کرامت انسان از دیدگاه خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله صفحه 67

صفحه 67

در جریان اسلام آوری قبیله اوس معروف است که رئیس قبیله پیش تر، مسلمان شده بود. او از آنها ناامید شده بود و تقاضای نفرین از جانب پیامبر را داشت، ولی پیامبر درباره آنها دعای خیر کرد و فرمود: «خدایا قبیله اوس را هدایت فرما.» رئیس قبیله را نیز به رفق و مدارا سفارش کرد.(1)

سه _ مدارا با مردم (مهربانی)

سه _ مدارا با مردم (مهربانی)

در رسالت پیامبر هیچ گونه سرزنشی که به تنفرزایی بینجامد، وجود نداشت. آن حضرت رسالت خود را چنین ترسیم کرده بود: «اِنَّ اللّهَ أَرْسَلَنی مُبَلِّغا وَلَمْ یُرْسِلنی مُتَعَنِّتا؛ همانا خداوند مرا برای تبلیغ فرستاده است، نه برای سرزنش و عیب جویی.»(2) تبلیغ و هدایت و تربیت مردم، با سرزنش و عیب جویی از آنها تعارض دارد. پیامبر می فرمود: «بُعِثْتُ لِلْحِلْمِ مَرْکَزا؛ من برانگیخته شدم تا مرکز بردباری باشم.»(3) روزی عربی بیابان گرد نزد حضرت محمد صلی الله علیه و آله آمد و از وی چیزی خواست. آن حضرت چیزی به او داد، ولی آن مرد راضی نشد و شروع به ناسپاسی کرد. اصحاب پیامبر به خشم آمدند وقصد برخورد با او را داشتند، ولی پیامبر با اشاره آرامشان کرد. سپس اعرابی را با خود به خانه برد و دیگری مقدار دیگری به او داد و پرسید: «آیا راضی شدی؟» مرد عرب که وضع زندگی پیامبر و بزرگواری او را دیده بود، گفت: آری، خدا خیرت دهد. آن گاه پیامبر به او گفت: «آنچه در مقابل من گفتی، در مقابل اصحابم بگو تا خشم آنها از تو فرونشیند.» اعرابی پذیرفت و روز بعد به مسجد آمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به اصحاب خویش کرد و فرمود: «این مرد


1- سیره ابن هشام، ج 2، ص 21.
2- کنز العمال، ج 3، ص 33.
3- امام صادق علیه السلام، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، بیروت، مؤسسه اعلمی، 1400 ه_ . ق، ص 155.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه