- مقدمه 1
- طلیعه 1
- نَسَبِ حضرت خدیجه علیها السلام 2
- کنیه و القاب 2
- سیمای خدیجه علیها السلام در آیینه وحی 4
- خدیجه کبری علیها السلام از دیدگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله 5
- خدیجه مام فضیلتها 6
- ثروتمندترین بانوی دوران 9
- فرزانه قریش 10
- تحریف تاریخ 10
- دوشیزه حجاز 11
- خدیجه علیها السلام و چگونگی شناخت او از پیامبر صلی الله علیه وآله 14
- گامی استوار به سوی زندگی پایدار 16
- انگیزه ازدواج 17
- لحظه انتظار 18
- مهریه حضرت خدیجه علیها السلام 19
- سنّ حضرت خدیجه علیها السلام 19
- تاریخ ازدواج 21
- همسر و هم سِرّ 22
- سرچشمه کوثر 23
- دختران هاله 24
- اوّلیّات حضرت خدیجه علیها السلام 26
- تاریخ وفات 27
- غروب غمبار 27
- سال غم و اندوه 28
- حق شناسی پیامبر صلی الله علیه وآله 28
- پاورقی ها 29
فرزانه قریش
آوازه دختر خویلد در سراسر حجاز پیچید . بازرگانانی که با ثروت او تجارت می کردند ، آوازه او را از مرز حجاز گذراندند و شهرتش را در بلاد اطراف ، به ویژه در سرزمین یمن به گوش سلاطین رساندند .
دلاوریهای پدرش خویلد در برابر « تُبَّع » پادشاه خودکامه یمن(47) از یک سو و دیدار تأثیرگذار وی در کاخ « غُمدان » با « سیف بن ذی یَزَن »
در صَنعاء ،(48) از دیگر سو ، باعث شد که همه اعیان و اشراف یمن ، آرزوی همسری فرزانه قریش را در دل بپرورانند .
ولی حضرت خدیجه هشیارتر از آن بود که با آن ثروت و مکنت و جمال و کمال ، در برابر پیشنهادهای آنان سر فرود آورد . او فقط دل در گرو جوان هاشمی داشت و منتظر روزی بود که در دل امین بنی هاشم راه یابد .
مورّخان ، اتّفاق نظر دارند که در میان اعیان و اشراف منطقه ، صاحب ثروت و صاحب مکنتی نماند ؛ جز اینکه از حضرت خدیجه خواستگاری کرد و او دست ردّ بر سینه همگان زد .(49)
تحریف تاریخ
در طول تاریخ ، همواره قلم در دست چاپلوسان و در خدمت زورمداران بود ، از این رهگذر بسیاری از حقایق مسلّم تاریخ دستخوش تحریف شده و مطالب پوچ و واهی به دست چیره دستان تاریخ ساز رنگ واقعی به خود گرفته ، راه تشخیص را به روی بسیاری از حقیقت جویان بسته است ، فی المثل :
1 . مولای متقیان امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام در داخل کعبه دیده به جهان گشود و هیچ فرد دیگری در این منقبت با او شریک نمی باشد .(50)
حزب قریش به « حکیم بن حزام » نسبت داده اند که او نیز در داخل کعبه متولد شده ، تا این فضیلت علی علیه السلام را کمرنگ نشان دهند و حاکم نیشابوری با قاطعیّت آن را رد کرده است .(51)