- مقدّمه مترجم 1
- مقدّمه محقّق کتاب 4
- اشاره 4
- روش ما در این کتاب 6
- شرح حال مؤلّف در چند سطر 7
- مقدّمه به قلم استاد 9
- سخن مترجم از فرانسه به عربی 27
- اشاره 48
- مقدّمه نویسنده کتاب 48
- 1- وضع قبلی این مشکل 49
- 2- تقسیم و روش 55
- اخلاق عملی 55
- اخلاق نظری: 61
- 3- تحقیقی همسو (چند مکتب) 65
- [مفاهیم اخلاقی قرآن (اخلاق نظری)] 66
- اشاره 66
- 1- ریشههای تعهّد و الزام اخلاقی 68
- الف- قرآن: 82
- ب- سنّت: 83
- ج- اجماع: 93
- د- قیاس: 104
- 2- ویژگیهای تکلیف اخلاقی 110
- الف- امکان عمل: 122
- ب- عمل آسان: 132
- ج- محدودیّت وظایف و تدریجی بودن آنها 146
- 3- تناقضات الزام 155
- اولا- وحدت و تنوع 155
- ثانیا- سلطه و آزادی 156
- نظریه کانت [و مراحل مکتب اخلاقی او]: 157
- مرحله اول: 161
- مرحله دوم: 164
- مرحله سوم 170
- خاتمه [مفهوم منطقی و قانون عملی و هیچکدام از مجموع مفاهیم و قوانین قادر مطلق نیستند که موضوع محسوسی فراهم آورند و یا نابود سازند] 181
- فصل دوم اجمالی از فضایل مهم اسلامی 190
- اشاره 190
- نظریه اخلاقی آنطور که ممکن است از قرآن استفاده کرد، در مقایسه با نظریههای دیگر قدیم و جدید 191
- 1- تحلیل تفکّر عام مسئولیت 192
- 2- شرایط مسئولیّت اخلاقی و دینی: 205
- ب- اساس قانونی 225
- ج- عنصر اصلی در عمل 234
- د- آزادی 243
- 3- جنبه اجتماعی مسئولیّت 285
- خاتمه [بنای تفکّر قرآنی را نسبت به مسئولیّت 304
- اشاره 307
- فصل سوم مجازات 307
- 1- مجازات اخلاقی 308
- خوبیهای فضیلت: 321
- زشتی و قبح رذیلت: 322
- 2- مجازات قانونی 324
- 3- نظام توجیه قرآنی و جایگاه کیفر الهی: 340
- الف- انگیزههای درونی 348
- ب- جنبههای شرایط محیطی و موضع انسان 384
- ج- اعتبارات نتایج و پیآمدهای عمل 394
- ج- نجات دادن مؤسّسات دینی از ویرانی: 396
- الف- جلوگیری از قوّت و قدرت کافران و درهم شکستن توان دشمنی و عداوتشان: 396
- ب- پیشگیری از فساد و بیبندوباری تا در روی زمین گسترش نیابد: 396
- نتایج غیر طبیعی (یا مجازات الهی) 402
- 4- مجازات الهی 408
- الف- مجازات الهی در دنیا 410
- ب- عنصری که به تأیید گروه مؤمنان مربوط میشود 416
- ج- جنبه عقلی و اخلاقی 419
- د- جنبه روحی 422
- کمبود مجازات دنیوی 427
- پاداش الهی در حیات اخروی 429
- نخستین چشش مزه سرانجام کار 434
- بهشت: 435
- خوشبختی حسّی 440
- دوزخ 452
- کیفرهای اخلاقی سلبی: 452
- کیفرهای اخلاقی (ایجابی) 454
- کیفرهای بدنی 457
- جدول راههای مختلف توجیه 464
- خاتمه [اعداد و ارقام سخنگوی اصلی 465
- اشاره 481
- فصل چهارم نیّتها و انگیزهها 481
- نیّت [noitnetni L] به معنای وسیع کلمه، حرکتی است که بدان وسیله اراده به سوی کار معیّنی،- خواه برای فراهم کردن، یا برای رسیدن به آن- رو میآورد. 483
- الف: نیّت همچون شرطی برای باور داشتن عمل است 485
- ب: نیّت و طبیعت فعل اخلاقی 500
- ج- برتری نیّت نسبت به عمل: 514
- د- آیا نیّت تنها کافی است؟ 526
- انگیزههای عمل 534
- الف- نقش نیّت غیر مباشر و طبیعت آن: 536
- ب- نیّت خوب 545
- ج- بیهدفی نیّت 580
- و اینک نمونههایی فراوان از سنّت نبوی: 594
- 2- کمالیّات 595
- 3- استثنائات 596
- 4- بازیچه 597
- د- نیّتهای بد 606
- 1- نیّت زیانرسانی: 607
- 2- نیّت فرار از تکلیف: 610
- 3- نیّت دست یافتن به کسب نامشروع: 613
- 4- نیّت جلب رضای مردم (ریا) 623
- ه- اخلاص نیّت با انگیزههای مختلط 626
- خاتمه [ارزش دادن اسلام برای عمل صرفا مادی 637
- اشاره 642
- فصل پنجم کوشش 642
- 1- تلاش و حرکت رو به پیش 646
- الف- تلاش مدافعه 650
- ب- تلاش سازنده 669
- 2- تلاش جسمی: 687
- اینک سه نمونه: 691
- 2- نماز 692
- 3- روزه 693
- [بررسی سه مشکل 698
- 2- گوشهگیری و معاشرت 705
- 3- تلاش و مدارا 710
- خاتمه بحث [رابطه مشقت و تلاش 727
- خاتمهای فراگیر [مهم بودن آموزش واجبات محسوس برای توده مردم 733
- اخلاق عملی 742
- آموزش اخلاقی: 745
- فصل اوّل اخلاق فردی 745
- تلاش اخلاقی: 745
- تزکیه نفس: 746
- پایداری: 748
- پاکدامنی، بزرگمنشی، چشمپوشی: 748
- تسلّط بر نفس: 750
- خودداری از شکمپرستی و شهوتپرستی: 751
- راستی: 752
- کظم غیظ: 752
- مواظبت در اظهارنظرها: 753
- نرمش و فروتنی: 753
- استقامت و پایداری: 754
- اجتناب از بدگمانی: 754
- الگوی نیکو: 755
- میانهروی: 756
- اعمال شایسته: 757
- سبقت گرفتن بر یکدیگر در کار خیر: 757
- خوب شنیدن و پیروی کردن: 758
- خلوص نیت: 758
- دروغ: 759
- ثانیا- نواهی: خودکشی، قطع عضو و تغییر چهره: 759
- دورویی: 759
- بخل: 760
- رفتار برخلاف گفتار: 760
- ولخرجی: 761
- خودبزرگبینی: 761
- ریاکاری: 761
- غرور، خودپسندی و فخرفروشی: 762
- فخرفروشی به قدرت و دانش: 762
- دلبستگی به دنیا: 763
- حسد و طمع: 764
- زناکاری: 765
- میگساری و پلیدیها: 766
- هر نوع آلودگی اخلاقی یا مادی: 767
- دادوستد و کسب حرام: 768
- ثالثا- مباحات: برخورداری از نعمتهای پاکیزه: 769
- مدیریّت بد: 769
- رابعا- مخالفت به دلیل اضطرار: 770
- فصل دوم اخلاق خانواده 772
- حرمت نهادن به زندگی فرزندان: 773
- تربیت اخلاقی فرزندان و تمام خانواده: 774
- ثانیا- وظایف متقابل همسران: 774
- روابطی که حلال شده است: 775
- خصلتهایی که خدا فرمان داده و مستحب است: 776
- مهریّه: 777
- رضای مطلق و متقابل: 777
- شرایط چندهمسری: 778
- ب- زندگی زناشویی: 780
- 2- بقای نسل: 780
- اهداف ازدواج: 780
- مشورت و رضایت دو طرف: 781
- برابری در حقوق و وظایف: 781
- معاشرت نیکو، حتّی در وقت ناراحتی: 782
- برخورد انسانی: 782
- آشتی پس از اختلاف: 782
- مدّت انتظار: 783
- تعیین داور: 783
- ج- طلاق: جدایی بدترین راه است: 783
- سکنا دادن، و رفتار خوش به امید سازش: 784
- زن طلاق گرفته پیش از آمیزش عدّه ندارد: 784
- و یا جدایی که جوازی است برای ازدواج دوباره: 785
- پس از طلاق، یا خوب نگهداری: 785
- حقّ تصرّف در چیزی که مال زن مطلّقه است، نداریم: 785
- طلاق باین نیست، مگر در نوبت سوم: 786
- زن طلاق گرفته حق دارد عوض مهریه را بگیرد: 786
- ثالثا- وظایف شخص نسبت به خویشان: بخشش به دیگر خویشاوندان: 787
- عوض گرفتن، حقّ عموم طلاقگرفتگان است: 787
- وصیّت: 787
- رابعا- ارث: حقّی است نه تنها بر مردان یا بزرگان یا تنها فرزندان: 788
- قانون تقسیم ارث: 788
- ارث لطفی است از طرف خدا، نه حق: 789
- فصل سوم اخلاق اجتماعی 790
- دزدی: 791
- غش: 791
- خوردن مال یتیم: 792
- وام با سود (رباخواری): 792
- اختلاس: 792
- هر نوع تملّک نامشروع: 792
- ستمگری: 793
- خیانت بر امانت و اعتماد: 793
- آزار بیدلیل: 793
- دفاع از خیانتکاران: 794
- کمک در کار بد: 794
- وفا نکردن به عهد و پیمان: 794
- گواهی خلاف: 795
- خیانت و تبهکاری داوران: 795
- مکر و حیله: 795
- بدرفتاری با یتیم و فقیر: 796
- حقپوشی: 796
- بدگویی: 796
- مسخره کردن: 797
- تحقیر مردم: 797
- تجسّس: 797
- افتراء و غیبت: 797
- نسبت زنا دادن: 798
- نیّت بد و زودباوری: 798
- دخالت زیانآور: 799
- تنظیم قرارداد برای رفع نگرانی: 800
- بیتفاوتی در برابر زیان عمومی: 800
- ثانیا- اوامر: 800
- ادای شهادت راست: 802
- وفای به عهد 802
- آشتی دادن افراد: 803
- میانجیگری: 803
- نه به خاطر بدان: 804
- احسان بهویژه بر مستمندان: 804
- دلسوزی متقابل: 804
- به ثمر رساندن اموال یتیمان: 805
- آزاد کردن بردگان: 805
- یا زمینهسازی آزادی ایشان: 806
- گذشت: 807
- نادیده نگرفتن بدی در هیچ حال: 807
- دفع بدی با نیکی: 808
- دعوت به نیکی و نهی از بدی: 808
- گسترش دانش: 809
- دوستی همگان: 810
- برادری و بزرگواری: 810
- 3- ایثار جوانمردانه: 811
- سه موضعگیری با تفاوت در مشروعیّت: 811
- 2- بخشش در حال رفاه: 811
- عدالت، مرحمت و احسان: 811
- شرایط احسان: 812
- بخشندگی یک وظیفه عمومی: 812
- وظیفه همان حدّ وسط است: 812
- 2- فایده احسان: 813
- 3- نوع بخشش: 814
- 4- راه و روش بخشندگی: 814
- ب- بدی نکردن به کسی که چیزی میبخشیم: 815
- راهنمایی به بخشش: 816
- نکوهش اندوختن و بخل ورزیدن: 817
- ثالثا- قوانین ادب: 820
- با صدای کوتاه، و بلند صدا نزدن بزرگان از بیرون خانه: 821
- سلام در وقت ورود: 822
- نشست خوب: 822
- جواب سلام بهتر از آن: 822
- کسب اجازه در هنگام رفتن: 823
- حرف زدن با خوشترین عبارات: 823
- موضوع گفتوگو خیر باشد: 823
- اجرای تصمیم نهایی ...: 824
- فصل چهارم اخلاق دولتمردان 824
- ... برطبق قانون عدل: 825
- اجرای نظم: 825
- حفظ اموال عمومی و تصرّف نکردن آنها: 825
- اقلیّتهای داخل جامعه اسلامی آزادی قانونی دارند: 826
- بهرهمندی از اموال عمومی محدود به توانگران نباشد: 826
- ب- وظایف مردم: نظم: 828
- اتّحاد در پیرامون هدف والا: 828
- اطاعت مشروط: 828
- رایزنی در قضایای عمومی: 829
- آمادگی برای دفاع عمومی: 829
- دوری از فساد: 829
- اجتناب از دوستی با دشمن و ارتباط با او: 830
- رقابت اخلاقی: گسترده نکردن فضای شکست و دورویی و مراجعه به مراجع قانونی 830
- ثانیا- روابط خارجی: 831
- ... هیچ نتیجه خوبی برای اجبار نیست: 832
- ... بدون اجبار: 832
- سفارش به فراخوانی سالم: 832
- ترک استبداد و تبهکاری: 833
- برخورد نکردن با ایمنی از منحرفان: 833
- خوشرفتاری با همسایه، عدالت، نیکوکاری: 833
- ب- در حال دشمنی 834
- جنگ مشروع دو حالت دارد: 834
- یا در اماکن مقدّس: 834
- ترک جنگ در ماههای حرام: 834
- حقّ فرار با دیدن تجاوزگران نیست: 835
- پیکار تنها با طرف مبارزه: 835
- 2- کمک به مستضعفان: 835
- باکی از مرگ نیست که در وقت خود فرامیرسد: 836
- پایداری و اتّحاد: 836
- استقامت و بردباری: 836
- تسلیم نباید شد: 838
- ترس از حیلهگریها و توطئههای کافران: 838
- وفا به شرایط، هرچند مضرّ و ناسازگار باشد: 839
- با خیانت از روی احتیاط روبرو شدن: 839
- وفا به پیمانهای استوار: 839
- روابط برادرانه و انسانی: رابطه مقدّس فوق لحاظ جنسیّت و نوع آدمیان: 840
- فصل پنجم اخلاق دینی 841
- تدبّر در آیات الهی: 842
- اطاعت بیقید و شرط «2» 842
- و مطالعه صنع پروردگار: 843
- سپاسگذاری او به خاطر نعمتهایش: 844
- راضی به قضای پروردگار: 846
- توکّل بر خدا: 847
- نومید نشدن از رحمت او: 847
- وفا به پیمان الهی: 848
- ایمنی از عذاب او! 848
- وابستگی هر کار آینده به خواست خدا: 848
- زیاد سوگند یاد نکردن به نام خدا: 849
- پاسخ ندادن به دشنام مشرکان: 849
- دوری از همنشینی با کسانی که دخالت در آیات خدا میکنند: 849
- تسبیح و تکبیر خدا گفتن: 850
- احترام سوگند را نگه داشتن: 850
- پیوسته به یاد خدا بودن: 850
- ادای نماز و واجبات: 851
- حجّ خانه خدا (دستکم یکبار در تمام عمر): 851
- بازگشت به سوی خدا و درخواست آمرزش او: 853
- درخواست از خدا بین خوف و رجا: 853
- و بالاخره محبّت خدا: 854
- باید محبّت خدا بالاتر از هر چیز باشد: 854
- اجمالی از مهمترین فضایل اسلامی 855
رابعا- ارث: حقّی است نه تنها بر مردان یا بزرگان یا تنها فرزندان:
اشاره
«لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضاً» «1»
«مردان از اموالی که پدر و مادر و نزدیکان به جای میگذارند، سهمی دارند و زنان نیز از آن چه پدر و مادر و خویشاوندان میگذارند، سهمی، خواه آن مال کم باشد و یا زیاد، این سهمی است تعیین شده و لازم الاداء.»
قانون تقسیم ارث:
«وَ لَکُمْ نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصی بِها أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ» «2»
«و برای شما نصف میراث زنانتان است، اگر فرزندی نداشته باشند، و اگر فرزند یا فرزندانی برای آنها باشد (حتّی از شوهر دیگر)، تنها یک چهارم از آن شماست، بعد از پرداخت بدهیهای همسر و انجام وصیّتهای مالی اوست، و برای زنان شما یک چهارم میراث است، اگر فرزندی نداشته باشید و اگر برای شما فرزندی باشد (حتّی از همسر دیگر)، سهم زنان به یک هشتم میرسد، بعد از انجام وصیّتی که کردهاید و ادای دین. اگر مردی از دنیا برود و برادران و خواهران از او ارث ببرند یا زنی از دنیا برود و برادر یا خواهری داشته باشد، هریک از آنها یک ششم مال را به ارث میبرند، امّا اگر بیش از یکی باشند، مجموعا یک سوم میبرند، این در صورتی است که وصیّت قبلا انجام گیرد و دیون از آن خارج شود، این سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است.»
«یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَکَ
__________________________________________________
(1)- نساء (4) آیه 7.
(2)- نساء (4) آیه 12.