راه روشن: ترجمه المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء جلد 1 صفحه 560

صفحه 560

این از ضرورتهای فتواست،امّا کسی که اسرار نماز را دریافته می داند که غفلت ضدّ آن است و ما در کتاب قواعد العقائد در باب تفاوت علم باطن و ظاهر گفته ایم که نارسایی و ناتوانی مردم از درک حقایق یکی از اسبابی است که مانع است از این که هر چه از اسرار شرع مکشوف و معلوم می شود گفته شود،بنابراین باید به همین مقدار از بحث بسنده کنیم،چه مرید خواهان راه آخرت را همین اندازۀ کافی است و با مجادله گر فتنه جو در اینجا قصد بحث و گفتگو نداریم.

خلاصۀ سخن این که حضور قلب به منزلۀ روح نماز است،و کمترین رمق باقیمانده از آن همان حضور قلبی است که به هنگام گفتن تکبیره الاحرام باید وجود داشته،و نقصان آن موجب هلاکت می باشد،و به اندازه ای که افزایش پیدا می کند روح در اجزای نماز گسترش می یابد.و چه بسیار زندۀ بی حرکت که به مرده نزدیکتر است،و نماز کسی که در سرتاسر آن جز در حال گفتن تکبیره الاحرام غافل است مانند زنده ایست که فاقد حرکت باشد.

معانی باطنی که نماز به آنها کامل می شود

اشاره

(1)بدان که تعبیرهای بسیاری از این معانی شده است لیکن می توان آنها را در شش عنوان گرد آورد که عبارتند از حضور قلب،تفهّم،تعظیم،هیبت،امید و شرم.ما اکنون چگونگی و اسباب و طریق تحصیل آنها را شرح می دهیم:تعریف آنها:

اوّل-حضور قلب:مقصود از آن این است که دل از غیر آنچه به آن مشغول و زبانش بدان گویاست فارغ بوده و علم او با فعل و قولش قرین باشد،و اندیشه اش در غیر این دو جریان نداشته باشد،و هرگاه اندیشه اش از غیر آنچه به آن مشغول است منصرف شد،و ذکر آنچه در آن است در دلش ثابت گردید،و از هیچ چیز آن غافل نشد حضور قلب پیدا کرده است.

دوّم-تفهّم:و آن عبارت از فهمیدن معنای سخن و امری غیر از حضور قلب است،زیرا بسا دل با لفظ هماهنگ بوده و با معنای آن حضور نداشته باشد.

منظور ما از تفهّم این است که دل معنای الفاظ را بداند،و این از مواردی است که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه