رساله حلال و حرام صفحه 115

صفحه 115

و در تفسیر قمی از ابن سیّار از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که در تفسیر آیه فوق فرمود: عایشه وحفصه دختران عمر و ابوبکر اطلاع پیدا کردند که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) با همسر خود ماریه قبطیّه مادر ابراهیم مقاربت نموده است [از این رو او را ملامت کردند] و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) [سوگند یاد نمود و] فرمود: «از این پس من با ماریه همبستر نخواهم شد» و خداوند به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم)فرمود: سوگند خود را با کفّاره از دوش خویش بردار.

سپس مرحوم علی بن ابراهیم می فرماید: علت نزول این آیات این بود ه که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) هرگاه در اطاق یکی از همسران خود بود، همسر دیگر او ماریه قبطیّه در کنار آن حضرت خدمت می کرد، تا این که روزی در اطاق حفصه بود و حفصه برای کاری خارج شد و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) با ماریه همبستر گردید و چون حفصه از این عمل اطلاع یافت خشم نمود و به آن حضرت گفت: یا رسول الله آیا این عمل را در روز [نوبت] من و در اطاق من و بر روی فراش من انجام دادید؟! و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) حیا نمود و سوگند یاد کرد و فرمود: «از این کار دم مزن ، همانا من تا ابد با ماریه همبستر نخواهم شد، و من سرّی را به تو می گویم واگر آن را فاش کنی لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر تو خواهد بود» حفصه گفت: آنرا فاش نخواهم نمود آن سرّ چیست؟ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «بعد از من ابوبکر و عمر خلافت را به دست خواهند گرفت» پس حفصه در همان روز گفته آن حضرت را به عایشه خبر داد و عایشه به پدر خود ابوبکر خبر داد و ابوبکر به عمرگفت: «عایشه از قول حفصه خبری به من داد و من اطمینان پیدا نکردم و تو خود از حفصه سؤال کن» پس عمر نزد دختر خود حفصه آمد و گفت: این چیست که عایشه از قول تو به پدر خود گفته است؟ و حفصه انکار کرد و گفت: «من چیزی به او نگفته ام» عمر گفت: «اگر چیزی بوده مرا از آن باخبر کن تا ما کار خود را شروع کنیم» حفصه گفت: چنین خواهم کرد و سپس سخن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه