راه روشن: ترجمه المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء جلد 1 صفحه 112

صفحه 112

علم نوشتن خطّ است،جز این که آن ضروری نیست،چه اگر بتوان همۀ آنچه را شنیده می شود از بر کرد به نوشتن نیازی نیست،لیکن چون مردم غالبا در این امر ناتوانند نوشتن ضرورت یافته است.

4-متمّمات:این علوم بر دو قسمند یا مربوط به دانستن قرآن می باشند که این خود سه گونه است:

اوّل-آنچه مربوط به الفاظ قرآن است مانند علم قرائت و مخارج حروف.

دوّم-آنچه مربوط به معانی قرآن است،مانند علم تفسیر،چه مستند این علم نیز نقل است،و مجرّد لغت کافی نیست.

سوّم-آنچه مربوط به احکام قرآن است،مانند شناخت ناسخ و منسوخ، خاصّ و عام،نصّ و ظاهر،و چگونگی به کارگیری برخی آیات نسبت به بعضی آیات دیگر،و این را علم اصول فقه نامیده اند،و سنّت را نیز شامل است.

قسم دوّم متمّمات علومی است که مربوط به اخبار و آثار است،مانند علم رجال و نامهای آنها،علم به نامهای صحابه و صفات آنها،علم به عدالت راویان و احوال آنان برای شناخت ضعیف آنها از قوی،علم به عمرهای راویان برای دانستن حدیث مرسل از مسند و آنچه به این امر مربوط است.

این ها علوم شرعی هستند،و همۀ آنها دانشهایی پسندیده اند،بلکه همگی واجب کفایی می باشند.

فصل:علم به قرآن منحصر به روایات معصومین(علیهم السلام)است

(1)می گویم:آنچه ابو حامد گفته است که علم به معانی قرآن و تفسیر آن تکیه بر نقل دارد درست است،لیکن منظور او از نقل،روایاتی است که از صحابه و تابعانی نقل شده است که قرآن را بیشتر بنا بر آرای خود تفسیر کرده اند؛ همانهایی که روا نیست بر گفته ها و دینداری آنها اعتماد کرد.امّا این که گفته است علم مربوط به احکام قرآن و سنّت اعمّ از ناسخ و منسوخ،عام و خاصّ و جز این ها از طریق علمی که اصول فقه نامیده شده است دانسته می شود،درست نیست،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه