- دیباچه 1
- پیش گفتار 3
- مفهوم سیره 5
- فصل اول: کلیات 5
- بدعت در مقابل سیره و سنت 7
- اهمیت و ضرورت پیروی از سیره پیامبر اعظم(ص) 9
- اشاره 10
- فصل دوم: فقرستیزی 10
- 1. واژه شناسی فقر 11
- 2. ملاک ارزیابی فقر 11
- 3. فقر در سرزمین حجاز 13
- اشاره 16
- 4. ریشه شناسی فقر 16
- اشاره 17
- الف) کمبود تولید 17
- یک _ تنبلی و کم کاری 19
- دو _ ضعف مدیریت 23
- سه _ گناه و نافرمانی 25
- چهار _ فقرنمایی 27
- ب) توزیع نامناسب 29
- ج) مصرف نادرست 32
- اشاره 34
- 5. راهکارهای مبارزه با فقر 34
- اشاره 34
- الف) افزایش تولید 34
- یک _ احیای فرهنگ کار و تلاش در جامعه 36
- دو _ ارزش بخشیدن به قشر کارگر 37
- سه _ دمیدن روح معنویت در فعالیت های تولیدی 39
- ب) توزیع عادلانه 41
- اشاره 41
- یک _ ایجاد روابط و ساختارهای اجتماعی مناسب 42
- دو _ گرفتن خمس و زکات از ثروتمندان 45
- سه _ حمایت سیاسی و اجتماعی از محرومان 48
- اشاره 51
- ج) مصرف بهینه 51
- آگاهی از حدّ تعادل و میانه روی 52
- اشاره 55
- فصل سوم: مبارزه با فساد 55
- 1. واژه شناسی فساد 56
- اشاره 56
- الف) مفهوم فساد در قرآن 57
- ب) مفهوم فساد در حدیث 60
- 2. فساد در سرزمین حجاز 61
- اشاره 61
- الف) بت پرستی 63
- ب) جنگ و خون ریزی 64
- ج) تعصب های قومی و قبیله ای 66
- د) سحر، جادو و خرافه 67
- ه_ ) فحشا 68
- 3. ریشه شناسی فساد 69
- 4. راهکارهای مبارزه با فساد 72
- اشاره 72
- الف) آگاه سازی 74
- ب) تزکیه نفس 76
- ج) زمینه سازی برای نیکوکاری 78
- د) مانع سازی 82
- ه_) برخورد عملی 84
- اشاره 84
- یک _ تذکر 85
- دو _ تنبیه و مجازات 87
- اشاره 91
- فصل چهارم: همراه با برنامه سازان 91
- الف) استفاده از منابع محکم و متقن 91
- 1. پیشنهادهای کلی 91
- ب) افشای جریان های انحرافی 92
- ج) معرفی آموزه های مرتبط با فقر و فساد 93
- 2. پرسش های کارشناسی 95
- 3. پرسش های مردمی 96
- کتاب نامه 98
در فضای کره زمین و جنگل ها، رودخانه، دریاها، بارندگی ها و دمای هوا پدید آمده است، همگی مصداقی از فساد به شمار می آیند و از نظر علل و عوامل پیدایش، شبیه دیگر انواع فساد هستند.
امام صادق(ع) درباره پیدایش فساد در دریاها می فرماید:
زندگی موجودات دریا، از باران است، پس هنگامی که باران نبارد، هم خشکی ها و هم دریاها به فساد کشیده می شود و این هنگامی است که گناهان زیاد شده باشد. (1)
2. عامل اصلی پیدایش هر نوع فساد، اعمال و رفتار خود انسان هاست؛ «ظهر الفساد فی البرِّ والبحرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ». (روم:41) انسان به دلیل نیرویی که خداوند به او بخشیده است؛ یعنی نیروی اراده و اختیار، هم می تواند به امور خیر و صلاح بپردازد و هم می تواند فساد و تباهی برپا کند. ازاین رو، در علت یابی فساد، اندیشه جبرگرایی نادرست است و نباید فشارهای ناشی از عوامل درونی یا بیرونی را دلیل اصلی پیدایش فساد دانست.
3. تعبیر «فی الارض» که در آیه بعد آمده، بیانگر آن است که آثار این دسته از فسادها به سرعت در زمین منتشر می شود و گریبان دیگران را نیز خواهد گرفت. بنابراین، فساد امری فردی نیست که بتوان به آسانی از آن چشم پوشید، بلکه جنبه عمومی و همگانی دارد و به همین دلیل، مجازات آن بسیار شدید است.
در احکام قضایی اسلام نیز واژه «مفسد فی الارض» برای اشاره به همین معنا به کار می رود. مفسد فی الارض، کسی است که به جان، مال یا آبروی دیگران تجاوز کرده و امنیت و آسایش عمومی را به خطر انداخته است.
1- . تفسیرالمیزان، ج 16، ص 210.