فرهنگ اخلاقی معصومین علیهم السلام حرف (آ) صفحه 15

صفحه 15

واژه آبرو

واژه آبرو مرکّب از «آب» و «رو» (روی) به معنای اعتبار، حرمت، شرف، وجاهت، عِرض (1) بوده و معادل عربی آن، «ماءالوجه» است. در روایات، بیش تر از واژه «عِرض» برای این معنا به کار رفته و کاربرد آن از «ماءالوجه» بیش تر است. البته هیچ یک از این دو واژه، در قرآن نیامده است. «وجیه» به معنای آبرومند تنها دوبار در قرآن کریم آمده است. (آل عمران: 45؛ احزاب: 69) افزون بر این، واژگانی از ماده «عفّ»، به معنای خودداری از کار زشت و جلوگیری از تمایلات درباره حفظ آبرو و از مادّه «فضح»، به معنای پرده برداشتن از روی عیب دیگری و آشکار کردن عیوب او برای ریختن آبروی دیگران به کار می رود. این واژه یک بار در قرآن به شکل «لا تفضَحون» (حجر: 68) از زبان لوط علیه السلام نقل شده است. برخی واژگان دیگر مرتبط با آبرومندی و بی آبرویی عبارت است از واژگانی که از ماده «کرامت»، «حب» «عزّه» و مشتقات آن می آید. واژه «ذلّه» نیز که در برخی موارد به معنای خواری است، متضاد این واژه به شمار می رود. (2)

گلبانگ حدیث

امام علی علیه السلام فرمود:

اَلْجُودُ حارِسُ الْأَعْراضِ. (3)

بخشندگی، نگهبان حیثیت ها است.


1- دهخدا، ج 1، ص 21، واژه «آبرو».
2- هم زمان با بازنگری این مجموعه پیش از چاپ، کتاب جدیدی به نام «دایره المعارف قرآن کریم» به جامعه فرهنگی عرضه شد. بنابراین، بحث های قرآنی آن می تواند تکمیل کننده بعضی از عنوان های این مجموعه باشد.
3- میزان الحکمه، ج 8 ، ص 3550، ح 12155.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه