- مقدمه دفتر 1
- حدیث 1
- مقدّمه مؤ لف 2
- دیباچه مترجم 3
- بخش اوّل : تاریخ پزشکی 4
- یادآوری 4
- فصل اوّل : پزشکی پیش از اسلام 5
- آغاز پیدایش دانش پزشکی 5
- رابطه علم پزشکی با سحر و کهانت 6
- دانش پزشکی در ملل گذشته 6
- پزشکی جاهلی 12
- پزشکان عرب در عهد جاهلیت 13
- زنان و پزشکی 15
- فصل دوّم : پزشکی در دوره اسلامی (قرنهای اوّل و دوّم هجری ) 16
- عرب صدر اسلام و پزشکی 16
- پزشکی در صدر اسلام 16
- نقش ملل غیر مسلمان در نهضت علمی 17
- پزشکی در قرن اوّل هجری 18
- مسلمانان و طب 21
- پزشکی در سخنان معصومین (ع ) 21
- حرکت ترجمه 23
- شهرت یا واقعیت ؟! 24
- پزشکان عصر ترجمه 24
- تأ لیفات پزشکی و تأ ثیر آنها در نهضت اخیر 26
- سیر تأ لیف و شکوفایی طب در میان مسلمانان 26
- پاره ای از نوآوریهای پزشکی مسلمانان 29
- نوآوریهای پزشکی ابن سینا 31
- داروسازی 33
- تحقیقات پزشکی مسلمانان 35
- فصل سوّم : پزشکی یکی از مظاهر تمدن 35
- آزمایش داروسازان 35
- امتحان پزشکان 36
- زنان و پزشکی 37
- فراوانی پزشکان مسلمان 37
- تخصص در پزشکی 37
- خدمات پزشکی و مسلمانان 38
- رازی و تأ سیس بیمارستان 39
- فصل چهارم : بیمارستانها 39
- بیمارستانهای صحرایی 40
- اولین بیمارستان در اسلام 41
- بیمارستانهای اورژانسی 41
- بیمارستانها در قرن اوّل و دوّم هجری 42
- جریمه اموی ! 42
- بیمارستانها در قرن سوم و پس از آن 43
- فصل اوّل : مسؤ ولیت پزشکی 44
- بخش دوّم : اخلاق پزشکی در اسلام 44
- احکام اسلام 45
- گستردگی قوانین اسلام 46
- حق تشریع از آن کیست ؟ 46
- طبیعت قوانین اسلام 48
- فقیه و غیر فقیه 48
- پزشکی و فقیه 49
- پزشکی در اعتبار شرعی 50
- اهمیت پزشکی در اسلام 50
- پزشک و تجارت 51
- وظیفه پزشک 51
- اجرت پزشک 52
- زندانی ساختن پزشکان نادان 53
- ضمانت پزشک نادان 53
- پزشکی در دایره تجارت 53
- ضمانت پزشک دانا 54
- دو روایتی که ربطی به ضمانت ندارند 55
- خصوصیات دانشجوی پزشکی 57
- فصل دوّم : دانشجوی رشته پزشکی 57
- دانشجو و تجارب پزشکی 58
- استفاده از معلومات غیر مسلمانان 59
- سوگند اسلامی برای پزشک 59
- فصل سوّم : پزشک و درمان 60
- وظایف پزشک 60
- فرق نگذاشتن پزشک بین ثروتمند و فقیر 61
- مداوای حکّام ستمگر 61
- سرعت در درمان 61
- تخصّص پزشک 63
- ابعاد و حدود خیرخواهی 65
- روحیه دادن به بیمار 66
- تقوای چشمی پزشک 67
- روزه بیمار 68
- دارو و درمان 68
- از سفارشهای اهوازی 68
- اسراف دارو 70
- مدت درمان 70
- اشتهای بیمار به غذا 71
- فلسفه تجویز دارو برای مریض 71
- بیمار را مجبور به راه رفتن نکنید 72
- حمل کردن دوا در مسافرت 72
- عوارض جانبی دارو 73
- حفظ اسرار پزشکی 73
- ویژگیهای پزشک ماهر 76
- دقت کردن در معاینه بیمار 76
- پزشک غیرمسلمان 78
- بیمارستانهای نمونه 79
- بیمارستان و خصوصیات آن 79
- سرآغاز 79
- فصل چهارم : پرستاری و بیمارستان 79
- ویژگیهای بیمارستان اسلامی 80
- روابط پزشک با پرستار 90
- پرستار در بیمارستان 90
- کالبد شکافی 101
- فضای عیادت 103
- فصل پنجم : عیادت بیمار 103
- اجازه بیمار برای عیادت 104
- عیادت مریض مستحب است 104
- عیادت ، هر سه روز یک مرتبه 105
- طیّ طریق و عیادت بیمار 105
- زنان و عیادت بیمار 105
- عیادت باید بعد از سه روز باشد 106
- عیادت سه مرتبه باشد 106
- از چه کسی باید عیادت کرد؟ 107
- اوقات عیادت 107
- عیادت کردن مردها از زنان 109
- هدیه به بیمار 109
- عیادت کردن از بنی هاشم 109
- عیادت کردن از نزدیکان و فامیل 109
- نباید نزد بیمار زیاد نشست 113
- نزد بیمار نباید از بلا و بیماری پناه جست 113
- مهربانی کردن نسبت به مریض 114
- دعای بیمار برای عیادت کننده و بالعکس 116
- دعای مساکین و فقرا برای مریض 116
- آرزوی سلامتی و صحت 116
- حضور مریض 117
- بعد از شفا یافتن ، به مریض چه باید گفت 117
- بخش سوّم : بهداشت و سلامتی 118
- توجه 118
- فصل اوّل : مقدّمات 118
- رعایت بهداشت در سطح وسیع 118
- بحث پیرامون ویژگیهای اشیا 119
- نظافت در تمام ابعاد 120
- دورنمای بحث 120
- مثالهایی برآنچه گذشت 121
- فصل دوّم : مسواک و خلال کردن 123
- یک اشاره 123
- سؤ ال و جواب 124
- مسواک کردن 125
- دیدگاه ائمه معصومین در مورد مسواک 125
- منافع مسواک و اوقات و کیفیت آن 129
- اگر مردم منافع مسواک را می دانستند 129
- خلاصه مطالب قبل 132
- مسواک کردن ، دندانها را سفید می کند 136
- مسواک کردن ، لثه را تقویت می کند 136
- مسواک ، مو را می رویاند 137
- رابطه مسواک با حالت روحی و عقلی و غیر از اینها 137
- آثار کثیف بودن دهان 138
- مسواک کردن ، نجات دهنده می باشد 139
- مسواک کردن با ریشه نی و ریحان و غیر از این دو 140
- خوشبو شدن دهان و فصاحت 140
- مسواک کردن با چوب اراک و مثل آن 141
- بعد از مسواک کردن ، مضمضه لازم است 143
- مسواک باید به طور عرضی زده شود نه طولی 143
- مسواک کردن با گلاب 144
- مسواک کردن در حمام 144
- مسواک در مستراح 145
- اوقات مسواک کردن و مسواک کردن روزه دار 145
- زخم شدن لثه 146
- مسواک کردن و آلودگیهای خارجی 147
- مستحب بودن وضو هنگام طعام 147
- مسواکهای مختلف و متعدد 147
- خلال کردن از نظر شرعی 148
- خلال کردن بعد از طعام 148
- به حرج و سختی افتادن در ترک خلال 150
- فایده های خلال 150
- خلال کردن برای مُحرِم 150
- وسایلی که استعمال آنها در خلال صحیح نیست 153
- محافظت کردن از لثه 155
- سخن آخر در اینجا 155
- خلال برای مهمان 155
- سخن پایانی 156
- پی نوشتها 1 167
- پی نوشتها 167
- پی نوشتها 2 183
حرکت ترجمه
ترجمه در
واقع ، در قرن اوّل هجری آغاز گشت ، البته به شکلی بسیار محدود . این جریان در ابتدای حکومت عباسیان (سال 132 . ه ) نیرویی گرفت و در زمان هارون (متوفای 193) شدت گرفت و در دوره مأ مون (متوفای 218) به شکوفایی تمام رسید .
با شروع جریان تأ لیف و ابداع در میان مسلمانان ، جریان ترجمه رو به افول نهاد ، به طوری که در اواسط قرن سوم و پس از آن ، این جریان چندان به چشم نمی آید - اگر نگوییم اصلاً به چشم نمی خورد - بلکه بعضی برآنند که بیشتر ترجمه ها در اواسط نیمه اوّل قرن دوّم و حتی نیمه اوّل قرن سوم شکل یافته است . (61)
به هر حال ، غیر مسلمانان - یعنی یهودیان ، مسیحیان و . . . - بودند که به شکلی عام به امر ترجمه پرداختند . پس طلایه داران این حرکت ، همینان بوده اند ، ولی نباید نقش ((نوبختیان )) را نادیده انگاشت . نوبختیان ، طایفه ای ایرانی ، مسلمان و شیعه بوده اند که خدمات آشکاری در این زمینه ارائه کرده اند .
((گوستاولوبون )) می گوید : ((نخستین کسی که کتابی در زمینه طب ترجمه کرد ، ((هارون )) (در سال 685) بود)) . ولی به اعتقاد ما این رأ یی است غلط ؛ زیرا اوّلاً : این کتاب عبارت است از کناش (مجموعه ای از قواعد و فواید پزشکی ) تأ لیف ((اهرن )) . این کتاب را ((ماسرجویه )) در زمان ((عمر بن عبدالعزیز)) و یا ((مروان بن حکم ))
ترجمه کرده است و ترجمه او در مخزنهای کتاب باقی مانده تا اینکه : ((عمر بن عبدالعزیز)) آن را بیرون آورده و در اختیار مردم نهاده است . (62)
و ثانیاً : ما می بینیم که آنان می گویند : ((ابن اءثال )) ، پزشک معاویه - که در زمان همو به قتل رسید - پیشتر به ترجمه کتابی در باره داروها ، از زبان یونانی به عربی ، اقدام نموده بود . (63) این اشکال برآن کس نیز که ((خالد بن یزید)) را اوّلین مترجم کتابهای طبی و نجومی می داند ، وارد است . (64)
((وجدی )) گوید : ((ابن وحشیه )) ، کتابی را از زبان کلدانی در باره سموم به سال 170 میلادی ترجمه کرد . (65)
این راءی نیز غلط است ؛ زیرا وی در اواخر قرن سوم و شروع قرن چهارم می زیسته است . (66) البته از آنچه ذکر کردیم نادرستی این سخنشان نیز آشکار می شود که می گویند : ((جورجس )) اوّلین کسی بود که بنا به درخواست ((منصور)) ترجمه کتابهای طبی را به عربی آغاز کرد . (67)