حج وحرمین شریفین در تفسیر نمونه صفحه 9

صفحه 9

نخست با ستاره پرستان روبه‌رو شد و در برابر گروهی که در برابر ستاره زهره که بلافاصله بعد از غروب آفتاب در افق مغرب می‌درخشد به تعظیم و پرستش مشغول می‌شدند قرار گرفت.

ابراهیم یا از روی تعجب و استفهام انکاری، و یا به عنوان هماهنگی با طرف مقابل، به عنوان مقدمه برای اثبات اشتباهشان، صدا زد این خدای من است؟! اما هنگامی که غروب کرد گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم.

هنگامی که ماه سینه افق را شکافت و ماه پرستان مراسم نیایش را شروع کردند، با آنها هم صدا شده، گفت: این خدای من است؟ اما آن هم که افول کرد گفت: اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند از گمراهان خواهم بود.

خورشید پرده‌های تاریک شب را شکافت، و شعاع طلایی خود را بر کوه و صحرا گسترد، آفتاب پرستان به نیایش برخاستند، ابراهیم گفت: این خدای من است؟، این از همه بزرگتر است. اما هنگامی که غروب کرد، صدا زد ای قوم من از شریک‌هایی که شما برای خدا می‌سازید بیزارم! اینها همه افول و غروب دارند. اینها همه دستخوش تغییر و اسیر دست قوانین آفرینش‌اند، و هرگز از خود اراده و اختیاری ندارند، تا چه رسد به اینکه خالق و گرداننده این جهان باشند.

من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده، من در ایمان خود به او خالص و ثابت‌قدمم و هرگز از مشرکان نخواهم بود (سوره انعام آیه 75 تا 79).

ابراهیم این مرحله از مبارزه خود را با بت پرستان، به عالی‌ترین صورت پشت سر گذاشت، و توانست عده‌ای را بیدار و حداقل عده دیگری را در شک و تردید فرو برد.

چیزی نگذشت این زمزمه در آن منطقه پیچید، این جوان کیست که با این منطق گویا و بیان رسا در دلهای توده مردم راه باز می‌کند؟!

گفتگو با آزر

در یک‌مرحله‌دیگر ابراهیم‌باعمویش آزر وارد بحث شد وبا عباراتی‌بسیار محکم،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه