- طبقه وارث ها 1
- اشاره 74
- اشاره 93
- فصل اول: آیات قرآن و ترجمۀ آن راجع به گناهان کبیره 97
- فصل دوم: در بیان تعداد گناهان کبیره در روایات و بیانات فقهاء 101
- فصل سوم: در بیان اینکه راه شناختن کبیره بودن گناه به چه نحو است 128
- فصل چهارم: در بیان نقل اقوال علماء راجع به گناهان کبیره 131
- فصل پنجم 133
- خاتمه در معنای عدالت 136
- ملحقات کبائر المعاصی 143
- فصل اوّل: آثاری که در روایات و اخبار از برای گناهان بیان شده 143
- اشاره 164
- فصل اول: در بیان حقیقت و معنای غیبت 167
- فصل دوم: دلائل حرام بودن غیبت 172
- فصل چهارم: اشخاصی که غیبت آنان حرام نیست 200
- فصل پنجم: توبه از غیبت 205
- قابل توجّه: 210
- خاتمه: گناهان مربوط به زبان 212
فصل چهارم: اشخاصی که غیبت آنان حرام نیست
باید دانست که در چند مورد غیبت و بدگوئی کردن حرام نبوده و جایز است، بلکه در بعضی از موارد «مثلا در مورد شهادت بحقّ نزد حاکم شرع» نیز واجب می شود.
مؤلّف گوید: در مواردی هم که جایز می باشد؛ بهتر این است که انسان خود را آلوده ننماید زیرا ممکن است عادت نموده، در مواردی هم که جایز نیست این گناه را مرتکب شود مگر اینکه واجب باشد مانند شهادت.
مواردی که غیبت کردن حرام نیست:
اوّل: اگر به شخصی ظلمی شده باشد؛ جایز است مظلوم «به کسی که می تواند حقّ او را از ظالم به او برگرداند و یا او را کمک نماید» شکایت نماید. بشرط اینکه مظلوم زبان خود را آزاد نگذارده و عیبهای دیگر ظالم را نگوید بلکه فقط به ظلمی که به خودش شده اکتفاء نماید. مثلا: اگر شخصی دیگری را کتک بزند، مضروب می تواند این ظلم ضارب را به کسی که جلوی او را بگیرد، شکایت نموده و بگوید که «فلانی مرا این طور مضروب نمود» و یا مثلا «تمام بدن مرا مجروح کرد» ولی چون غالبا مضروب در این حالت عصبانی است لذا عیبهای دیگر ظالم را هم می گوید، آنهم نه فقط به کسی که می تواند به فریاد او برسد بلکه به همه کس و نزد هر جمعیت، پناه