فرهنگ اخلاقی معصومین علیهم السلام حرف (آ) صفحه 174

صفحه 174

برخی مسئولیت های دولتی و حکومتی نیز به وی واگذار شده بود. وقتی درویش وارد کاشان می شود و این شکوه و جلال و این رفت و آمد را می بیند، مقداری نسبت به ملااحمد بدبین شده و از ارادتش کاسته می شود.

او روز سوم از ملااحمد اجازه رخصت می طلبد و می گوید که تصمیم دارد به سفر کربلا برود. ملا احمد چون از قصد وی آگاه می شود، اظهار تمایل می کند که او را در این سفر زیارتی همراهی کند. درویش قبول می کند، ولی با توجه به خیال بافی خویش می پرسد: چند روز باید صبر کنم تا خودت را آماده سفر کنی؟ ملااحمد می گوید: همین الان مهیا هستم.

این وضع سبب شگفتی درویش می شود. در هر صورت با هم از کاشان خارج می شوند. وقتی به نزدیکی قم می رسند، برای رفع خستگی در کنار چشمه ای به استراحت می پردازند. در آن وقت، درویش متوجه می شود که کشکول خود را در کاشان جا گذاشته است. پس به شدت ناراحت می شود. ملااحمد هر چه دلداری می دهد، درویش آرام نمی گیرد و می گوید: من باید به کاشان برگردم و کشکول خود را به همراه بیاورم. ملااحمد نراقی فرصت را غنیمت می شمرد و درویش را از کنه ماجرا آگاه می کند. (1)

هر چه بندت کرد سجن است ای پسر!

خواه زندان باشد و خواه تخت زر

آموزه ها

1. در پی آسایش بودن و طلب راحتی از امور فطری انسان است. نکته مهم


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 30/2/81 ، ویژه نامه فاضلین نراقی.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه