336
- علی بن الحسین چه کسی بود 337
- ترجمه 337
- شرح 337
- اولین شهید بنی هاشم 338
- سن شریف علی اکبر 338
- اولاد حسین 339
- اصحاب الحسین 340
- احوال و آثار حضرت آیت الله حاج سیداحمد میرخانی 340
در کامل الزیاره از ابونصیر و از او از حضرت باقر (ع ) روایت میکند که فرمود : آدمیان و جنیان و مرغان و وحوش بر حسین (ع ) گریستند بطوریکه اشک از چشمان آنها فرو ریخت .
در روایت محفوظ بن منذر است که گفت مردی از بنی هاشم در رابیه که اسم محلی است بمن خبر داد که گفت از پدرم شنیدم که میگفت ما کشته شدن حسین (ع ) را ندانستیم تا شب یازدهم محرم با چند نفر نشسته بودیم صدایی شنیدیم که کسی اشعاری میخواند و راجع به کشتن حسین (ع ) در کربلا گریه میکند ولی او را نمیدیدیم به او گفتم خدا ترا رحمت کند تو کیستی ؟ گفت من از جنهای نصیبین هستم از حج و مراجعت کردم و برای یاری کردن آن حضرت به کربلا رفتم ولی رسیدم که آنحضرت را شهید کرده بودند .
اشعاریکه در مصیبت حضرت سیدالشهداء (ع ) از جن نقل شده و صدای گریه آنان را شنیده اند زیاد است به کتب مراجعه شود .
واقعه بئرذات العلم
در کتاب ریاض القدس از ابوسعید و خذیفه یمانی که از اصحاب رسول خدا (ص ) هستند نقل میکند که در یکی از غزوات که فتح و نصرت با مسلمین بود مراجعت میکردند بزمین شوره زار و بی آب و علفی رسیدند که بسیار گرم و سوزان و شنزار بود و راه عبور از آن بسیار دشوار مینمود اصحاب آنحضرت بواسطه حرارت آفتاب و وزیدن بادهای گرم و سوزان تشنه شده بقسمی که صدای آنها بلند شد شکایت اینموضوع را خدمت حضرت نمودند حضرت باصحاب خود فرمود کسی بین شما هست که معرفت باین سرزمین داشته باشد ؟ یکی از اصحاب عرض کرد یا رسول اله من آشنایی کامل به این سرزمین دارم و مکرر ازین بیابان عبور کرده ام این وادی را وادی کشیب ارزاق نامند چه بساد لیلان که درین بیابان گمراه شده و هر سواره ای که در وادی قدم نهاد شترش از رفتار بازمانده و هیچ لشکری به این وادی نیامده مگر اینکه هلاک شدند زیرا اینجا مقام جنیان و مسکن شیاطین و لشکر ابلیس است . مسلمانان چون این سخنان شنیدند یقین به هلاکت نموده پناه برسول خدا (ص ) بردند و گریه زاری نمودند و ساعت بساعت بشدت گرمای هوا افزوده میشد پیغمبر (ص ) فرمود : هر کس در این بیابان خبری از آب بمن بدهد من برای او بهشت را ضمانت میکنم همان کسیکه گزارش این سرزمین را بحضرت داده بود عرض کرد در این بیابان چاهی است که عرب آنرا بئرذات العلم میخوانند و در آنجا آب سرد شیرین گوارایی وجود دارد ولی چه فایده که کسی قدرت رفتن سر آن چاره را ندارد زیرا آن چاه محل جن و شیاطین است که از سلیمان تمرد نموده اند و دود سیاهی از آنچاه بلند میشود و نمیگذارند کسی از آنچاه آب بردارد و اگر کسی بر سر آن چاه برود سوخته و مثل ذغال سیاه میشود ، قوم تبع یمانی با لشکر زیادی که داشت چون بر سر این چاه رسیدند و خواستند آب بردارند ده هزار لشکر او هلاک شدند؛ برهام فارس با لشکری بیحد و کثیر چون بر سر آنچاه رسیدند و خواستند آب بردارند خلقی کثیر از آنها هلاک شدند . سعدبن یرزق با لشکری فراوان بر سر این چاه آمدند بیست هزار آنان هلاک شدند و اکنون سرهای آدمیان و استخوانهای آنها در کنار چاه ریخته است .
رسول اکرم ص فرمود : لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم ، آنگاه فرمود ای اصحاب من آیا میان شما کسی هست که دامن همت بر کمر زند و مشک و دلوی بر دارد و بر سر این چاه رود برای مسلمین بیاورد تا بهشت را برای من او ضامن شوم ؟ ابوالعاص بن الربیع که برادر رضاعی آنحضرت بود عرض کرد : جعلت فداک یا رسول الله مرا مرص فرمای تا من فرمان شما را بجا آورم زیرا که من یک مرتبه دیگر هم با جماعتی بر سر این چاه رفته چون بر سر این چاه رسیدیم عفریت جنی بزرگ از چاه نمودار شد و همراهان مرا هلاک کرد فقط من با یکنفر دیگر که اسب تندرو داشتیم نجات یافتیم یا رسول اله آنروز من مسلمان نبودم ولی امروز مسلمان هستم و امیدوارم از برکت اسلام آسیبی بمن نرسد ، حضرت دعای خیر درباره او نمود و دو نفر دیگر از شجاعان را همراه او نمود با جمعی دیگر که یکی قیس بن سعدبن عباد و یکی سعد بن معاذ و سعد بن بشر و ثابت بن اخنس و دیگران که همه با شمشیر و سپر و تیر و کمان چون شیر شکاری و بیست شتر با دلو و ریسمان براه افتاده بسوی چاه رفتند و چاه بسیار بزرگی دیدند که نظیر آنرا ندیده بودند چون نزدیک چاه شدند جنی از میان چاه بیرون آمد مانند نخله سیاه و چشمهایی چون طشت پر از آتش و دهانی مانند غار گشوده و بجای نفس شعله آتش از دهان او بیرون میآمد و در آن واحد تمام بیابان پر از دود آتش شد و صدایی مانند رعد بر کشید که زمین از صدای او به لرزه در آمد مسلمانان از ترس خواستند فرار کنند ابوالعاص بن ربیع گفت ای برادران مسلمان آیا از مرگ فرار میکنید کجا میروید بایستید که من با این عفریت جن در آویزم و بر او ظفر مییابم و اگر کشته شدم سلام مرا به پیغمبر خدا برسانید پس ابوالعاص شمشیر کشید و قدم جراءت پیش نهاد که یکی از جنیان فریاد کرد که کیستید ؟
و برای چه اینجا آمده اید مگر نمیدانید که اینجا مکان پادشاهان و متمردین از فرمان سلیمان و داود است آنکه قوم عاد را کشتند و بسی دلیران را خون آغشته اند در این مکان میباشند ابوالعاص گفت ما از اصحاب و انصار رسول خدائیم اگر اطاعت ما را کردید که ما با شما کاری نداریم و الا قهرا و جبرا شما را وادار میکنیم که ما را اطاعت کنید هنوز کلام ابوالعاص باتمام نرسیده بود که ناگاه جنی صدایی زد و خود را بر روی ابوالعاص انداخت و ابوالعاص را مانند گنجشکی در چنگال باز دیدیم و صدای او را شنیدیم که میگفت برادران دینی من سلام مرا خدمت پیغمبر برسانید ما از ترس فرار کردیم دیدیم که جنی بچاه فرو رفت برگشتیم ابوالعاص را مانند ذغال سیاه دیدیم نشستیم بر سر او گریه کردیم ، دیدیم ، دیدیم از میان چاه غلغله و ولوله بلند شد انواع و اقسام صورتهای عجیب و غریب از چاه بیرون آمد ما از ترس همگی فرار نمودیم و بسوی پیغمبر و اصحابش دویدیم چون خدمت حضرت رسیدیم دیدیم رسول خدا نشسته و بر مرگ ابوالعاص که جبرئیل بر آنحضرت خبر داده بود میگرید پیش آمدیم و عرض کردیم خدا در مرگ ابوالعاص بشما صبر عنایت فرماید ، پیغمبر فرمود به آن خدایی که جان من در ید قدرت اوست الان روح ابوالعاص در بهشت متنعم است همه اصحاب طلب رحمت و تمنای مقام ابوالعاص را کردند ولی از حرارت آفتاب و عطش در پیچ و تاب افتاده بودند درین اثناء علی بن ابیطالب (ع ) از دور نمایان شد حضرت فرمود یاران من سقای تشنه لبان و نجات دهنده پیر و جوان آمد استقبال علی روید و از او آب بخواهید که بغیر از او کسی شما را سیراب نخواهد کرد اصحاب به استقبال علی (ع ) رفتند شرح تشنگی خود و کشته شدن ابوالعاص گریان شد و خدمت وجود مبارک پیغمبر آمدند ، حضرت رسول (ص ) علی را استقبال نمود و او را بغل گرفت پهلوی خود نشانید .
امیرالمؤ منین (ع ) عرض کرد یا رسول اله اذن میدهی بروم از چاه ذات العلم آب بیاورم پیغمبر فرمود برو انشاءاله بسلامت باشی آنگاه دست مبارک را بگردن علی انداخت و گریست و رو بطرف آسمان نموده عرض کرد الهی داغ را بر دل من مگذار چون علی (ع ) به امر و اجازه پیغمبر بئر ذات العلم شد ده نفر از شجاعان لشکر با بیست شتر متوجه چاه شدند و از قفای امیرالمؤ منین (ع ) تکبیرگویان میآمدند چون حضرت بنزدیکی چاه رسید با صدای بلند از ته دل فریاد زد : جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا .
از صدای رعدآسای امیرالمؤ منین (ع ) گویی زمین و زمان به لرزه درآمد آنگاه دیدیم همان عفریت جنی که ابوالعاص را کشته بود سر از چاه بیرون آورده دهن باز کرده گفت کیستی تو مگر ندانستی که احدی اینجا قدم ننهاده مگر آنکه هلاک شده و بخاک تیره افتاده مگر این کله ها و سرهای انسانی را نمی بینی که در اطراف چاه افتاده چرا عبرت نمیگیری و بر جان خود رحم نمی نمایی حضرت فرمود ای شیطان مردود و ای جنی مطرود من از کسانی نیستم که تو دیده ای من نوری هستم که از نار تو خاموش نمی شوم آن جنی گوش بحرف حضرت نداده خواست همان کاری را که ابوالعاص کرده بود با علی بنماید که ناگاه علی صیحه ای بر او زده قبل از آنکه خودش را به آنحضرت برساند چنان ذوالفقار را بر کمرش نواخت که مانند کوه دو نیمش کرد و در میان چاه انداخت و ما را صدا زد که مشکها را بیاورید و در میان چاه انداخته آب بردارید سعید بن عباده گفت به آن خدائیکه ما را جان داده ما با دلو و ریسمان و مشک خدمت آنحضرت آمدیم دیدیم که عرق غیرت و شدت غضب چنان بر چهره آنحضرت ظاهر شده که زهره شیر از دیدن آنحضرت آب میشود ، در این اثنا صورتهای مختلف و بلندی از چاه متصاعد شد و طایفه جن از چاه بیرون آمدند و شعله های آتش از دهانه چاه فوران میکرد بطوریکه تمام بیابان را دود فرا گرفت و در میان دود سیاه صورتهای جن و شیاطین مثل آتش شعله ور بود بقدری ما از دین آن صورتها هول و وحشت نمودیم که نزدیک بود جان از تن ما بیرون رود امیرمؤ منان (ع ) با صدای بلند فرمود که یا معشرالجن و الشیاطین بر ولی خدا سرکشی مینمائید آیا خدا بشماها گفته شد که باین صور درآئید و با من ستیزگی کنید و یا افترا بخدا بندید پس حضرت شروع نمود بدعا خواندن و بایشان دمیدن .
قیس بن سعد گوید بخدا قسم که آنقدر حضرت بر آنها دعا و سور قرآنی خواند و بر آنها دمید که دیدم دود آتش ساکن شده و صورتهای اجنه معدوم شدند و بسیاری از صورتهای سوخته و هیاکل افروخته بر روی خاک افتادند آنگاه حضرت ما را بر سر چاه طلبید و دلو و ریسمان را با دست مبارک خود گرفت و در چاه افکند هنوز بوسط چاه نرسیده بود که ریسمان را قطع کردند و دلو خالی را بیرون انداختند حالت غضب از صورت آنحضرت نمایان شد سر مبارک خود را میان چاه کرد فرمود ای جنی که دلو خدا را از ریسمان بریدی و بیرون انداختی خودت بیرون بیا تا سزای ترا هم بدهم که ناگاه جنی با صورت عبوس و چشمهای برافروخته از چاه بیرون آمد حضرت او را فرصت نداد که حمله کند فوری بر کمرش زد و او را دو نیمه ساخت پس دلو دیگری در چاه افکند و بصوت و صدای بلند این رجز را خواند :