شرح زیارت عاشورا صفحه 85

صفحه 85

سوم

ابن شهر آشوب و ابوالفتح رازی و صاحب تفسیر منهج الصادقین گفته اند که در تفسیر اهل بیت مذکور است که مراد از انسان سوره هل اتی امیرالمؤ منین (ع ) است و هل درینجا بمعنی مای نافیه است یعنی هیچ زمانی بر انسان نگذشت که او در آنزمان مذکور نبوده باشد بلکه همیشه مذکور و معروف بوده است .

پس از این روایت هم استفاده میشود که انسان مذکور در همه ازمنه و بلکه قبل از زمان وجود مبارک علی (ع ) بود .

وقتی سلمان از امام حسین (ع ) سئوال کرد که سن پدر بزرگوار شما چقدر است ؟ فرمود : حقتعالی پنجاه هزار عالم و پنجاه هزار آدم قرار داد که بین هر عالم و آدمی تا عالم دیگر پنجاه هزار سال فاصله بوده ، خداوند پدر مرا پنجاه هزار سال پیش از عالم و آدم اولی خلق کرد .

سید نعمت اله جزایری در کتاب انوار انعمانیه و حاج ملامحمد اشرفی در کتاب اسرارالشهادة نقل نموده اند که جبرئیل بصورت دحیه کلبی نزد رسول خدا نشسته بود که حضرت امیرالمؤ منین (ع ) آمد در حالیکه جوان خردسالی بود ، جبرئیل برخاست تعظیم آنحضرت نمود ، حضرت رسول (ص ) فرمود ای جبرئیل آیا این شخص جوان را تعظیم میکنی ؟ عرض کرد بلی ، این معلم منست . وقتی که خداوند عالم مرا خلق نمود با من تکلم فرمود : من انت و من انا یعنی : تو کیستی و من کیستم ؟ من معطل ماندم این جوان آنجا حاضر شد مرا یاد داد که بگو : انت الرب الجلیل و اسمک الجمیل و انا العبد الذلیل و اسمی جبرئیل . و من خلاص شدم .

پیغمبر فرمود : ای جبرئیل تو چقدر عمر داری ؟ عرض کرد که در ساق عرش ستاره ای است که در هر سی هزار سال یک دفعه طلوع میکند و من سی هزار بار آنرا دیده ام آنگاه امیرالمؤ منین (ع ) فرمود اگر آن کوکب را ببینی میشناسی ؟ عرض کرد بلی ، پس امیرالمؤ منین (ع ) عمامه خود را از حسین مبارک بالا زد ، جبرئیل آن کوکب را در جبهه مبارک آنحضرت مشاهده نمود .

ازین قبیل روایات و مشابه آن زیاد است و میرساند که نور جناب علوی از قبیل خلقت آسمان و زمین خلق شده اند و لذا خود حضرتش فرمود : کنت ولیا و ادم بین الماء والطین .

نجات دادن امیرالمؤ منین (ع ) سلمان را

در تفسیر خلاصة المنهج و کتاب حسن الکبار و کتاب مناقب مرتضوی است که روزی شاه ولایت در سن بیست و هفت سالگی بر بام غرفه ای نشسته بود و رطب تناول میفرمود و سلمان فارسی در پائین غرفه خرقه خود را میدوخت ، شاه ولایت یک حصه خرما بر او انداخت و او را بدان مشرف ساخت سلمان گفت من پیر سالخورده ام و روی براه آخرت آورده و شما خردسال مناسب نیست که با من چنین کنی .

البته اینعمل امیرالمؤ منین و حرف سلمان از روی مزاح و شوخی بود . حضرت فرمود سلمان تو خود را بزرگ میدانی و من را خردسال میخوانی ، مگر فراموش کرده ای و ترس دشت ارژنه را از یاد برده ای ، یاد نداری که چه کسی در نجات بروی تو گشاد که تو را از شیر محفوظ ساخت و مجددا حیات بخشید ، سلمان متحیر گشت گفت یا امیرالمؤ منین از قصه دشت و شیر بیان فرما ، فرمود ، تو در میان آب بودی و از بیم شیر جزع و فریاد مینمودی در آنحال روی بدعا آوردی و از برای نجات خود دعا کردی و دعای تو باجابت مقرون گشت من در آنجا در گذر بودم و در آنصحرا عبور میکردم ، آن سواری که نیزه بر کتف و تیغ بر دست داشت و شیر را دو نیم کرد و ترا نجات داد من بودم ، سلمان گفت اینداستان یک نشانی هم دارد آنرا بیان فرما حضرت یکدسته گل تر و تازه با طراوت از آستین بیرون آورده فرمود این هدیه تو بود که به آن سوار دادی سلمان بیشتر متعجب شد ، ساعتی در تفکر بود تا خدمت رسول اکرم رسید و داستان خود را عرضه داشت که یا رسول اله من در انجیل قبل از اسلامم صفات شما را خواندم و محبت شما در قلبم جای گیر شد و دین شما را بر تمام ادیان ترجیح دادم ولی عقیده خود را از پدرم پنهان میداشتم و پیش و ازین حرفها نمیزدم تا اینکه پدرم از حالم آگاه کردید و در مقام کشتن من برآمده مرا برنجانید لکن بملاحظه مادرم از کشتنم درگذشت ولی مرا اذیت میکرد و کارهای مشکل بمن ارجاع مینمود از اینجهت روی بفرار نمودم تا بدشت ارژنه رسیدم چون ساعتی خوابیدم محتلم شدم بعد از بیداری بر سرچشمه آبی رسیدم خواستم خود را بشویم که ناگاه شیری پیدا شده روی بمن نهاد من روی بسوی قاضی الحجات نمودم و از خدا خواستم که مرا از شر آن شیر نجات دهد ناگاه سواری پیدا شده آن شیر را با تیغ دو نیم کرد و من از آب بیرون شدم رکاب آن شخص را بوسیدم و چون فصل بهار بود و صحرا از گل و ریاحین خرم پر بود و دسته گلی چیدم هدیه آن سوار نمودم ولی یک وقت سوار نایاب شد به هر طرف رفتم اثری از او ندیدم سیصد و چند سال ازین واقعه گذشته من در اینمدت به کسی اظهاری نکردم ولی الحال این ابن عم شما اظهار این قضیه را نمود .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه