- مقدمه 1
- اشاره 1
- خورشید 4
- آب 5
- هوا 5
- تشکیلات بدن 6
- اسلام یگانه راه نجات 9
- انسان غربی 14
- اشاره 14
- انسان اسلامی 18
- اشاره 26
- چهره ای پیروز و جاویدان 31
- کمالات روحی و جاودانی پیامبر اسلام (ص) 36
- عواقب وخیم مادیگری 42
- فساد در تمام زوایای حیات 45
- سیر و حرکت انسان مادی از زبان علی علیه السلام 51
- اشاره 56
- کمال در پرتو تربیت روح و روان 60
- شخصیت معنوی انسان 63
- پرورش روان بهترین عامل جلوگیری از فساد 66
- حالات گوناگون روح 70
- نقش مربی کامل در حیات انسان 72
- اخلاق چراغ راه زندگی 74
- در حریم قرآن 77
- اشاره 80
- بخش چهارم 80
- وضع سیاه پوستان در دنیای متمدن 85
- ندای اسلام 93
- حکمت های عملی 98
- اشاره 110
- اداء امانت 120
- عدم دخالت بیجا 129
- فروبستن دیده از حرام 133
- اقتصاد در شؤون زندگی 138
- اسلام و مالکیت 148
- صبر و شکیبایی 161
- عبرت 165
- قضاء و قاضی 168
- اشاره 185
- توحید 190
- معاد 206
- نماز 215
- امر به معروف و نهی از منکر 220
- تکبر 228
- دنیا 233
- روزه 237
- عفو و عذاب 239
- علم - عمل - ایمان 241
- حسن خلق 250
- اندرزها 253
که روزی مردمی بر لقمان گذشت ، دید گروهی انبوده گردش نشسته و از پندهای او بهره می برند ، از روی تعجب پرسید : تو آن غلام نیستی که در فلان مکان شبانی گوسپندان بر عهده داشتی ؟
گفت : آری ، من همانم ، پرسید از کجا بدین مقام رسیدی ؟گفت : از اجرای سه برنامه :
1 ) ترک کارهای بیهوده .
2 ) اداء امانت .
3 ) راستی در گفتار و کردار (1) .
2 - بسیاری از رویدادهای زندگی که در ظاهر به نفع انسان می نماید در واقع به زیان اوست ، همان طوری که بسیاری از حوادث که به ظاهر در جهت زیان شخص سیر می کند ارمغان نفیسی از سعادت به همراه می آورد .
لقمان حکیم از افرادی نبود که به دیدن ظاهر حوادث دنیا اکتفا کند بلکه در پرتو نور معرفت حقایقی را می دید که از دیده ظاهربین پوشیده ، لقمان این راز بزرگ را طی یک داستان ساده و در خور فهم عوام منعکس می کند .
مردی زشت سیما همسری ماه صورت داشت ، شعله عشق زن تا اعماق جان و مغز استخوان او نفوذ کرده بود ، ولی زن طناز عشق و التهاب او را به هیچ نمی شمرد و از آغوش و کنارش تنفر داشت .
روزگاری دراز عاشق بیچاره کنار معشوق بی وفا چون تشنه ای در کنار چشمه با چشمی سرشار از محبت و حسرت بسر می برد .
قضا را در یکی از شب ها دزدی به خانه ایشان حمله برد وزن از شدت وحشت سراسیمه خود را به آغوش شوهر افکند و هر دو دست را محکم طوق گردن او ساخت ، مرد هجران کشیده که در غوغای عشق و بحران حرمان از اندیشه سیم و زر
1- 1) تفسیر ابو الفتوح : ج 9 ، ص69 .