فرهنگ اخلاقی معصومین علیهم السلام حرف (آ) صفحه 8

صفحه 8

آشنایی با چند اصطلاح

اشاره

اکنون پس از بیان این نکته ها به بررسی چند واژه و اصطلاح می پردازیم که در این فرهنگ، با آن ها برخورد می کنیم.

اخلاق

اخلاق جمع واژه خُلق است که در زبان فارسی به خوی تعبیر می شود و عبارت است از ویژگی خاصی که در روح آدمی نفوذ کرده باشد. به کمک آن ویژگی است که کارهای متناسب با آن، به آسانی از آدمی سر می زند. اگر آن ویژگی، منشأ کارهای خوب و پسندیده گردد. به آن خلق و خوی نیک و زیبا گویند و هرگاه منشأ کارهای زشت و ناپسند گردد، به آن خلق و خوی زشت و نا زیبا گویند. (1)

ادب

به چیزی که شایسته و سزاوار یک شی ء یا یک شخص باشد و رعایت گردد، ادب گویند. (2)

علامه طباطبایی رحمه الله در مورد معنای ادب می نویسد:

ادب بنابر آن چه از معنایش به دست می آید، عبارت است از: هیأت صورتِ زیبایی که شایسته یک کار و عمل مشروع است. مشروعیت این کار مشروع یا در دین ثابت است یا نزد عقلا در جوامع بشری، مثل: آداب دعا، آداب دیدار و ملاقات با دوستان. به عبارت دیگر می توان گفت: ادب عبارت است از ظرافت و زیبایی کار. (3)


1- در کتاب «مفردات الفاظ القرآن»، به رابطه خَلق و خُلق، اشاره لطیفی شده است: «و الْخَلقُ وَ الخُلْقُ فی الاصل واحدٌ، کالشّرب و الشُّربِ وَ الصَّرمِ وَ الصُّرمِ، لکن خُصَّ الخَلْقُ بالهیئاتِ و الاشکالِ و الصُّوَر المُدرِکُهِ بالبَصَر و خُصَّ الخُلق بِالْقوی و السَّجایا المدرکه بالبصیره.» نک: ذیل ماده «خَلْق».
2- المنجد فی اللغه الادب، ج الآداب: «یطلقونها علی ما یلیق بالشی ء او الشخص».
3- سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، عربی، ج 6، ص 256، کلامٌ فی معنی الادب.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه