- مقدمه 1
- سه دختر زیبای خدا 2
- به سوی خانه پاکدامن 13
- راز دل با که بگویم ؟ 19
- میخواهم برایت زن بگیرم ! 26
- درختی که به یکباره سبز شد ! 29
- برای بانو خبری خوش آوردم ! 38
- فقط به خاطر تو 42
- وقتی خورشید شیفته تو شد 56
- این خانه، خانه توست 65
- دستهای مهربان تو کجاست ؟ 73
- از دختران خدا دفاع کنید ! 84
- خداحافظ ای سیاست پنبهای ! 98
- حماسه‌ای که تو آن را آفریدی ! 108
- آخرین لبخند آسمان 120
- منابع 129
- اشاره 145
- سامانه پیامکوتاه 30004569 145
- درباره نویسنده 145
- ارتباط با نویسنده 145
- نویسنده، کتب، ناشر 145
- سایت www.hasbi.ir 145
- ایمیل khodamian@yahoo.com 145
- کتب نویسنده 146
- کتب فارسی 146
- اشاره 146
- رمان مذهبی 147
- آموزههای دینی 149
- کتب عربی 151
- خرید کتابهای فارسی نویسنده 153
- نشر وثوق 153
- تلفکس: 700 35 77-0253 153
- سامانه پیام کوتاه نشر وثوق 30004657735700 154
- همراه: 39 58 252 0912 154
- خرید اینترنتی: سایت نشر وثوق: www.Nashrvosoogh.com 154
مقدمه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ
روزهای جمعه دعایِ ندبه می‌خوانیم و فرزند تو را صدا می‌زنیم: ای فرزند خدیجه کبری!
امروز هم روزِ جمعه است و من مهمان تو هستم و در کنار قبرِ خراب تو ایستاده‌ام و به تو فکر می‌کنم. این چه رازی است که خدایت به تو مباهات می‌کند؟
جبرئیل از آسمان‌ها به زمین می‌آید تا سلام خدا را به تو برساند. تو چه کرده‌ای که این چنین عزیزِ خدا شده‌ای؟
چرا این گروه گمراه می‌خواهند تو را از یادها ببرند؟ قصّه غصّه تو، قلب شیعه را می‌سوزاند. کاش تو را بیشتر می‌شناختم!
باید قلم در دست بگیرم و بنویسم. باید برای دوستانت از حماسه‌ای بگویم که تو آن را آفریده‌ای.
ای خدیجه! ای چشمه همه خوبی‌ها!
ای مادر همه اهل ایمان! تویی اُمّ المؤنین!