- دیباچه 1
- اشاره 7
- سال اول هجری 13
- سال دوم هجری 14
- سال سوم هجری 16
- سال چهارم هجری 16
- سال پنجم هجری 17
- سال ششم هجری 18
- سال هفتم هجری 18
- سال هشتم هجری 19
- سال نهم هجری 20
- سال دهم هجری 20
- سال یازدهم هجری 21
- اشاره 22
- درآمد 23
- (1) لباس و پوشش 26
- آینه نبی صلی الله علیه و آله 26
- (2) خوردن و آشامیدن 29
- (3) بهداشت 33
- (4) آراستگی 36
- (5) خواب و استراحت 38
- (6) توکل 40
- (7) خداترسی و ذکر مدام 42
- (8) قرآن خواندن 45
- (9) عبادت رسول اللّه صلی الله علیه و آله 47
- (10) نیایش 50
- (11) نمازگزاری 53
- (12) روزه 56
- (13) هم رنگی و دوری از تکلّف 59
- (14) انجام کارهای شخصی 62
- (16) شوخ طبعی 65
- (18) نظم و انضباط 74
- (19) قناعت و ساده زیستی 79
- (21) محکم کاری 83
- (22) خوش رویی 85
- (23) خویشتن داری 88
- (25) حیای رسول اللّه صلی الله علیه و آله 91
- (26) شرح صدر و گذشت 93
- (27) صلابت و قاطعیت رسول اللّه صلی الله علیه و آله 97
- (28) زهد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله 100
- (29) خشوع 106
- (30) فروتنی 107
- (31) صبر و تحمل 109
- (32) وقت شناسی 112
- (33) عزت نفس 114
- (34) توبه و استغفار 116
- (35) سخاوت رسول اعظم صلی الله علیه و آله 120
- (36) شجاعت 121
- (37) تکبر گریزی 123
- (38) علم پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله 126
- (39) گناه گریزی 127
- (40) انس با خدا 129
- (41) تکریم دیگران 131
- (42) مدارا 134
- (43) خاموشی 136
- (44) دوراندیشی 138
- (45) فصاحت و بلاغت 140
- (46) علاقه به زادگاه 142
- (47) بزرگواری و چشم پوشی 143
- (48) امانت داری 146
- (49) راستگویی 148
- (50) یکسان نگری 149
- (52) غیبت گریزی 153
- (53) وفای به عهد 155
- (54) گریستن بر فراق خویشاوندان 157
- (55) بخل گریزی 160
- (56) مسافرت 161
- (57) شبانی 165
- (58) تجارت 167
- (59) رأفت به حیوانات 169
- فصل دوم: اخلاق خانوادگی 171
- (60) کودکی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله 171
- (61) پاسداشت مقام مادر 173
- (62) همسر گزینی 175
- (63) مهریه (مادی و معنوی) 180
- (64) ازدواج های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله 182
- (65) پذیرش شفاعت همسر 183
- (66) همسر داری 184
- (67) کار در خانه 188
- (68) احترام به زنان 189
- (70) رعایت عدالت میان فرزندان 194
- (71) احترام به دیگران 196
- فصل سوم: اخلاق اجتماعی 196
- (72) همسایه داری 199
- (74) درک جوانان 203
- (75) پاسداشت کهن سالان 208
- (76) یتیم نوازی 209
- (77) میهمان دوستی 211
- (79) مسکین نوازی 216
- (81) مردم داری 221
- (82) رعایت حقوق دیگران 223
- (83) وفاق و هم گرایی 226
- (84) ارزش مداری 227
- (85) تعاون و همیاری 229
- (86) حفظ حریم ها در معاشرت 231
- (87) خطاپوشی 233
- (88) ادای حقوق دوستان 234
- (89) رعایت حال نمازگزاران 236
- (90) عیادت و پرستاری از بیمار 237
- (91) دانش پروری 242
- (92) موعظه و پند دهی 244
- (93) مشورت و نظر سنجی 246
- (95) مسئولیت پذیری 251
- (96) میانه روی در زندگی 252
- (97) کار و تلاش 254
- (98) ورزش و پرورش جسم 257
- (99) قانون گرایی 259
- 100 پیش گیری از تبعیض 260
- 101 برخورد با حیف و میل بیت المال 261
- 103 سازش ناپذیری 265
- 104 مبارزه با تبعیض نژادی 267
- 105 رفتار با اسیران 270
- 106 داوری خردمندانه 274
- 108 پیمان برادری 276
- 109 بت زدایی 277
- 111 امان دادن به دشمن 280
- 113 مهربانی با اقلیت های مذهبی 283
- 112 تألیف قلوب 283
- واپسین کلام 288
- رفتار رسول اعظم صلی الله علیه و آله به توصیف امام حسن و امام حسین علیه السلام 288
- رفتار رسول اعظم صلی الله علیه و آله به توصیف امام خمینی رحمه الله 291
- انسان سازی 291
- تزکیه نفس 291
- مکارم اخلاق و تقوا 291
- نشان دادن راه، از ظلمت به نور 292
- پیامبر صلی الله علیه و آله از نگاه چند تن از اندیشمندان غربی 292
نمی شنوند و مشرکان گفتند: دل های ما از قبول دعوتت، سخت محجوب و گوش ما از شنیدن سخنت، سنگین و میان ما و تو حجاب است. تو به کار دین خود بپرداز و ما هم البته به کیش خویش عمل می کنیم. ای رسول ما! به امتت بگو که من هم مانند شما بشری هستم، جز آنکه مرا وحی می رسد که پروردگار شما خدای یکتای بی همتاست. پس همه مستقیم به راه دین او بشتابید و از او آمرزش بخواهید و وای به حال مشرکان.(1)
قریش برای آنکه کیش و آیین بت پرستی خود را حفظ کند و مانع نابودی آن شود، عده ای از سران و بزرگان خود را به نام های اسود بن مطلب، ولید بن مغیره، امیه بن خلف و عاص بن وائل نزد رسول اللّه صلی الله علیه و آله فرستادند. آنها گفتند: ای محمد! بیا با هم خدای تو را پرستش کنیم و سپس با هم خدای ما را بپرستیم و در یک امر مشترک باشیم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله این پیشنهاد باطل آنها را مثل پیشنهادهای دیگرشان نپذیرفت.
104 مبارزه با تبعیض نژادی
رسول اکرم صلی الله علیه و آله با عقل رشید و وجدان سلیم دریافته بود که افراد بشر در اصل طینت و مواهب فطری نظیر یکدیگرند و همه آنان دارای روح و اراده و عواطف و احساسات انسانی هستند. بنابراین، تفاوت در نژاد، رنگ، زبان و زاد بوم و حتی امتیاز در دانش نیز نمی تواند منشأ تبعیض در حقوق باشد. پس چرا بعضی از افراد بشر، بعضی دیگر را به بردگی می گیرند و علاوه بر سلب آزادی، آنها را از تمام حقوق بشری، محروم می کنند؟ او نیک می دانست که زدودن یک فکر هزاران ساله که در ذهن هر دو دسته اربابان و بردگان رسوخ کرده است، جز با فرهنگ سازی میسر نمی شود. با وضع ماده قانونی، بدون ضمانت اجرا از درون آدمی، یک نظام طبقاتی ریشه دار را نمی توان از میان برداشت؛ چون اربابان، این ستم فاحش را جزو حقوق اساسی خود می پنداشتند. بردگان نیز به حکم عادت و مرور زمان، نیروی اراده شان از کار افتاده و قدرت استقلال و حس آزادگی و آزاد زیستن در وجودشان تخدیر شده بود و باور کرده بودند که حق حیاتشان در همین وضعیت مرگ آور است. پس باید این مشکل اجتماعی را به تدریج و با تدبیری حکیمانه حل می کردند.
1- خاتم پیامبران، ج 1، ص 671 .