- سخن ناشر 1
- طبیب یکی از اسامی حق 2
- فصل اول : قرآن ، نسخه درمان 2
- قرآن ، نسخه درمان 2
- پیغمبر ، طبیب دوره گرد 3
- «جهل» ، در رأس همه بیماری ها 4
- عدم درمان «جهل» ، مایه عذاب اخروی 4
- فرستاده شدن پیامبر در زمان فاصله و جدایی مردم از رسالت 5
- تغییر نسخه مسیح توسّط یهودیان معاند 6
- اهمیت نماز نزد انبیاء و اهل بیت 8
- سِرَّ دعوت اهل بیت : به نماز از سوی پیامبر 9
- نماز ، مهم تر است 10
- شهادت به اقامه نماز امام رضا علیه السلام در زیارت حضرت 10
- کناره گرفتن امیر مؤمنان علیه السلام برای گزاردن نماز ، در اوج جنگ 11
- تباه کردن نماز از طرف نسل های بعد از نوح 12
- فرستاده شدن طبیب عرشی پس از ششصد سال 13
- تلاش دشمن برای خواب کردن مردم 14
- سؤال درمان از طبیبان دین کن 17
- آمدن پیامبر با نسخه قرآن 17
- نسخه درمان امام علی علیه السلام 18
- روشنی دل با روشنگری های پروردگار عالم در قرآن مجید 19
- نتایج روشنگری پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم با قرآن 21
- روی آوردن به خیرخواهی خداوند 22
- درمان با قرآن ، نیازمند تخصّص 23
- فصل دوم : درمان با قرآن ، نیازمند تخصّص* 23
- لزوم مراجعه به اهل ذکر از نظر قرآن 24
- استفاده از روشنگری های خداوند ، نیازمند تخصّص 24
- لزوم مراجعه به افراد آشنا به روایات در زمان عدم دسترسی به اهل بیت 25
- اهمیت مجالس روشنگری خدا از طریق اهل بیت و عارفان به روایاتشان 28
- آرزوی آمدن آمریکا ، میل به ستمکاران و مخالف با روشنگری قرآن 32
- قضیه صفوان و میل به بقای هارون 33
- میل به ستمکار ، موجب شرکت در ستمکاریهای او 35
- فرهنگ شیعه و احتیاط درباره میل به ستمکاران 38
- احتیاط تاجر شیرازی در باره استعمال تنباکو در زمان تحریم آن 39
- احتیاط شدید مرحوم خرازی 40
- رسیدن آتش در قیامت در صورت میل به ستمگر در باطن قلب 42
- شرکت در جهاد تنها با آرزوی راستین آن 43
دستور دادند در بیابان گرم ، از جهاز شتران ، یک منبر تشکیل بدهند که ایشان بر بالای آن منبرتشریف ببرند و صدای روشنگرانه خدا را به مردم برسانند ، و حتی در سفرهایی که می رفتند ، نمی گذاشتند آن سفرها بدون تشکیل این جلسات بگذرد ، مثلاً در یکی از سفرهای حجشان نوشته اند که حضرت برای مردم پنج تا جلسه گذاشتند ؛ دوبار در منا ، یکبار در عرفات ، دو بار در مسجدالحرام . در عرفات ، در حال احرام ، مهم ترین چیزی که به نظر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم رسید که آن را در عرفات انجام بدهند و از هر عبادتی برای شان بالاتر بود ، این بود که برای مردم صحبت کنند ؛ مجهولات مردم را برطرف نمایند . مردم را با وظایف شان آشنا نمایند . منا هم که آمدند ، یک بارش در حال احرام بود و یک بار هم در حال بیرون آمدن از احرام . دو بار هم در مسجد الحرام در حال انجام حج تمتع که تکیه دادند به دیوار کعبه ، پشت به قبله و رو به مردم ، برای آن ها سخنرانی کردند . امیرمؤمنان ع)گاهی زین اسب خودشان را منبر قرار می دادند ؛ یعنی دهنه اسب را کشیده و دستور می دادند که مردم همگی بر روی اسب ، صورتشان را به طرف حضرت برگردانند . بعد برای مردم منبر می رفتند تا آن ها جاهل نمانند ؛