درمانگری با قرآن صفحه 37

صفحه 37

آدم ، آدمی است که دلش گناه کرده است . ما نماز می خوانیم ، اما دلمان یک عدد گناه می کند ، کلّ نمازمان باطل می شود ؛ ایستاده ام و دارم نماز می خوانم ، خیلی راحت و خیلی آرام ، یک مرتبه می بینم ، کسی که از دستش بر می آید ، گره ای اگر به زندگی من افتاد ، آن را باز کند ، وسط نماز وارد شده ، تا او را می بینم ، من هم نمازم را کمی چرب می کنم ؛ کمی آن را طولانی تر می کنم ؛ کمی تُن صدایم را با حال تر می کنم . همه این ها هم کار دل است که دلم می خواهد فرد وارد ، نمازم را ببیند ؛ توجّه اش به من جلب بشود ؛ در دل خودش ، برای من یک ذکر خیری ثبت بکند که عجب آدم خوبی و چه نمازی می خواند ! که اگر یک وقتی به او مراجعه کردم ، مشکلم را حل کند ، به خاطر آن چهره ای که از من در دلش ثبت کرده ام ، مشکل من را حل کند . دلم گناه کرده ، ولی کلّ حرکات بدنم را خدا باطل اعلام می نماید . می گوید این نمازت بدرد من نمیخورد آنرا برای دیگران خوانده ای و مزدش را هم از آنان باید بگیری .

اگر کسی برای آنها قلم بتراشد ؛ اگر کسی خودکاری دستشان بدهد ، در تمام گناهانی که آن ها با این قلم مرتکب می شوند ، شریک هست .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه