شرحی بر دعای ندبه صفحه 77

صفحه 77

و الامة مصرة علی مقته

تـرجـمـه !

و امـت تـصـمـیم گرفتند بر کناره گیری و دوری از او و دشمنی و آزار ا

شـرح ! بـه قدری اهتمام در عدوات پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و پیروان او داشـتـنـد کـه طـبـق آیـه مـبـارکـه لئن رجـعـنـا الی المـدیـنـة لیـخـرجـن الغـر مـنـهـا الذل مـنـافقون آیه 8 ـ آنان را به بیرون کردن از شهر مدینهه تهدید کردن ، و حتی در کی از سفرها هنگام مراجعت در مقام قتل پیغمبر برآمدند .

از جـمـله پـس ازواقعه غیرد خم وتعیین علی بن ابی طالب علیه السلام به عنوان خلافت ، گـروهـی از آنـان ـ کـه بـعـد ازرحـلت رسـول خـدا صـلی الله علیه و آله و سلم نسبت به فرمایش آن حضرت مرتد شدننند و از راه حق منحرف گشتند ـ با هم گفتند که محمد در مسجد خـیـف در سـرزمـیـن منی چنین و چنان گفت ، و امروز هم در اینجا این چنین گفت واگر به مدینه رسـد بـرای عـلی از هـمـه مـردم بیعت خواهد گرفت ، حدود چهارده نفر ، نه نفر ازمهاجرین و پـنج نفر از انصار مدینه در عقبه هر شی ( 250 ) ( در شکم کوه ) بین جحفه و ابواء کمین کـردند هفت نفر سمنت راست و هفت نفر هم سمت چپ در شب تاریک خود را در آنجا پنهان کردند تـا چـون شـتـریـکه پیغمبر برآن سوار است از آنجا بگذرد عملی انجام دهند که شتر او را تـرسـانـده و رم کند و پیغمبر را به زمین افکند تا در سرازیری و شیب آن عقبه به هلاکت رسد .

و چـون شـتـر پـیـغـمـبـر بـه نـزدیـک آن عـقـیـه رسـیـد ، جبرئیل امین اجتماع آن عده و توطئه قتل واسمای یکایک آنها را به پیغمبر خبر داد و آنگاه آن حضرتبه پشت سرش نظر افکند و پرسید ! کیست پشت سر من ؟ حذیفة بن یمان گفت ! منم ، حـذیـفـه ، حضرت فرمود ! آیا شنیدی تو آنچه را که من شنیدم ؟ حذیفة گوید ! گفتم آری ، فـرمـود ! کـتـمـان کن و نامشان را آشکار مکن ، آنگاه حضرت به آنان نزدیک شدو آنها را با نـمام صدا کرد ، و چون آنها صدای پیغمبر را شنیدند فرار کردند و به جمعیت پیوستند و خود را میان آنان پنهان نمودند . وچون به منزل رسیدند پیغمبر فرمود ! چه شده که عده ای در کـعـبه قسم یاد می کنند که اگر محمد کشته شود و یا فوت نماید نگذارند خلافت به اهل بیت او برسد و در میان آنان استقرار پیدا کند و به دست آنان اداره شود . آن گروه قسم بـه دروغ یـاد کـردنـد کـه چـنـیـن امـری صـورت نـگـفـرتـه ، پـس ایـن آیـه نـازل شـد یحلفون بالله ما قالو و لقد قالوا کلمة الکفر و کفروا بعد اسلامهم و هموا بـمـا لم یـنالو ـ توبه آیه 74 - بخدا سوگند یاد می کنند که ( چیزی ) نگفته اند در صـورتـی کـه آنـها کلمه کفر را بر زبان جاری کردن و بعد از اسلامشان کافر شدند و به امری همت گماردند که بدان نائل نشدند .

مجتمعة علی قطیعة رحمه

تـرجـمـه !

و آن امـت ( از روی جهل و شقاوت ) بر قطع رحم او یعین پیغمبر خدا اتفاق کردند

شـرح ! یـک دختر از رسول خدا باقی مانده بود که از مافرقت پدر و اوضاع آشفته اجـتـمـاعـی چـنان آشفته و دلگیر شده بود که مریض شد و چندی نگذشت و با حزن واندوه فراوان از دار دنیا برفت .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه