- پایه های حکومت واحد اسلامی 1
- پایه های حکومت واحد اسلامی 1
- به سوی حکومت هزار میلیون مسلمان(1) 1
- برقراری حکومت اسلامی یک واجب است 3
- حاکم بزرگ با انتخاب مسلمانان 5
- پی نوشتها 7
- تراژدی مسلمانان 7
- امت در کشاکش تراژدی و راه علاج 8
- روش رواج فرهنگهای منحرف 11
- چرا کشورهای اسلامی در گذشته آزاد بودند و امروزه در بندند ؟ 13
- پی نوشتها 16
- بالابردن رشد فکری امت اسلام 17
- رشد فکری 17
- چگونه ذهنیت اسلامی را بسازیم 18
- تبلیغ اسلامی در کشورهای بیگانه 21
- مسلمانان را آموزش دهیم پیش از آنکه اغیار آنان را آموزش دهند 23
- تبدیل فرهنگ جاهلیت به فرهنگ اسلامی 27
- فرهنگ خالق معجزه ها است 32
در پاسخ باید گفت : راههایی برای آن وجود دارد که در رأس آنها تلاش برای تعمیم و نشر آگاهیها و آموزشها در میان مسلمانان قرار دارد ، زیرا وظیفه هر مسلمانی است که در گسترش آگاهیها و آموزشهای ایدئولوژیکی ، اقتصادی ، سیاسی ، قانونگذاری ، اجتماعی ، تربیتی ، نظامی ، کشاورزی ، صنعتی و استقلال طلبانه مشارکت داشته باشد ، و رسانه های گروهی از قبیل رادیو ، روزنامه ها و مجلات ، و باشگاههای فرهنگی ، مراکز نشر کتاب ، کنفرانسها و سمینارها و غیره باید در پیشبرد این مهم نقش بسیار مؤثری را ایفاء نمایند .
مثلا اگر ما یک هزار میلیون جلد کتاب چاپ کنیم و آنها را در تمامی بلاد اسلام انتشار دهیم سهم هر فرد مسلمان یک جلد کتاب خواهد بود و این کمترین وظیفه ای است که می توان آن را انجام داد ، پس لازم است دسته جمعی همّت گماریم و این تعداد کتاب را به چاپ برسانیم و حداقل وظیفه خود را در راه نشر و تعمیم آگاهیها و بالا بردن رشد فکری و فرهنگی مسلمانان ادا کنیم .
چگونه ذهنیت اسلامی را بسازیم
برای بازسازی شخصیّت فرهنگی مستقل اسلامی ، باید دو مرحله طبیعی را پشت سر بگذاریم ، یکی مرحله تخریب و دیگری مرحله ساختن است .
اما مرحله نخست : مرحله نابود سازی و محو
فرهنگها و ارزشهای استعماری و درهم ریختن بنای فکری وارداتی است ، لکن مرحله دوم از دو طریق صورت می پذیرد :
الف : علم یعنی شناخت بیماریهائی که بر کالبد امت اسلامی عارض شده اند و نیز شناخت نحوه سلطه یابی استعمارگران بر سرنوشت مسلمانان و نقشه ها و توطئه هائی که در خفا بر ضد اسلام تهیه نموده و به مرحله اجرا در می آید ، زیرا هر انسانی تا بیماری خود را نشناسد نمی تواند آن را درمان کند .
و از این رو لازم است که علل عقب ماندگی خود و نیز علل سلطه یابی استعمارگران ، استثمارگران ، خودکامگان و دست نشاندگان آنان بر سرنوشت و مقدرات خویش را بشناسیم و بدانیم چه عللی موجب تشتت و چند دستگی مسلمانان و تجزیه سرزمین اسلام به صورت کشورهای کوچک و متخاصم و متعارض شده است ؟
و برای شناخت راه حلها و درمانها باید بدانیم که سیاست اسلام چه ویژگیهائی دارد و چگونه می توان در شرایط فعلی آن را به موقع اجراء گذارد ؟
و همچنین باید شناسائی کنیم که اقتصاد ، جامعه شناسی ، کشاورزی ، تجارت ، صنعت ، نظامیگری ، جنگ و صلح ، روابط بین الملل ، پیمانها ، قراردادها و آزادیها از دیدگاه اسلام چه خصوصیاتی دارند و به چه نحو می توان آنها را به مورد اجراء گذارد ؟ و به علاوه چگونه می توان قدرت حکومت را در نهادهای طبیعی جامعه تقسیم بندی کرد ؟ زیرا برای هریک از این زمینه ها اسلوب و روش خاصی از دیدگاه اسلام وجود دارد که باید نخست آن را شناخت و سپس برای نحوه اجرای آن در زمان حال چاره اندیشید .