- خانواده 1
- قرآن وخانواده 1
- حقوق خانواده 2
- اختلاف افکنی 4
- اختلافات خانوادگی 4
- اسباب اختلاف 4
- به تکلف افتادن 4
- بازگو کردن های بیجا 5
- بد زبانی وتمسخر 5
- به رخ کشیدن 5
- سوء ظن 6
- مراء وجدال 8
- بد حجابی وجلوه های نابجا 8
- بیکاری – سرگرمی سالم 9
- توقعات بی جا 9
- شغل 10
- زخم زبان،توهین، تهمت 10
- آرایش ها 11
- عدم اطاعت وپیروی 12
- چشم داشت به دیگران 12
- بدگوئی 13
- فرزند دختر 13
- عیب جوئی 13
- غرور وخود خواهی 14
- حسادت 14
- راه حل اختلاف 14
- دادگاه خانواده 15
- پیش گیری 15
- مسئولیت والدین 16
- برخوردهای منطقی 17
- نمونه هایی از الگوهای خانواده 20
- رفتار متقابل دو همسر فداکار (حضرت زهرا و حضرت علی علیهما السلام) 21
- شرم و حیا در کنار همسر 22
- وفاداری و حمایت همیشگی از همسر 23
- تواضع و فروتنی حضرت زهرا (س) در مقابل همسر 24
- سازش با مشکلات و سختی ها در طول زندگی 24
- جهاد زن در راه خدا! 27
- ایثار در شوهرداری 29
- حفظ آبروی خانواده 30
- تقسیم کار در خانه 31
- عشق و علاقه شدید حضرت زهرا (س) به امیرالمؤمنین (ع) 33
- رضایت فوق العاده امیرالمؤمنین (ع) از حضرت زهرا (س) 35
- کار طاقت فرسای امیرالمؤمنین (ع) جهت امرار معاش 35
- تفریح و گفتگوهای دلنشین حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع) 37
- استفاده از تجربه ی مشورت در زندگی 37
- توصیه ی حضرت زهرا (س) به امیرالمؤمنین (ع) در ازدواج با اَمامه 38
- رفتار با فرزند 39
- انتخاب بهترین نام ها برای فرزندان 40
- اظهار محبت نسبت به فرزندان 40
- عقیقه دادن و گفتن اذان در گوش نوزاد 40
- توجه به نیازهای کودکان 42
- توجّه به بازی و تحرّک کودکان 43
- استفاده از جاذبه شعر در تربیت کودکان 44
- ارج نهادن به شخصیت فرزندان 45
- توجّه دادن فرزندان به رعایت نظم و حقوق دیگران 48
- عدم تبعیض بین فرزندان 49
- امید دادن به فرزندان در اجابت خواسته های مشروع 50
- برخوردار نمودن فرزندان از عواطف پاک مادری 50
- توجّه به حضور و غیاب فرزندان 51
- آموزش ایمان و تقوی به فرزندان 52
- اشاره 52
- تشویق فرزندان به مسائل دینی و عبادی 53
- مأنوس نمودن فرزندان به مسجد و دقّت در گفتار پیامبر (ص) 53
- تعلیم فرزندان به نوع دوستی و رعایت حقوق همسایگان 54
- توجّه به سلامتی فرزندان 55
- خلاصه ی درسهایی از برنامه های تربیتی حضرت زهرا (س) نسبت به فرزندان 55
- یاد فرزندان در بستر شهادت 57
حضرت فرمود: آمُرُک بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَاک عَنِ الْمُنْکرِ تَسْتَقْبِلُنِی بِالْمُنْکرِ وَ تُنْکرُ الْمَعْرُوفَ [اختصاص مفید، ص157.]
مردم کم کم آمدند به حضرت با جمله یا امیرالمؤمنین خطاب کردند. شوهر همین که آقا را شناخت، روی پای آقا افتاد و عذرخواهی کرد. حضرت شمشیرش را غلاف کرد و به زن فرمود: یا أَمَهَ اللَّهِ ادْخُلِی مَنْزِلَک وَ لَا تُلْجِئِی زَوْجَک إِلَی مِثْلِ هَذَا وَ شِبْهِهِ [اختصاص مفید، ص157.]
همین که یوسف در جلسه مهمانی دید که برادرانش شرمنده هستند، فرمود: این شما بودید که مرا به عزیزی رساندید.
شخصی به امام حسن مجتبی (ع) ناسزا گفت، ولی امام به او لباس و مرکب و مال داد و او عوض شد.
فقیر همین که
دید در مسجد کسی به او پول نداد. آب دهان به ریش کاشف الغطاء پرتاب کرد، ولی آقا پا شد و فرمود: هر کس ریش مرا دوست دارد به فقیر کمک کند.
حضرت یعقوب (ع) فرمود: ای یوسف! حالا بگو برادرها با تو چه کردند؟ عرض کرد؛ پدر جان این را نپرسید، بلکه بپرس لطف خدا با تو چه کرد؟وَ قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ [یوسف / 100.]
إِنَّ مِنْ أَزْواجِکمْ وَ أَوْلادِکمْ عَدُوًّا لَکمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ [تغابن / 14]
وَ إِنِ امْرَأَهٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیهِما أَنْ یصْلِحا بَینَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَیرٌ [نساء / 128.]