عالی همتان: کار و همت در سخن و سیره اندیشمندان و عارفان مسلمان صفحه 54

صفحه 54

سوی بستگانش می رسید اکتفا می کرد. خود آن مرحوم می فرمود: در غربت، سالیان درازی در نهایت تنگ دستی تحصیل می کردم و از خیلی چیزها محروم بودم. شبی در فصل زمستان، مشغول مطالعه بودم که دیدم از طبقه دوم مدرسه، پوست هندوانه ای از اتاق طلاب به صحن مدرسه پرتاب شد و بوی هندوانه در حجره پیچید. یک قطعه کوچک از پوست هندوانه را برداشتم و شستم و به دندان کشیدم تا به نفس خود پاسخ گفته باشم.

این همه رنج، فقر و نداری، نتوانست در عزم استوار وی برای پیمودن راه دشوار اجتهاد کمترین خللی بیفکند.

آن مرحوم همان گونه که در تحصیل علم، گرم و پرکار بود، در تزکیه نفس و سلوک معنوی نیز کوشش بسیار داشت و در هر جبهه ای از جبهه های نظری و عملی که وارد می شد، تلاش و پشتکاری شگرف همراه با شهامت و شجاعتی مثال زدنی از خود نشان می داد.

چنان که در عصر پرآشوب مشروطه، که به تعبیر شیخ شهید، کودکان را جوان و جوانان را پیر ساخت، از انجام تکلیف شرعی که حکم استقبال از مرگ را داشت، باز نایستاد و شهر زنجان و حومه آن، شاهد مبارزات سخت آن فقیه استوار و دوراندیش بود. به یُمن همین همت بود که منطقه حساس زنجان را، در کشاکش سخت مشروطه، دست کم تا زمان سقوط پایتخت، از رخنه آنچه به زیان اسلام و ایران می انگاشت، حفظ کرد.

درباره لزوم جدیت طلاب به تحصیل علوم تا رسیدن به مقام عالی اجتهاد، و ضرورت یاری دیگران به آنان، در رساله عملیه خود فرموده است:

«بدان که اجتهاد در این زمان ظاهراً واجب عینی شده؛ به جهت اینکه این قدر مجتهد نیست در این زمان، که کفایت مردم کند... پس اکثر طلاب که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه