- مقدمه 1
- تنبلی، آفت زندگی انسان 3
- تنبلی چیست؟ 4
- نشانه های تنبلی 5
- 1. توجیه کردن کارهای خود 5
- شروع تنبلی 6
- 3. بی ارزش دانستن کارها 6
- 2. از دست دادن تحمّل 6
- علل تنبلی و اهمال کاری 7
- دلایل ادامه اهمال کاری و تنبلی 8
- روانشناسی تنبلی 9
- ابعاد تنبلی (فردی و اجتماعی) 10
- اشاره 11
- ویژگی های فرد تنبل 11
- 1. احساس خودکم بینی 12
- 2. پایین بودن سطح تحمل(سرخوردگی) 12
- 3. خشم و عصبانیت 13
- راه های جلوگیری از تنبلی 14
- تنبلی و ارتباط آن با هدف خلقت 21
- تنبلی و عدم شناخت خود 22
- نداشتن عزم و اراده، عاملِ تنبلی 23
- تنبلی و ارتباط آن با بی نظمی و عدم برنامه ریزی 23
- ضعف ایمان و تنبلی 24
- تنبلی و ارتباط آن با پرخوری و پرخوابی 25
- تنبلی و دنیاطلبی 26
- تنبلی، عامل فقر و بدیختی 27
- تنبلی، عامل شقاوت دنیا و آخرت 28
- تنبلی و ضایع کردن حقوق خود و دیگران 29
- تنبلی، عامل بی تحرّکی(ورزش نکردن) 30
- تنبلی و انتظارکشیدن 31
- تنبلی و ارتباط آن با ژنتیک (وراثت) 33
- تنبلی ایرانیان بالاتر از متوسط جهانی 34
- تالاسمی خفیف در تنبلی مؤثر است 35
- تنبلی اجتماعی 35
- تنبلی اجتماعی، محصول زندگی شهری 37
- ویژگی اقتصاد دولتی، تنبلی است 38
- تنبلی از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام 39
- راز و رمز موفقیت انسان های فعّال و پرکار 41
- نکته های ناب درباره دوری از تنبلی و کسالت 42
مقدمه
تنبلی و کسالت و خمودگی، از مشکلات مهم اخلاقی و روحی و روانی جامعه بشری است که خود منشأ بسیاری از گرفتاری هاست. البته نمی توان به طور قاطع این معضل را بیماری دانست، بلکه نوعی عادت و خصلت بد اخلاقی است که زمینه ساز بیماری های روحی و روانی گردد. در حقیقت همه ما انسان ها با این مشکل با توجه به درجات شدّت و ضعف دست و پنجه نرم کرده و با آن روبه روئیم. از این رو اگر از خواب غفلت بیدار نشده و با آن مبارزه نکنیم، تمام امور زندگی مان را فرا می گیرد و ما را دچار خسرانی جبران ناپذیر می کند.
بنابراین زندگی در دنیای امروز و پیشرفت در همه زمینه ها(دنیوی و اخروی)، جز در سایه همّت و تلاش عالی مقدور نیست. بی شک با تنبلی و کسالت و کار امروز را به فردا افکندن - که یکی از شگردهای شیطان است- نه تنها انسان از مقصد اصلی خلقت که همان بندگی است، باز می ماند، بلکه در امور دنیوی نیز متضّرر می گردد. امروزه با توجه به زندگی صنعتی، انسان ها به ویژه نوجوانان و جوانان کمتر از عزم و اراده خدادادی خود استفاده کرده و به نوعی دچار تنبلی شده اند که این خود، مصیبت بزرگی است که آدمی را به خودفراموشی و نهایتاً خدافراموشی می کشاند. به همین دلیل قرآن و اهل بیتو بزرگان دین به شدت ما را از این امر برحذر داشته و در مقابل ما را به فعالیت و تلاش دعوت نموده اند تا با به کار بستن دستورهای حیات بخش اسلام به زندگی سعادتمند دو عالم دست یابیم؛ امری که جز با همت عالی به دست نمی آید. نگارنده با کوله باری از تجربه کار فرهنگی در ارتباط مستقیم با جوانان به این نتیجه رسیده است که یکی از عوامل اصلی شکوفا نشدن استعدادهای ناب جوانان ایرانی معضل تنبلی و سستی است که ریشه تمام بدبختی هاست.
از این رو برآن شدم تا با تحقیقی نسبتاً جامع و مفید و هرچند اندک، در بیداری جوانان این مرز و بوم نقشی ناچیز داشته باشم. امید آن دارم این اثر ناقابل مورد رضای حضرت حق و ائمه معصومین قرار بگیرد.