مهارت معلمی صفحه 169

صفحه 169

تحمیل نکنید و در آموزش عبادات به واجبات قناعت کنید!

22. بهره گیری از داستان

«قصص» هم به معنای داستان و هم به معنای نقل داستان است. قصه و داستان در تربیت انسان سهم بسزایی دارد؛ زیرا داستان، تجسم عینی زندگی یک امت و تجربه عملی یک ملت است. تاریخ آئینۀ ملت هاست و وقتی با تاریخ و سرگذشت پیشینیان آشنا شویم، گویا به اندازۀ عمر آن مردم زندگی کرده ایم. حضرت علیA در نامه سی و یکم نهج البلاغه خطاب به فرزندش امام حسنA می فرمایند: «فرزندم! من در سرگذشت گذشتگان چنان مطالعه کرده ام و به آنها آگاه ام، که گویا با آنان زیسته ام و به اندازه آنان عمر کرده ام».

شاید یکی از دلایل اثرگذاری قصه و داستان بر روی انسان، تمایل قلبی او به داستان باشد. معمولاً کتاب های تاریخی و آثار داستانی در طول تاریخ فرهنگ بشری رونق خاصی داشته و قابل فهم و درک برای اکثر مردم بوده است، در حالی که مباحث استدلالی و عقلانی را گروه اندکی پیگیری می کرده اند.

داستان، تاریخ دور را برای انسان نزدیک می کند، محال ها را نزد انسان ممکن می سازد و تئوری ها را نزد انسان به تصویر می کشاند؛ لکن مهم آن است که داستان، واقعی، فشرده، عبرت آموز، بدون بدآموزی و متناسب با سن مخاطب باشد.

انسان به شنیدن داستان علاقه مند است؛ اگر استاد بتواند به مناسبت های مختلف از داستان های کوتاه و مرتبط استفاده کند، جاذبه کلاس و تدریس او بیشتر می شود. استفاده از داستان مانند تمثیل، تعبیرهای عامیانه و معیارهای طبیعی، درس های سنگین را رقیق، ساده و روان می کند.

در بین داستان ها، داستان های قرآنی - که بیش از 26 داستان است - بهترین داستان هاست و پیامبر اکرمn از این داستان ها، سلمان و ابوذر تربیت کرد. در روایات، به کلّ قرآن «احسن القصص» اطلاق شده است و این منافاتی ندارد که در میان کتب آسمانی، قرآن «احسن القصص» باشد و در میان سوره های قرآن، سوره یوسف «احسن القصص» باشد.(1)


1- . تفسیر کنزالدقائق. در قرآن داستان یوسف «احسن القصص» معرفی شده است. در این داستان بیش از 1300 نکته نهفته شده است. از چند جهت می توان گفت که داستان حضرت یوسف « احسن القصص» است؛ زیرا: الف) معتبرترین داستان ها است. (بِما أَوْحَیْنا) ب) در این داستان، جهاد با نفس که بزرگ ترین جهاد است، مطرح می شود. ج) قهرمان داستان، نوجوانی است که تمام کمالات انسانی را در خود دارد: صبر، ایمان، تقوا، عفاف، امانت، حکمت، عفو و احسان. د) تمام چهره های داستان، خوش عاقبت می شوند؛ مثلاً یوسف به حکومت می رسد، برادران توبه می کنند، پدر بینایی خود را به دست می آورد، کشور قحطی زده نجات می یابد و دلتنگی ها و حسادت ها به وصال و محبت تبدیل می شود. ه) در این داستان انواع متضادها به بهترین سبک آمده است: «محبت یوسف و حسادت برادران»، «نابینایی یعقوب و بینا شدنش»، «قحطی و فراوانی»، «تهمت و تبرئه»، «غرور و تواضع»، «بردگی و حکومت»، «چاه و کاخ»، «دعوت به خلاف، فرار از خلاف»، «قفل کردن درها و باز شدن درها».
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه