حکیمانه: مجموعه لطایف و حکایات ... صفحه 66

صفحه 66

دست او رها شد، ولی وقتی حرص غلبه کند، نه می توان از او گریخت و نه امان می دهد و هر قدر مال به او بخشیده شود، بیشتر می خواهد و تا انسان را به هلاکت نرساند، بازنمی گردد».(1)

ظریفی گوید: «نشانه حرص و طمع در غذا خوردن این است که یک لقمه در دهان گذاری و بجوی و لقمه دیگر را آماده سازی و دو چشمت در لقمه دیگر باشد».(2)

بزرگی گفته است: «بدبختی مردم از حرص آنهاست. همچنان که گازانبر زر را می برد، حرص نیز دل حریص را می برد؛ زیرا عمر به سبب حرص کاهش می یابد و حرص کم نخواهد شد».(3)

47. حسد

واعظی گفت: «شیطان، مجاهدات عابدان و صفای عارفان را تیره می دارد؛ زیرا آنان را در جامه ای می بیند که روزی از آنِ او بود و آنان را به ولایتی در نازش می بیند که او داشت. واضح است هر آن که از ولایتی عزل شود، با آن کسی که به جای وی بنشیند، دشمنی کند».(4)

حکیمی گفت: «جز حسود، ستمگری را ندیدم که همانند ستم دیده باشد».(5)

مردی به شیطان رسید و به او گفت: «از تو خواهشی دارم و آن اینکه من عموزاده ای دارم که سخت توانگر است و در حق من نیکی های بسیار کرده است و من از مال او بهره های فراوان برده ام، ولی می خواهم که نعمتش زوال گیرد اگر چه من خود


1- . اندرز حاکمانه، ص 76.
2- . گنجینه لطایف، ص 125.
3- . اندرز حاکمانه، ص 78.
4- . کشکول، ص 330.
5- . همان، ص 357.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه