- کتاب محبّت و شوق و رضا و انس 1
- اشاره 1
- شواهدی از شرع در محبّت بنده نسبت به خداوند 3
- تحقیق معنای محبّت بنده نسبت به خداوند 7
- حقیقت محبّت و اسباب آن 7
- روشن است که نخستین محبوب در نزد هر زنده ای نفس و ذات خود اوست 9
- سبب دوم احسان است، 11
- سبب سوم- 11
- سبب چهارم-در بیان معنای حسن و جمال است. 12
- سبب پنجم-مناسبت پوشیده میان دوستدار و محبوب است، 15
- اشاره 16
- بیان آن که تنها خداوند مستحقّ محبّت است 16
- امّا سبب اوّل-و آن عبارت است از محبّت انسان به ذات 17
- امّا سبب دوّم-و آن محبّت او نسبت به کسی است که به وی نیکی و با مال خود با او 18
- امّا سبب سوّم-و آن عبارت از آن است که نیکی کننده را دوست بداری، 20
- امّا سبب چهارم-و آن عبارت از دوست داشتن هر صاحب جمالی است 21
- امّا سبب پنجم برای دوستی وجود مناسبت و مشابهت است، 26
- بیان آن که لذت نظر بر وجه کریم حق تعالی بزرگترین لذات است 28
- سبب آن که لذّت نظر در آخرت افزون از لذّت معرفت در دنیاست. 36
- اسبابی که مایه افزایش محبّت خداوند است 47
- سبب تفاوت مردم در دوستی خداوند 55
- سبب قصور مردم از درک معرفت خداوند 56
- بیان معنای شوق به خداوند 60
- محبّت خداوند نسبت به بندگانش و معنای آن 70
- نشانه های محبّت بنده نسبت به خداوند 75
- بیان معنای انس با خدا 89
- بیان معنای انبساط و تجرّی که ثمرۀ غلبۀ انس است. 91
- در بیان معنای رضا به قضای الهی و حقیقت و فضیلت آن 97
- اشاره 97
- بیان فضیلت رضا 98
- بیان حقیقت رضا و تصوّر آن در چیزی که خلاف خواهش نفس است 103
- بیان آن که دعا با رضا تناقض ندارد و دعاکننده را از مقام رضا بیرون نمی برد 108
- بیان آن که گریز از شهرهایی که گمان ارتکاب گناه در آنها می رود و نکوهش 112
- کتاب نیّت و صدق و اخلاص 115
- اشاره 115
- اشاره 116
- باب اول 116
- بیان حقیقت نیّت 120
- بیان رمز قول پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله که:«نیّت مؤمن بهتر از عمل اوست» 124
- بیان اعمالی که مربوط به نیّت است 129
- بیان آن که نیّت در اختیار آدمی نیست 137
- اشاره 142
- باب دوم 142
- بیان حقیقت اخلاص 146
- بیان درجات شائبه ها و آفتهایی که به اخلاص آسیب می رساند 151
- بیان حکم عمل مشوب و استحقاق ثواب بر آن 155
- فضیلت صدق 159
- باب سوم 159
- اشاره 159
- بیان حقیقت صدق و معنا و مراتب آن 161
- اشاره 170
- کتاب مراقبه و محاسبه 170
- مرابطه اوّل مشارطه است 172
- فضیلت مراقبه 178
- مرابطه دوم مراقبه است 178
- اشاره 178
- حقیقت مراقبه و درجات آن 179
- مراقبه به هنگام شروع در عمل 187
- اشاره 190
- مرابطۀ سوم محاسبه نفس پس از عمل است 190
- بیان حقیقت محاسبه پس از عمل 192
- مرابطۀ چهارم مجازات نفس در برابر کوتاهیهای آن است 194
- مرابطۀ پنجم مجاهده است 195
- مرابطۀ ششم در نکوهش و سرزنش نفس است 208
- کتاب تفکّر 222
- اشاره 222
- فضیلت تفکّر 223
- بیان حقیقت تفکّر و ثمرات آن 227
- بیان موارد تفکّر 230
- بیان چگونگی تفکّر در مخلوقات خداوند 244
- کتاب ذکر مرگ و آنچه پس از آن است 270
- اشاره 270
- باب اول 272
- اشاره 272
- بیان فضیلت ذکر مرگ به هر گونه که باشد 273
- بیان طریق تحقّق دادن یاد مرگ در دل 277
- اشاره 278
- باب دوم 278
- فضیلت کوتاهی آرزو: 278
- سبب درازی آرزو و درمان آن 280
- بیان مراتب مردم در درازی و کوتاهی آرزو 283
- بیان شتافتن به عمل و پرهیز از آفت تأخیر 285
- اشاره 287
- باب سوّم 287
- آنچه از احوال محتضر به هنگام مرگ مستحب است 298
- بیان حسرت آدمی به هنگام دیدن فرشتۀ مرگ 302
- باب چهارم 305
- باب پنجم 321
- اشاره 321
- باب ششم 321
- بیان احوال قبر و گفتار عارفان بر قبور 323
- بیان گفتار عارفان به هنگام مردن فرزند 326
- بیان زیارت قبور و دعا برای میّت و آنچه بدان مربوط است 328
- باب هفتم 333
- اشاره 333
- گفتار گور با مرده 342
- بیان عذاب قبر 342
- بیان سؤال منکر و نکیر و صورت آنها و فشار قبر 350
- اشاره 353
- باب هشتم 353
- بیان خوابهایی که کاشف احوال مردگان است،و ذکر اعمالی که در آخرت 359
- بیان نفخۀ صور 360
- زمین محشر و اهل آن 364
- عرق اهل محشر 369
- طول روز قیامت 370
- روز قیامت و سختیها و نامهای آن 372
- چگونگی سؤال 375
- چگونگی میزان(ترازو) 383
- مطالبه کنندگان و ردّ مظالم 384
- چگونگی صراط 389
- چگونگی شفاعت 394
- چگونگی حوض 397
- چگونگی دوزخ و هولها و عذابهای آن 399
- چگونگی بهشت و نعمتهای آن 412
- چگونگی دیوار بهشت و زمین و نهرها و درختان آن 417
- چگونگی لباس بهشتیان و فرشها و تختها و پشتیها و خیمه های آنها 419
- چگونگی خوراک بهشتیان 420
- اوصاف حور العین و ولدان 421
- سخنان متفرقه ای که از اوصاف بهشتیان در اخبار آمده است 423
- گستردگی رحمت خداوند 430
لاهوت درآمده است،و برخی گفتند:ناسوت با لاهوت متّحد شده است،امّا آنانی که تشبیه و تمثیل و حلول و اتّحاد را محال دانستند و حقیقت این سرّ بر آنها روشن شده بود،از همۀ این گروهها کمتر بودند.
آنچه از اسباب محبّت روشن است همینها بود که ذکر شد و همگی به طور حقیقت نه مجاز،و در بالاترین درجات نه پایین ترین درجات،نسبت به حق تعالی مناسب و شایسته اند، بلکه آنچه در نزد ارباب بینش معقول و مقبول است تنها محبّت خداوند است و بس،چنان که در نزد کوردلان تنها محبّت غیر خداوند مقبول و ممکن است و بس.
سپس کسی که یکی از آفریدگان را به سبب یکی از این اسباب دوست بدارد،قابل تصوّر است که دیگری را نیز به مشارکت او در این سبب دوست بدارد،امّا شرکت در دوستی نقص و بیانگر کمبود کمال است و هیچ کس در صفت محبوبی متفرّد و یگانه نیست،جز آن که در چیزی که مایۀ محبوبیّت اوست،شریک و نظیری برای او یافت می شود و اگر یافت نشود امکان آن وجود دارد،جز در مورد حق تعالی،چه او موصوف به صفاتی است که نهایت جمال و کمال است و در آنها چه از نظر وجود و چه بر حسب امکان،هیچ شریکی ندارد.از این رو در محبّت او مشارکت صورت نمی گیرد و نقصان به محبّت او راه نمی یابد،چنان که در صفات او نیز شرکت راه ندارد.بنابراین اوست که مستحقّ اصل دوستی و کمال دوستی است،استحقاقی که به هیچ روی کسی را در آن مشارکتی نیست.
بیان آن که لذت نظر بر وجه کریم حق تعالی بزرگترین لذات است
(1)بدان لذّتها تابع ادراکاتند و انسان جامع همۀ قوا و غریزه هاست و برای هر قوّت و غریزه ای لذّتی است.لذّت هر کدام از آنها در آن است که به مقتضای طبعی که بر آن آفریده شده است آن لذّت را بیابد،چه این غریزه ها بیهوده در انسان خلق نشده اند؛بلکه هر نیرو و غریزه ای برای کاری که مقتضای طبع آن است،آفریده شده است.فی المثل غریزۀ خشم برای تشفّی و انتقام در انسان خلق شده و لذّت آن در غلبه و انتقام می باشد که مقتضای طبع آن است.غریزۀ شهوت طعام برای آن آفریده شده تا غذایی که قوام بدن به آن است به دست آورده شود.لذا لذّت آن در رسیدن به غذاست که مقتضای طبع آن است.همچنین لذّت قوای شنوایی و بینایی و بویایی در دیدن و شنیدن و بوییدن است و هیچ یک از این غریزه ها نسبت به مدرکات خود از درد و یا لذّتی خالی نیست.همچنین در دل غریزه ای است که نور الهی گفته می شود،چه خداوند فرموده است: