برای ظهورش معتکف شویم صفحه 39

صفحه 39

بودند، حضور داشتند.

حمید به من گفت: بهروز من اصلاً فکرم نمی آید.

گفتم: فکرم نمی یاد یعنی چه؟!

لب پایینش را بالا آورد و بعد گفت: یعنی نمی توانم فکر کنم تا می خواهم در مورد مسأله ای فکر کنم، سریع فکر دیگری سراغم می آید. مثلاً همین چند دقیقه پیش با خودم گفتم یک خرده در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فکر کنم تا تو جلسه کم نیاورم؛ اما یک دفعه به خودم آمدم، دیدم در فکر بازی اینتر میلان و آث میلان هستم.

خنده ام گرفته بود. گفتم نگران نباش من هم مثل خودتم. فقط من ذهنم مثل تو ،این همه راه را تا اروپا نمی رود و به همین استقلال و پیروزی خودمان داشتم فکر می کردم. ای کاش ...!. بگذریم.

کم گویی، مقدمه تفکر

تا نشستیم در حلقه معرفت، رو به حاج آقا کردم و سؤالم را از ایشان پرسیدم.

حاج آقا اول یک خوش و بشی با بچه ها کرد و بعد هم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه